تحلیلی بر نقش و جایگاه بسیج در هندسه نهادی فقرزدایی حکومت اسلامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار و عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری دانشگاه سمنان

2 فارغ التحصیل کارشناسی ارشد معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق

چکیده

هدف اصلی:
یکی ازنهادهای مؤثر در جمهوری اسلامی ایران که دربستر ایدئولوژی اسلام ناب شکل گرفته است و درکلام و در عمل نقش بسیار مهمی در فقرزدایی دارد، بسیج است. هدف از مقاله حاضر تبیین هندسه‌ نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی و تعیین جایگاه و نقش بسیج به عنوان یک نهاد مؤثر در این امر است و به این سوال پاسخ می‌دهد که آیا نقش بسیج در فقرزدایی صرفاً یک نقش مستقیم و واسط میان ثروتمندان و فقرا است؟
روش پژوهش:
از آنجا که ساخت هندسه نهادی فقرزدایی درحکومت اسلامی مستلزم بحث و تحقیق در احادیث شیعه است، روش تحلیل محتوا یا تحلیل مضمون احادیث، مورد استفاده قرار گرفته است. براساس این روش، یک چارچوب کلی از هندسه نهادی فقرزدایی از اسلام و حکومت اسلامی ترسیم شده و در ادامه نقطه اتصال آن با اهداف و ماموریت‌های بسیج تبیین خواهد شد.
یافته‌ها:
درحکومت اسلامی ساختار نهادی 9 لایه‌ای رفع فقر وجود دارد که بر زیرساخت اجتماعی و جنبه‌های مردمی فقرزدایی در لایه‌های آغازین و جنبه‌های حاکمیتی در لایه‌ پایانی تکیه دارد. نقش بسیج از این حیث می تواند مهم تر و عملیاتی تر از دیگر لایه‌ها دیده شود که در خصوص 6 لایه اول در مقام تقویت اثر بخشی، ظاهر می شود و ضمن تاثیرگذاری بر خودکفایی اقتصادی خانوار، روحیه نوع دوستی را در سایر لایه‌های نهادی تقویت می‌کند و در لایه هفتم و هشتم به صورت مستقیم در فقرزدایی اثرگذاری می‌کند و در کنار این نقش‌ها، نسبت به لایه نهم یعنی حاکمیت، نقش مطالبه‌گری و همکاری را ایفا می‌کند.

تازه های تحقیق

از نوآوری‌های مقاله حاضر تبیین هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی با تحلیل مضمون متون اصیل حدیثی شیعه است که سابقه‌ای در تحقیقات پیشین ندارد و نوآوری دیگر آن ارتباط دادن بین اهداف و فعالیت‌های راهبردی بسیج و هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی است که یک مسیر درست و متناسب با اهداف حکومت اسلامی را تبیین می‌نماید.

کلیدواژه‌ها


 

­­­

تحلیلی بر نقش و جایگاه بسیج در هندسه نهادی فقرزدایی  حکومت اسلامی

عبدالمحمد کاشیان[1]، محمد طاهریان[2]

تاریخ دریافت :  14/5/1399             تاریخ پذیرش: 30/6/1399

فصلنامه مطالعات راهبردی بسیج، سال بیست و سوم، شماره 88، پاییز 1399

چکیده

یکی از نهادهای مؤثر در جمهوری اسلامی ایران که در بستر ایدئولوژی اسلام ناب شکل گرفته است و در کلام و در عمل نقش بسیار مهمی در فقرزدایی دارد، بسیج است. هدف از مقاله حاضر تبیین هندسه‌ نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی و تعیین جایگاه و نقش بسیج به عنوان یک نهاد مؤثر در این امر است و پاسخ به این سؤال که آیا نقش بسیج در فقرزدایی صرفاً یک نقش مستقیم و واسط میان ثروتمندان و فقرا است؟ از آنجا که ساخت هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی مستلزم بحث و تحقیق در احادیث شیعه است، روش تحلیل محتوا یا تحلیل مضمون احادیث که از مرسوم‌ترین روش‌های حدیث‌پژوهی است، مورد استفاده قرار گرفته است. این مقاله با روش تحلیل محتوا، یک چارچوب کلی از هندسه نهادی فقرزدایی از اسلام و حکومت اسلامی ترسیم خواهد کرد و در ادامه نقطه اتصال آن با بسیج و آنچه این نهاد می‌تواند در این زمینه دنبال کند، به عنوان پیشنهاد ارائه خواهد کرد. در حکومت اسلامی ساختار نهادی 9 لایه‌ای برای رفع فقر وجود دارد که تکیه بر زیرساخت اجتماعی و جنبه‌های مردمی فقرزدایی در لایه‌های آغازین و جنبه‌های حاکمیتی و دولتی در لایه‌ پایانی است. نقش بسیج از این حیث می تواند مهم تر و عملیاتی تر از دیگر لایه‌ها دیده شود که در خصوص 6 لایه اول در مقام تقویت اثر بخشی، ظاهر می شود و ضمن تاثیرگذاری بر خودکفایی اقتصادی در خانوار، روحیه نوع دوستی را میان خانواده و همسایه و سایر لایه‌های نهادی تقویت می‌کند و در لایه هفتم و هشتم به صورت مستقیم در فقرزدایی اثرگذاری می‌کند و در کنار این نقش ها، در لایه نهم نقش مطالبه گری، همکاری و همراهی با حاکمیت را ایفا می‌کند.

 

کلیدواژگان : بسیج، نهاد، فقر، اسلام، نهادگرایی، روحیه بسیجی.

1-   مقدمه و بیان مسئله

مقدمه موضوع

نهادها یکی از مؤثرترین عوامل پیشرفت یا عقب‌ماندگی کشورها هستند و با نقش بسیار مهمی که در یک نظام اقتصادی و اجتماعی دارند، زمینه‌ساز تحولات اجتماعی و اقتصادی خواهند بود. بسیاری از سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی مشابه، در بسترهای نهادی مختلف، پیامدهای متفاوتی به همراه دارند؛ لذا در نظر نگرفتن جایگاه نهادها می‌تواند از کارایی و اثربخشی بسیاری از سیاست‌ها بکاهد. یکی از چارچوب‌های تحلیلی بسیار مهم و تأثیرگذار در مسئله فقر نیز، چارچوب نهادی است که در آن بخشی از فقر را زاییده یکسری علل ساختاری می‌دانند که این علل بیش از آنکه مربوط به شوک‌های اقتصادی باشد، زاییده یک بستر اجتماعی است که امروزه در ادبیات اقتصادی به آن زیرساخت اجتماعی می‌گویند. به‌عبارت‌دیگر شوک‌ها در یک جامعه هنگامی به فقر و دیگر مشکلات اجتماعی و اقتصادی منتج می‌شوند که بستر‌ها و زیرساخت‌های نهادی مناسبی در آن جامعه وجود نداشته باشد که بتواند کارایی نظام اجتماعی را تضمین کند. لذا یک شوک اقتصادی در یک کشور توسعه‌یافته به‌خوبی با عملکرد طبیعی نهاد‌ها رفع می‌گردد، ولیکن در یک کشور توسعه‌نیافته که از ساختار نهادی ضعیفی برخوردار است، همین شوک موجب بحران اقتصادی و اجتماعی می‌شود.

 ضرورت موضوع

بخش مهمی از تحلیل ماهیت و دلیل پیدایش نهادها را می‌بایست در ایدئولوژی حاکم بر جامعه و بافت فرهنگی و سنتی آن جستجو کرد و همین موضوع سبب خواهد شد که در نظامات فکری مختلف، نهادهای متفاوتی را شاهد باشیم. شکل‌گیری یک‌نهاد به‌مانند بسیج تنها در یک بستر ایدئولوژیک اسلام ناب امکان‌پذیر است و شاید در بسیاری از ایدئولوژی‌های خصوصاً مادی، چنین نهادی امکان شکل‌گیری نداشته باشد. با توجه به نقش و اثرگذاری بالای بسیج در سال‌های پس از انقلاب اسلامی و لزوم نقش‌آفرینی در ادامه حیات جمهوری اسلامی ایران، تبیین کارکرد نهادی بسیج و سیاست‌گذاری آن در چارچوب قواعد حکومت اسلامی امری ضروری می‌نماید. آنچه در این مقاله دارای اهمیت زیادی است، تأثیرگذاری نهادها در حکومت اسلامی بر جریانات اقتصادی و اجتماعی جامعه است و این مقاله خاصه تأثیر نهاد بسیج بر فقرزدایی را دنبال می‌کند تا بتواند با ارائه یک چارچوب منسجم، در خصوص نهادی به‌مانند بسیج نیز اظهارنظر نماید.

اهمیت موضوع

جدیدترین بحران جهانی که در سال 2019 و 2020 اتفاق افتاد، مسئله شیوه بیماری کرونا بود که عملکرد کشورهای مختلف حسب نهادهای آن بسیار متفاوت بود و آنچه در ایران نیز به‌عنوان رزمایش مواسات اتفاق افتاد، ثمره وجود یک‌نهاد مؤثر به‌مانند بسیج بود که نشان داد نهادها نقش بی‌بدیلی در مواجهه با مسئله فقر دارند. همین مسئله ضرورت بررسی نهادهای مؤثر حکومت اسلامی در فقرزدایی و خصوصاً بسیج را بیش‌ازپیش پراهمیت می‌نماید. یکی از راهبردهای تبلیغی در ارائه یک ایدئولوژی به جهان، بحث صادرات نهادها است. همان‌طور که در بحث سرمایه‌داری، مکتب سرمایه‌داری توانست با صادر کردن نهادهای خود ازجمله بانک و بازار سرمایه و ... به جهان ایدئولوژی خود را به جهان صادر کند. این امر تا جایی اثرگذار بوده است که امروزه اکثر مطالعات در راستای تکمیل و توسعه این نهادها صورت می‌پذیرد. لذا معرفی یک‌نهاد در تکمیل و اصلاح آن نهاد و در جهانی کردن ایدئولوژی غالب بر آن نهاد اثر غیرقابل‌انکاری دارد. در بین نهادهای مؤثر در حکومت اسلامی بسیج به‌عنوان یک‌نهاد اجتماعی از دست آورده‌ای بزرگ انقلاب اسلامی محسوب می‌شود که در زمینه­های مختلف اجتماعی همواره راهگشا و مؤثر بوده است. درحالی‌که جمهوری اسلامی ایران تجربه صادر کردن این نهاد را در زمینه اقدامات نظامی داشته است و شکل‌گیری ارتش مردمی عراق تحت عنوان حشدالشعبی نمونه بارز آن است، لکن سایر ظرفیت‌های بسیج ازجمله نقش کلیدی آن در رفع فقر در جامعه مورد غفلت واقع‌شده است. لذا این مقاله پرداختن به این نقش کلیدی را رسالت خود می‌داند.

مسئله اصلی

هدف اصلی مقاله حاضر تبیین چارچوب نهادی حکومت اسلامی در فقرزدایی و تبیین جایگاه بسیج به‌عنوان یکی از نهادهای مؤثر در این امر است و اینکه به این سؤال پاسخ داده شود که آیا نقش بسیج در فقرزدایی صرفاً یک نقش مستقیم و واسط میان ثروتمندان و فقرا است؟ یا کارکردهای غیرمستقیم نیز می‌توان برای بسیج متصور شد. همان‌طوری که پیش‌تر اشاره شد، نهادها زائیده بافت فرهنگی و ایدئولوژیک جامعه هستند و طبیعی است که دراین‌بین اقتصاد اسلامی نیز به‌عنوان شاخه‌ای از علوم انسانی اسلامی که دایه دار طراحی سیستم اقتصادی در حکومت اسلامی است، یک نظام نهادی برای مواجهه با مسائل اقتصادی و اجتماعی در جامعه در اختیار دارد. ازآنجاکه تحقق عدالت و رسیدگی به محرومین از اولویت‌های حکومت اسلامی است، اسلام نسبت به موضوع فقر ساکت نبوده است و راه‌حل‌هایی را برای این مسئله ارائه داده است. تبیین چارچوب نهادی فقرزدایی در اسلام به‌عنوان هدف اولیه این مقاله مدنظر قرارگرفته است که رسیدن به این هدف مستلزم مراجعه به متون اصیل روایی شیعه است. گستره وسیعی از روایات در خصوص فقر و فقرزدایی وجود دارد که تحلیل محتوای مضامین آن‌ها می‌تواند یک چارچوب نهادی برای رفع فقر ارائه نماید. طبیعی است که در این میان نهادهایی به‌مانند بسیج نیز جایگاه خود را خواهند یافت.

نحوه سازمان‌دهی مقاله

با توجه به تبیین کامل نهادها در ادبیات اقتصاد نهادگرایی، این مقاله ضمن بررسی ادبیات اقتصاد نهادگرایی در مواجهه با فقر، با استفاده از روش تحلیل مضمون منابع حدیثی شیعه، یک چارچوب نهادی از فقرزدایی در حکومت اسلامی ارائه می‌نماید و در این بستر به ارائه پیشنهادهایی جهت سیاست‌گذاری بسیج به‌عنوان یکی از نهادهای مؤثر در جمهوری اسلامی ایران خواهد پرداخت. لذا بعد از مقدمه و در بخش دوم مقاله به بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش پرداخته و پس‌ازآن روش تحقیق تبیین خواهد شد. در ادامه با تحلیل داده‌های به‌دست‌آمده به تبیین راه‌حل نهادی اسلام برای حل فقر پرداخته و نهایتاً نقش و جایگاه بسیج در این هندسه نهادی بررسی خواهد شد و پیشنهاد‌هایی در این زمینه ارائه می‌شود.

2-  ادبیات موضوع و پیشینه

2-1-  ادبیات نظری

توجه به مسئله نهادها و نقش آن‌ها در تبادلات بشری یک امر متأخر نیست بلکه بسیاری از بزرگان از متقدمین اقتصادی نیز به این مهم توجه داشته‌اند و در تحلیل‌های خود نگاه نهادی را موردتوجه قرار داده و از آن غافل نبودند. آدم اسمیت پدر علم اقتصاد در کتاب معروف خود که تحت عنوان ثروت ملل شناخته می‌شود «بیش از هشتاد بار از واژه نهاد و سی‌وچهار بار از واژه قاعده استفاده کرده است» (مشهدی احمد، 1392). اسمیت در 1779 در نامه‌ای که به لرد کارلیس در مورد راهکار رشد بهتر ایرلند می‌نویسد: «ایرلند برای پیشرفت صنعت به نظم، پلیس و سازمان منظم قضایی برای حفظ و کنترل مردم رده پایین احتیاج دارد، برای پیشرفت صنعت، قوانین از زغال‌سنگ و چوب ضروری‌تر هستند» (باسو، 2001). هرچند اندیشمندانی چون آدام اسمیت به مقوله نهاد توجه داشتند ولیکن با گذر زمان و ورود ریاضیات و فروض ساده کننده به اقتصاد توجه با تأثیر نهاد‌ها در اقتصاد برای مدتی به فراموشی سپرده شد که همین امر موجب شد تا عده‌ای از اقتصاددانان در مقابل این ساده‌سازی‌ها که به بهانه پیچیده بوده تحلیل اقتصادی به در نظر گرفتن اثرات نهادی بود قیام کنند و به این شکل بود که پارادایم نهادگرایی در مقابل اقتصاد نئوکلاسیک شکل گرفت. هرچند امروزه کمتر اقتصاددانی است که نقش نهاد‌ها را در اقتصاد انکار کند ولیکن پافشاری به نقش نهاد‌ها در اقتصاد تا چندین دهه به‌منزله خروج از جریان و پارادایم اقتصاد متعارف بود.

2-1-1-     تعریف نهاد

ارائه یک تعریف واحد برای نهاد که موردتوافق نحله‌های گوناگون این مکتب باشد تا حدودی دشوار است. کامنز که خود یکی از اقتصاددانان مطرح در حوزه نهادگرایی به شمار می‌آید دشواری در تعریف رشته‌ای تحت عنوان اقتصاد نهادگرایی را در عدم اطمینان از معنای نهاد می‌داند (کامنز،1931). این عدم توافق بر روی تعریفی واحد سبب شده تا اقتصاددانان تعاریف گوناگونی را برای نهاد ارائه کنند تا آنجا که شاید بتوان گفت «هیچ اجماعی در خصوص تعریف نهاد وجود ندارد» (هاگسونف 2006). مقاله وبلن در 1898 را می‌توان آغاز اقتصاد نهادگرایی دانست وبلن در مقاله خود عنوان می‌کند «که اقتصاد به شکل درمانده‌ای عقب‌تر از زمان خود است و قادر نیست موضوع اصلی خود را آن‌طور که شایسته علم مدرن است پیش برد (وبلن، 1898). مقاله وی سر آغازی بود بردانشی که بعدها اقتصاد نهادگرایی نامیده شد. هرچند وبلن تعریف مشخصی را از نهاد ارائه نمی‌کند ولیکن با دقت در مجموعه آثار وی می‌توان به گزاره‌هایی دست‌یافت که به‌نوعی ما را با نگاه وبلن به نهاد نزدیک می‌کند. وبلن در مقاله خود بیان می‌کند که «نهادها آن دسته از عادات تثبیت‌شده فکری هستند که در عموم انسان‌ها مشترک» هستند (وبلن، 1909). همچنین او بیان می‌دارد که «نهاد‌ها محصول عادات» هستند تأکید بر عادات در نوع نگاهی که وبلن به مفهوم نهاد دارد حائز تأمل است. وی در جای دیگر در راستای تأکید بر این مهم بیان می‌دارد که پیشرفت در نهاد‌ها و خصلت‌های انسانی نتیجه انتخاب طبیعی مناسب‌ترین عادات و اندیشه‌ها و نیز نتیجه فرایند تطابق اجباری با محیط در حال تحول است.

تعریف والتون همیلتون از مفهوم نهاد نیز قابل‌تأمل است؛ همیلتون نهاد را این‌گونه تعریف می‌کند: «شیوه رایج و مستمر تفکر یا عمل، شیوه‌ای که در عادات یک گروه یا سنن یک ملت تثبیت‌شده است.» (هاجسون، 1998، ص 179). دیگر نهادگرای معروف داگلاس نورث نهاد را این‌گونه تعریف می‌کند: «نهاد‌ها محدودیت‌های وضع‌شده از سوی بشر هستند که مبادلات سیاسی اقتصادی اجتماعی را شکل می‌دهند و ساختارمند می‌سازند. نهاد‌ها شامل محدودیت‌های غیررسمی و قوانینی رسمی هستند.» (نورث، 1991). درجایی دیگر نورث نهاد‌ها را به قواعد بازی تشبیه می‌کند (نورث،1990). تعریف نورث از این حیث که به نهاد‌ها و اثرگذاری آن‌ها در سطوح مختلف علوم ازجمله سیاست و اقتصاد اشاره‌کرده است و نهاد را در دو سطح رسمی و غیررسمی طبقه نموده است تعریف قابل‌تأملی است؛ ولیکن تعریف ویلیامسون از این حیث که طبقه‌بندی جامع‌تری برای نهاد‌ها ارائه می‌کند به‌نوعی از جامعیت بیشتر و دقت نظر بالاتری برخوردار است. در زیر تعریف نهاد از منظر ویلیامسون را بیان می‌داریم. وی برای بیان تقسیم‌بندی خود آن را در چارچوب یک نمودار نشان می‌دهد که بیان آن می‌تواند ما را در فهم لایه‌های طبقه‌بندی نهادها از منظر وی یاری رساند.

جدول 1: سطوح نهادی هدف

سطح اول

ارزش‌های محصورشده سنتی: نهادهای غیررسمی، رسم‌ها، سنت‌ها، هنجارها، مذهب

اغلب غیر محاسباتی و اتفاقی خود به خودی

سطح دوم

محیط نهادی: قواعد رسمی بازی به‌ویژه حقوق مالکیت (مقننه، مجریه و قضائیه)

شفاف‌سازی و تحقق محیط نهادی به‌عنوان مرحله اول از اقتصادی کردن

سطح سوم

اعمال مدیریت و تدبیر امور (دولتی): انجام بازی، به‌ویژه قراردادها (سازگاری ساختارهای اعمال مدیریت با مبادلات)

شفاف‌سازی و تحقق ساختار اعمال مدیریت: مرتبه دوم از اقتصادی کردن

سطح چهارم

 

تخصیص منابع و اشتغال: (قیمت‌ها و مقادیر، آرایش و سازگار سازی انگیزش‌ها)

شفاف‌سازی و تحقق شرایط نهایی مرتبه سوم از اقتصادی کردن

مأخذ: (Williamson)

نگاه ویلامسون به نهاد از این حیث که یک طبقه‌بندی نسبتاً جامع را نسبت به سطوح مختلف نهادی عاریه می‌کند نگاه نسبتا جامعی است.

گذری بر ماهیت بسیج در جمهوری اسلامی ایران و تطبیق آن با سطوح نهادی هدف، به‌خوبی ارزشمند بودن آن از بعد نهادی را مشخص می‌کند. سازمان‌های اجتماعی با استفاده از ساختمان‌ها، جایگاه‌ها، استخدام افراد، سازمان‌دهی افراد و بالاخره با ایجاد مؤسسات گسترده و پیچیده، وجود نهادهای اجتماعی را عینیت می‌بخشند. فعالیت‌هایی که مؤسسات اجتماعی برای رسیدن به اهداف مشترک جامعه انجام می‌دهند و نیازهای اجتماعی افراد در جامعه را مرتفع می‌سازند، سازمان اجتماعی می‌گویند. باید یادآور شد که نهادهای اجتماعی منحصراً در قالب سازمان‌های اجتماعی متبلور نمی‌شوند؛ بلکه به‌صورت­هایی چون آداب‌ورسوم، ارزش‌ها و عقاید اجتماعی که دارای تشکیلات رسمی و مدون نیستند ، نیز مشاهده می‌شوند(سیف‌اللهی، 1374، ص 144-145). لذا نهاد نسبت به سازمان مفهوم عام‌تری شناخته می‌شود و سازمان‌های اجتماعی به‌نوعی یک‌نهاد شناخته می‌شوند و بسیج نیز از این قاعده مستثنی نیست.

2-1-2-    بررسی نقش نهاد در فقرزدایی

نهاد‌ها در تمامی ساختار‌های اجتماعی نقش تعیین‌کننده‌ای دارند و به‌نوعی زمین‌بازی را تعیین می‌کنند. همین تفاوت‌های نهادی اختلاف میان کشور‌ها را پدید می‌آورد. جواب‌های بسیاری برای پاسخ به این سؤال کلیدی که چه عاملی سبب ایجاد اختلاف میان کشور‌ها در سطح رفاه و درآمد شده است، مطرح گردیده است که هر یک در جای خود قابل‌تأمل و مناقشه است ولیکن آنچه از همه این دلایل به نظر مبنایی‌تر می‌رسد بحث اختلافات نهادی میان قومیت‌ها و کشور‌های گوناگون است. عجم اوغلو و رابینسون نیز به این نکته معترفند و در بیان علت این سطح از اختلافات میان کشورها این‌گونه بیان می‌کنند که کشورها ازنظر موقعیت اقتصادی باهم متفاوتند، زیرا ازلحاظ نهادها، قوانین مؤثر بر نحوه عملکرد اقتصاد و محرک‌های انگیزاننده افراد، یکسان نیستند (اوغلو و رابینسون، 1393). با توجه به تعریفی که از مفهوم نهاد در بخش قبل داشتیم روشن گردید که نهاد یک بستر و چارچوب برای فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی است که لازمه این تعریف تنوع نهادی در بین کشور‌های مختلف از حیث تغییر و تفاوت در بستر‌های فرهنگی، دینی، عادات و رسوم، قوانین و مقررات و تفاوت در ساختار‌های اجرایی است. لذا نهادهای گوناگونی در بین کشور‌های مختلف وجود دارد که با یکدیگر متفاوت‌اند. این تفاوت در بستر‌های نهادی، خود موجب تمایز کشور‌ها در علل بروز پدیده فقر است به‌گونه‌ای که علل و منشأ فقر در کشور‌های مختلف به‌شدت متفاوت است. تفاوت در علل فقر منجر به تفاوت در نسخه‌های ارائه‌شده برای اقلیم‌های متفاوت با بستر‌های مختلف نهادی شده است. در اینجا به چند نمونه از راه‌کارهایی که برای کاهش فقر در بستر رویکرد نهادگرایی ارائه‌شده، پرداخته می‌شود:

o       رشد به نفع فقرا

دو نوع تعریف از رشد به نفع فقرا را می‌توان بیان کرد. در تعریف اول هنگامی می‌توان گفت رشد به نفع فقرا بوده است که در آن فقر کاهش پیدا کند (راوالیون و چن، 2003). این تعریفی است که بانک جهانی از رشد به نفع فقرا ارائه می‌کند. تعریف دیگر، رشد به نفع فقرا را رشدی می‌داند که منافع حاصل از رشد بیشتر از افراد غیر فقیر، عاید افراد فقیر گردد (مک کلاک و رابسون، 2000). در تـعریف نـخست، رشد به نـفع فـقیر به میزان برآورد تغییر در فقر‌ بستگی‌ دارد. به‌طور طبیعی تنها بخشی از این موضوع به اتفاقی مربوط می‌شود کـه در تـوزیع رخ‌داده اسـت و بخشی نیز به تغییر در متوسط استاندارد‌ زنـدگی‌ مـربوط مـی‌گردد. بر اساس ایـن تـعریف‌، رشد‌ هرچند اندک، فقر را کاهش دهد به نفع فقیر خواهد بود. به‌عبارت‌دیگر، حتی اگر قدری از منافع رشد، متوجه افراد فقیر گردد‌. گرچه‌ سهم عمده‌ای از مـنافع‌ رشد‌ را افراد غیر فقیر برده باشند، رشد را می‌توان به نفع فقیر دانست. در اینجا کلمه «به نفع فقیر» به معنی آن است که افراد فقیر منافعی از رشد را به دست آورند‌. با‌ توجه به تعریف فـوق، هـرچند فقر افزایش نمی‌یابد اما نابرابری می‌تواند افزایش پیدا کند. این وضعیت که در مقایسه با افراد غیر فقیر، بخش کوچکی از منافع رشد متوجه افراد فقیر می‌شود، همان‌ رشد‌ ریزشی از‌ غنی به فقیر اسـت. ایـن تعریف را می‌توان تعریف ضعیف رشد به نفع فقیر نامید. تعریف دیگر رشد‌ به نفع فقیر به تغییر در توزیع در جریان رشد توجه‌ دارد‌. بر اساس‌ این تـعریف، دقیقاً رشد به نفع فقیر وقـتی اسـت که درآمد افراد فقیر با نرخ بالاتر از ‌‌افراد‌ غیر فقیر افزایش یابد؛ بنابراین در این حالت چنانچه رشد، هم‌فقر و هم‌نابرابری را کاهش‌ دهد‌ به‌ نفع فقیر اسـت. ایـن تعریف قوی رشد به نـفع فـقیر می‌باشد زیرا افراد فقیر باید نسبت‌ به افراد غیر فقیر از منافع رشد بیشتر بهره‌مندشوند. (پیرایی و قناعتیان، 1385)

استراتژی بانک جهانی برای رشد به نفع فقرا به این صورت است که بانک جهانی به‌منظور رشد به نفع فقرا توصیه به تقویت و ارتقا بخش خصوصی و زیرساخت‌های توسعه دارد (بانک توسعه آسیا، 2002).

نمودار 1:کاهش فقر از بعد نهادی

 

(Bank A. D., Poverty Reduction and The Role of Institutions In Developing Asia, 2002)

در نمودار فوق می‌توان نحوه اثرگذاری نهاد‌ها را در فرایند رشد اقتصادی به نفع فقرا مشاهده نمود. نهادها با اثرگذاری بر روی سیاست‌ها از یک‌سو بر روی باز توزیع اثر می‌گذارند و از این طریق تأثیر بر روی رشد به نفع فقرا دارند و از جهت دیگر با اثرگذاری بر روی رشد اقتصادی در رشد به نفع فقرا اثرگذار هستند. این الگویی بود که توسط بانک توسعه آسیا در سال 2002 معرفی گردید و نحوه اثرگذاری نهادها بر روی رشد به نفع فقرا و درنتیجه آن کاهش فقر را نشان می‌دهد.

o       نقش نهاد‌های سیاسی و دموکراسی در کاهش فقر

«یک ادبیات در حال ظهور وجود دارد که در مورد اهمیت تأثیر دموکراسی بر تسکین فقر بحث می‌کند. استدلال این ادبیات این است که آزادی‌های مدنی ابتدایی، مانند آزادی بیان و اختلاف‌نظر، دولت‌ها را در برابر اقدامات خود مسئول می‌سازند، درنتیجه عملکرد خود را بهبود می‌بخشند. طرفداران معروف این فرضیه Sen (1982) و Drèze و Sen (1989) هستند آن‌ها این‌گونه استدلال کرده‌اند که تاکنون هیچ کشوری با مطبوعات آزاد قحطی بزرگی را تجربه نکرده است  (Drèze, 1989) آن‌ها فرض می‌کنند که ترس از تمرکز رسانه‌ها بر شکست دولت، باعث می‌شود که دولت‌ها مجبور به انجام اقدامات فوری در جهت رفع قحطی بشوند. بااین‌حال، همان‌طور سن (1982، 214) خود اشاره کرده است، مطبوعات آزاد لزوماً گرسنگی مداوم را از بین نمی‌برد چراکه «تداوم بی سروصدا یک گرسنگی معمولی و یک محرومیت موقت ارزش رسانه‌‌ای شدن را ندارند» "مورد هند در این زمینه قابل‌تأمل است؛ درحالی‌که هند به دلیل مطبوعات آزادش موفق به جلوگیری از گرسنگی و قحطی در مقیاس بزرگ شده است، نسب به کشور‌های دیگر مانند چین و سریلانکا بسیار کمتر در از بین بردن سوءتغذیه موفق بوده است. به همین ترتیب، یک مطالعه بین‌المللی از 1488 پروژه دولتی تأمین‌شده توسط بانک جهانی در کشورهای درحال‌توسعه در طول دوره 1974-1987 نشان داده است که عملکرد این پروژه در کشورهای دارای آزادی‌های مدنی بهتر بوده است. (Isham, 1997) تأثیر آزادی‌های مدنی بر عملکرد پروژه همچنان قوی و مثبت است حتی پس از کنترل کردن سایر متغیر‌های س سی و اقتصادی. بااین‌حال، ساده‌اندیشی است اگر فکر شود که دموکراسی یا آزادی‌های مدنی به‌تنهایی می‌توانند کاهش فقر را تضمین کنند. پس از این‌همه، تا همین اواخر این تفکر که وجود یک رهبری قدرتمند و استبدادی یک فاکتور مهم و ضروری در بین همه کشور‌های  ADCs بوده است که رشد اقتصادی سریع و کاهش فقر را تجربه کردند، به شکل گسترده‌‌ای وجود داشت. مانند کره و تایپه، چین در دهه 1960 و 1970؛ تایلند در دهه 1970 و 1980؛ و اندونزی در دهه‌های 1980 و اوایل دهه 1990. برخی از محققان موفقیت کره و تایپه، چین در اجرای اصلاحات فراگیر زمین را به دیکتاتوری روشن‌فکرها نسبت داده­اند "(به‌عنوان‌مثال، هاگارد 1996). درعین‌حال، کاهش فقر در یکی از کشورهای دموکراتیکسیا هند، حداقل تا دهه 1990، در یکی از کمترین نرخ‌های منطقه بوده است. در بررسی برنامه‌های مبارزه با فقر در هند، (Kohli, 1987) استدلال کرد که حتی درون فضای دموکراسی نیز تفاوت‌هایی در  نوع  سیستم‌ها وجود دارد و این تفاوت‌ها به‌طور قابل‌توجهی در کاهش فقر مهم هستند. سه شاخصه مهم یک رژیم سیاسی به نفع فقرا در فضای دموکراسی عبارت­­اند از:

  • رهبری منسجم و پایدار،
  • ایدئولوژی طرفدار طبقه ضعیف،
  • سازمان قوی مردمی.[3] »

o       نقش جامعه مدنی در فقر زدایی

تعریفی که در اینجا از جامعه مدنی ارائه شد، تعریفی است که توسط جمعی از اقتصاددانان آمریکایی مطرح گردیده است و موردقبول بانک جهانی است. بانک جهانی تعریف خود از جامعه مدنی این‌گونه بیان می‌دارد: «واژه‌ جامعه‌ مدنی اشاره به طیف گسترده‌ای از سازمان‌های غیردولتی و غیرانتفاعی دارد که در زندگی اجتماعی حضورداشته‌ و مـبین مـنافع و ارزش‌های اعضای خود و یا دیگران بر اساس ملاحظات اخـلاقی، فـرهنگی‌، سیاسی‌، علمی، مذهبی و یا نوع‌دوستانه باشند.» (Bank T. W., 2013).

وجود جامعه مدنی برای فقرزدایی ضـروری اسـت. پیشرفت واقعی اقتصادی، اجتماعی‌ و سیاسی‌ از‌ مـردم سـرچشمه می‌گیرد و فـرایندی پیوسـته و جاری است. یک حقیقت اسـاسی در قرن بیست و یکم‌ وجود دارد و آن اینکه کشورهای قدرتمند و پویا دارای جوامع مدنی قدرتمند و پویا هستند‌. گسترش چشمگیری در اندازه‌، دامـنه‌ و ظـرفیت جامعه مدنی در سراسر جهان در طول دهـه گـذشته، بـه وجـود آمـده است که این امـر بـا فرایند جهانی‌شدن، گسترش حکومت دموکراتیک، ارتباطات از راه دور و یکپارچه‌سازی اقتصادی‌ اتفاق افتاده است. با توجه بـه سـالنامه سازمان‌های بین‌المللی، تعداد سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی از ٦٠٠٠ سـازمان در سـال ١٩٩٠ بـه بـیش از٥٠،٠٠٠ سـازمان در سال ٢٠٠٦ افزایش‌یافته‌ است. سازمان‌های جامعه مدنی نیز تبدیل به بازیگران مهمی برای ارائه خدمات اجتماعی و اجرای برنامه‌های توسعه شده‌اند. این سازمان‌ها مکمل اقدامات دولت‌ها، به‌ویژه در مـناطقی که حضور‌ دولت‌ بر اساس شرایط پس از جنگ و یا حوادث طبیعی غیرمترقبه، ضعیف شده، می‌باشد. به‌طور مثال یکی از موارد دخالت سازمان‌های جامعه مدنی در امدادرسانی پس از‌ فاجعه‌ سونامی در آسیا را می‌توان نـام برد که به بازسازی سونامی بعد از سال ٢٠٠٦ پرداختند. (بانک جهانی، ٢٠١٣) طی دو دهه گذشته، نفوذ سازمان‌های جامعه مدنی در‌ شکل‌ دادن‌ به سیاست عمومی جهانی افزایش‌یافته‌ است‌. این پویایی با ایجاد کـمپین‌های مـوفقی در مسائلی نظیر ممنوعیت مین‌های زمینی، لغو بدهی‌ها و حفاظت از محیط‌زیست به تصویر کشیده‌ شده‌ است‌ که هزاران نفر از طرفداران در سراسر جهان‌ در‌ حمایت از آن بـسیج شده‌اند. یک نمونه از پویایی جامعه مدنی جـهانی، انـجمن اجتماعی جهان می‌باشد که‌ سالانه‌ از‌ سال ٢٠٠١ در قاره‌های مختلف برگزارشده است و طی‌ آن ده‌ها هزار نفر از فعالان سازمان­های جامعه مدنی به بحث در مـورد مـسائل توسعه جهانی پرداخته‌اند‌. مـثال‌ دیگر از اهمیت جامعه مدنی فراخوان جهانی اقدام علیه فقر است‌. این‌ کمپین جامعه مدنی بین‌المللی درصدد کاهش بدهی و کمک بیشتر به کشورهای فقیر است. در سال‌ ٢٠٠٨‌، تخمین‌ زده شد که این سـازمان تـوانست بیش از ١١٦ میلیون نفر از‌ شهروندان‌ را‌ برای شرکت در حوادث فقر در شهرها در سراسر جهان بسیج نماید. (بانک جهانی‌،٢٠١٣‌) (به نقل از عبداللهی، محسن؛ بشیری موسوی، مهشید؛1394) «ازاین‌رو سازمان‌های جامعه مدنی از اهمیت زیادی در فقرزدایی برخوردارند که از چند‌ منظر‌ قابل‌بررسی است.

  • سازمان‌های جامعه مـدنی به‌عنوان حد واسط میان دولت و جامعه عمل‌ می‌کنند‌. جامعه مدنی همراه با دولت، نماینده مردم و بازار کارآمد از عناصر ضروری هر کـشور‌ آزاد‌ است. دولت برخلاف شبکه‌ پهناور‌ و گسترده‌ای که دارد می‌تواند به‌طور فـیزیکی و اجـتماعی از فقرا‌ فاصله‌ داشته باشد. بنابراین سازمان‌های جامعه مدنی زمینه‌هایی‌ را‌ که می‌توانند نقش مهم و واسطه‌ای‌ برای‌ ارائه خدمات به فقرا داشته باشند، ترویج می‌کنند. این سازمان‌ها، کارآیی، اثربخشی‌ و انعطاف‌پذیری را در اجرای بـرنامه‌‌ها در سطح‌ اجتماعات‌ محلی‌ اثبات کرده‌اند. ظهور سازمان‌های مردم‌نهاد‌ ویژه‌ای که دارای کارکردهایی در بعضی بخش‌ها هستند دولت‌ها را‌ قادر‌ ساخته است که با این سازمان‌ها‌ در اجرای مسائلی مانند‌ مشاوره‌ و اطلاع‌رسانی، آموزش، برنامه‌های‌ اجتماعی‌ و دیگر برنامه‌های توسعه اقتصادی محلی همکاری داشته باشند.
  • سازمان‌های جامعه مدنی بهترین‌ نـهادهایی‌ هـستند‌ کـه می‌توانند موجبات مشارکت مردم خصوصاً‌ گروه‌‌های‌ فقیر‌ جامعه‌ را‌ فراهم آورند. برای دستیابی به توسعه باید به توسعۀ مشارکتی بـر اسـاس تـجارب موجود، روی آورد که پایدارترین شکل توسعه است. تعاریف مختلفی از مشارکت ارائه‌شده است. یکی از این تعاریف بیان می‌دارد: مشارکت یعنی این‌که باور کنیم که ذی‌صلاح‌ترین فرد یا گروه برای تعیین تکلیف جریان تغییر، آن‌هایی هستند که زندگی و معیشتشان بیشترین تأثیر را از آن جریان می‌پذیرد. به‌تبع این باور، مشارکتی عمل کردن یعنی به‌گونه‌ای عمل کنیم که این افراد قدرت تأثیرگذاری روی این جریان‌ها را پیدا کنند. (موسوی نژاد، 1392)

این رهیافت برای کـاهش فـقر، ابتکار یا مدلی است که عمدتاً خاستگاه آسیایی دارد. ریشه این مدل اساساً به تـجربه گـرامین‌ بانک بنگلادش، کمیته پیشرفت روستایی بنگلادش، پروژه بـایلوت اورنـگی در کـراچی و برنامه حمایت فقرای روستای آقاخان در پاکستان، انـجمن زنـان خویش‌فرما و مجمع زنان کارگر در هندوستان و برخی تجربیات دیگر برمی‌گردد کـه در آن بـسیج اجتماعی و سازمان‌دهی فقرا به‌عنوان کـلید موفقیت شناخته‌شده اسـت. اصل بنیادین بسیج اجتماعی این است کـه فـقرا باید خود راه‌حل مشکلات ناشی از‌ فقرشان‌ را شناسایی و آن‌ها را به‌کارگیرند. ارزیابـی مـشارکتی فقر، یک فرایند پژوهشی مشارکتی است کـه به دنبال درک فقر در زمینه‌های محلی، اجتماعی، نهادی و سیاسی می‌باشد‌. این‌ امر ترکیبی از دیدگاه‌های طیف وسیعی از ذینفعان و مسائل مربوط به کسانی است کـه به‌طور مستقیم در پیگیری برنامه‌ریزی اقـدامات فـقرزدایی دخیل‌اند. ارزیابی مـشارکتی فـقر را‌ می‌توان‌ به‌عنوان ابـزاری تعریف نمود‌ که‌ دربردارنده‌ دیدگاه مردم فقیر در تجزیه‌وتحلیل از فقر و تدوین رویکردهای فقرزدایی از طـریق سیاست‌های عمومی است. «(مهشید، 1395)

2-2- پیشینه پژوهش

نویسندگان روش استفاده‌شده

اهداف و یا سؤالات اصلی

مهم‌ترین یافته‌ها

بانک توسعه آسیا (1999)

تبیین راهکار‌ها در جهت کاهش فقر و فاصله میان کشور‌ها را تحت عنوان یک ساختار نهادی

 

«ازآنجاکه فقر دلیل و مشخصه تفاوت کشورهاست، نقطه شروع باید بررسی جامعِ محدودیت‌ها و فرصت‌ها برای کاهش فقر در هر کشور باشد. بنابراین نیاز است به فهم طبیعت، شدت و وسعت فقر؛ همچنین اثرات توزیعی سیاست‌های اقتصاد کلان، تمرکز و کارایی مخارج عمومی و اثربخشی برنامه‌های دولت و نهادها. بر این اساس سه رکن راهبرد کاهش نابرابری و فقر بانک توسعه آسیا عبارت‌اند از:

·         رشد اقتصادی پایدار به نفع فقرا

·         توسعه اجتماعی شامل توسعه سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی

·         مدیریت اقتصاد کلان و حکمرانی خوب

بانک جهانی (2000)

ارائه گزارش بانک توسعه جهانی در راستای مبارزه با فقر در یک چارچوب تحلیلی جدید با تمرکز روی حکومت و نهادها

سه محور اساسی برای کاهش فقر را بهبود فرصت‌ها، تسهیل توانمندسازی و افزایش امنیت قرار می‌دهد. رویکردهای اخیر کاهش فقر با وجود اختلاف‌های سطحی، ویژگی‌های مشترکی دارند. همه رویکردها بر اهمیت رشد فراگیر و توسعه نهادها در جهت حکمرانی خوب و پاسخگویی، توسعه اجتماعی انسانی، حمایت اجتماعی و همچنین سیاست‌های کاهش فقر تأکیددارند

سراج‌الدین و جهانیان (1382)

به این سؤال پاسخ می‌دهد که نسبت فقرزدایی و وابستگی و تعلق می‌بایست چگونه باشد؟ راهبرد اسلام برای فقرزدایی چیست؟

با تکیه‌بر چهار مفهوم در اخلاق اسلامی تأکید می‌کند که سیاست‌گذاری‌ها باید در جهتی باشند که فعالیت‌های غیراخلاقی وابستگی و تعلق و نیازمندی[4] را توسعه ندهند و یا نباید سبب نهادینه‌سازی فقر شوند. وی با تکیه‌بر شواهد ادراکی و تجربی نتیجه می‌گیرد که اخلاق اسلامی از راهبرد فقرزدایی مبتنی بر اصل ارتقادهنده رشد اقتصادی همراه با عدالتی مولد حمایت می‌کند.

پیرانی و قناعتیان (1385)

آیا رشد اقتصادی در ایران به نفع فقر بوده است؟

رشد همواره به نفع فقرا نیست. آن‌ها این‌گونه بیان می‌دارند که در طی دوره موردمطالعه رشد به شکل ضعیفی به نفع فقرا بوده است.

اسد زاده و دیگران (1390)

بررسی رابطه‌ی سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و کیفیت نهادی روی فقر پرداختند و ضمن این پژوهش که با استفاده از روش پانل تصادفی میان کشورهای حوزه منا طی سال‌های 2000 تا 2009

داده‌های این پژوهش وجود رابطه مثبت میان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و کیفیت نهادی بر روی فقر را نشان می‌دهد.

طوسی و مهری (1390)

عوامل مؤثر بر جذب نخبگان پزشک کشور به سازمان بسیج

عواملی چون مسائل اعتقادی و معنوی، انگیزه‌های درونی و انقلابی، منزلت اجتماعی، امتیازات قانونی، آسان بودن جذب و مراحل پذیرش، مشارکت در تصمیم‌سازی‌ها، برگزاری فعالیت‌های علمی-آموزشی و پژوهشی توسط بسیج در جذب نخبگان پزشک مؤثر است

حبی و دیگران (1390)

بررسی نقش بسیج در فرهنگ‌سازی و پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر

بسیج با تدوین قوانین حمایتی، برنامه‌ریزی، آموزش و اطلاع‌رسانی صحیح و به‌موقع و تأمین نیروی متخصص می‌تواند در فرهنگ‌سازی و پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر ایفاگر نقش باشد.

مشهدی احمد (1391)‌

عوامل نهادی مؤثر بر فقرزدایی چیست؟

عوامل نهادی متعددی می‌تواند در فقر فقرا دخیل باشد که از آن جمله، می‌توان طبقه مرفه و روحیه یغماگرانه آن و تلاش‌هایش برای تحمیل و اشاعه الگوهای رفتاری غیرعقلایی به‌ظاهر عقلایی را بیان کرد که موجب هدایت منابع به سمت خواسته‌های اغنیا می‌شود.

نوروزی و دیگران (1392)

بررسی سطوح توانمندی بسیجیان

در تمامی سطوح، توانمندسازی در حد قابل‌قبول بوده، ولی بسیج در توانمندی شناختی کافی (مشتمل بر احساس مؤثر بودن ، احساس شایستگی، معناداری و حق انتخاب) دارای ضعف است

غفاری (1393)

بررسی راهکارهای رفع فقر در اقتصاد نهادگرایی و بیان سیاست‌های مستقیم کاهش فقر، به بیان راهکار‌های نهادی مطرح‌شده برای فقر در کنار سیاست‌های مستقیم می‌پردازد

سه دسته راه‌حل‌های مستقیم و خدمات اجتماعی عمومی و عوامل نهادی به‌عنوان سیاست‌های کلی کاهش فقر محسوب می‌شوند که طبق آن می‌بایست هر 3 را به‌طور هم‌زمان دنبال نمود.

تیموری و نجفی (1393)

تبیین الگوی راهبردی شناسایی و کشف استعدادهای درخشان در بسیج

هفت عنصر اصلی نظام تقدیر الهی، عوامل طبیعی و ذاتی در افراد مستعد، فرایند پرورش استعدادها، عوامل تعدیل‌کننده شخصی پرورش استعدادها، عوامل تعدیل‌کننده محیطی (غیرشخصی ) پرورش استعدادها، حوزه‌های عملکرد و مصادیق نخبگی استعدادهای پرورش‌یافته و کمال و قرب الهی را به‌عنوان عوامل اصلی احصا کرده است که در یک نظام ارتباطی فرایندی و سیستمی باهم تعامل دارند.

 

حاجی‌زاده و مهدی‌زاده (1393)

بررسی دیدگاه بسیجیان در مورد نقش بسیج محلات در ارتقای سطح علمی - فرهنگی اعضای بسیج

نتایج به‌دست‌آمده بیانگر این است که بسیج محلات در ارتقای سطح فرهنگی و علمی بسیجیان مؤثر هستند. اعضای بسیج تمایل بیشتری به همکاری در زمینه‌های فرهنگی تا زمینه‌های علمی نشان می‌دهند.

 

گودرزی و عبدالملکی (1393)

درصدد پاسخ به ایـن سوال است که بنیان‌های نظری و عملی تشکیل بسیج جهانی مستضعفین در انقلاب اسلامی کدامند؟ پیوندها و قیود آن چیست و چگونه می‌توان این نسبت را در فرایند بیداری اسلامی بازخوانی کرد.

کالبدشکافی و تبیین اصول و ارزش‌های قیام عاشورا و فلسفه انتظار (به‌عنوان چشم‌انداز بشـریت ) در بسـتر دولت زمینه‌ساز (انقلاب و نظام اسلامی) راه‌کارهایی هستند که در شـرایط عـدم قطعیت‌های موجـود در جهان در حال تغییر، چشم‌انداز و سناریوهای مختلف در اختیار حرکت بیداری اسلامی و توسعه جنبش‌های آزادی‌بخش در قالب بسیج جهانی مستضعفین قرار می‌دهد و لازم است متناسب با شرایط فرهنگی و بومی هر منطقـه، راهبرد مناسبی برای تحقق آن اتخاذ شود.

عزیزی و دیگران (1394)

بررسی عوامل سازمانی مؤثر برجذب جوانان به بسیج مساجد (با ‌تأکید بر شهر تبریز)

عملکرد و مدیریت فرمانده پایگاه، بیشترین تأثیر را در جذب جوانان به خود اختصاص داده است

امامی و باقری (1394)

چگونه و با چه چارچوبی می‌توان نوع مداخله و اثرگذاری مطلوب را برای بسیج سازندگی به‌عنوان یکی از بازیگران کلیدی این عرصه طراحی کرد؟

ارائه چارچوبی که به‌مثابه یک نقشه راه عملیاتی است که با توجه به شاخص‌های طراحی‌شده، وضعیت نهادی عرصه‌های سازندگی در کشور، قابل شناخت است، مهم‌ترین خروجی این چارچوب‌ها است.

بیگی و حیدرنژاد  (1394)

بررسی تأثیر نهاد بسیج در پیشگیری از بزه‌کاری و حفظ امنیت اجتماعی و اخلاقی در سطح شهرستان بناب

نتایج حاصل از تحقیق بیانگر این است که حدود ٩٥.٣ درصد تغییرات متغیر وابسته (پیشگیری از بزه) توسط تغییرات در متغیر مستقل (فعالیت‌های نهاد بسیج )، و حدود ٩٢.٤ درصد تغییرات متغیر وابسته (حفظ امنیت اجتماعی ) توسط تغییرات در متغیر مستقل (فعالیت‌های نهاد بسیج )، و حدود ٩٨.٣ درصد تغییرات متغیر وابسته (حفظ امنیت اخلاقی ) توسط تغییرات در متغیر مستقل (فعالیت‌های نهاد بسیج )، تبیین می‌شود

شاه‌آبادی و زلقی (1395)

اصلی‌ترین شایستگی‌های لازم برای رهبری این سازمان

انگیزه ایمانی که در بسیج دانشجویی با عنوان«تکلیف محوری» شناخته می‌شود، بر پایه دو موضوع مهم تفکر مکتبی و تقوای دینی هسته اصلی و قابلیت محوری برای رهبری در این سازمان است.

مؤمنی و نیکو نسبتی (1396)

رویکرد نهادی به توسعه چگونه است و دلالت‌های آن برای ایران کدام است؟

نتیجه این تحقیق نشان می‌دهد ه حرکت در جهت ساختاری دموکراتیک مهم‌ترین اصلاح نهادی است که باید در ایران در دستور کار قرار گیرد. این اقدام تنها راهکار عملی کاهش نابرابری و رشد پایدار در کشور است. آن‌ها نگاه نهادگرایانه را برای توسعه و مقابله با فقر تبیین‌کننده‌تر از نگاه اقتصاد کلاسیک می‌دانند.

نطاق پور و دیگران (1396)

که در مناطق حاشیه‌نشین مشهد، سپاه و بسیج چه نقشی دارد و می‌تواند

نتایج تحقیق نشان می‌دهد که تاکنون سپاه و بسیج در قالب‌های مختلف همواره درزمینه برقراری امنیت و توانمندسازی بیشتر این مناطق در جهت امنیت پایدار تلاش کرده‌اند که نتایج تحقیق به‌درستی این را اثبات می‌کند

کاشیان (1398)

تأثیر اجرای ساختار ارگانیک در مقابل ساختار مکانیک در بسیج

این پژوهش در طی سه سال اجرا و پایش خود نشان می‌دهد که اجرای ساختار ارگانیک به بهبود بهره‌وری و عملکرد مجموعه منتج می‌شود.

 

o        وجه نوآوری مقاله حاضر نسبت به مطالعات پیشین:

از نوآوری‌های مقاله حاضر تبیین هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی با تحلیل مضمون متون اصیل حدیثی شیعه است که سابقه‌ای در تحقیقات پیشین ندارد و نوآوری دیگر آن ارتباط دادن بین اهداف و فعالیت‌های راهبردی بسیج و هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی است که یک مسیر درست و متناسب با اهداف حکومت اسلامی را تبیین می‌نماید.

 

3- روش تحقیق

تحقیق حاضر از بعد ماهیت و نوع تحقیق یک تحقیق بنیادی محسوب می‌شود، چراکه به دنبال آن است که یک چارچوب نظری و بنیادی از رویکرد نهادی اسلام، به یک پدیده اجتماعی یعنی فقر بپردازد و هندسه نهادی آن را کشف نماید. ازآنجاکه در ادامه کار این چارچوب بر فعالیت‌ها و عملکرد بسیج تطبیق داده می‌شود، چه‌بسا تحقیق، توسعه‌ای نیز قلمداد شود.

استراتژی کلی تحقیق

ازآنجاکه تحقیق حاضر با مراجعه به متون روایی شیعه و استخراج احادیث مرتبط و نیز به بررسی و تحلیل موضوعات اصلی کلیۀ احادیث به‌منظور ایجاد یک دسته‌بندی موضوعی و ارائه یک چارچوب نهادی می‌پردازد، یک تحقیق کیفی محسوب می‌شود. مقایسه تطبیقی آن با بسیج نیز از چارچوب کیفی خارج نیست.

تعریف مفاهیم یا متغیرها

مهم‌ترین مفهوم در این پژوهش که تمامی ساختار مطالعه بر آن استوار است، نهاد است. درواقع نهاد بر اساس تعاریفی که از آن ارائه شد، یک مفهوم کلیدی در این پژوهش است که انطباق موضوعی احادیث و دسته‌بندی و طراحی هندسه موردنظر بر آن اساس استوار است. شناسایی کلیه نهادهایی که می‌توانند در فقرزدایی مؤثر باشند و دسته‌بندی آن از مهم‌ترین محورهای این پژوهش است.

روش‌های گردآوری داده‌ها

به‌طورکلی داده‌های پژوهش از 5 عنوان خارج نیست: کتابخانه‌ای، اسنادی، مصاحبه، پرسشنامه، تجربی. بر اساس آنچه به‌عنوان هدف این مقاله مطرح‌شده است، داده‌های موردنیاز این پژوهش کتابخانه‌ای هستند که از طریق نرم‌افزارهای روایی شیعه امکان دسترسی به همه آن‌ها وجود دارد.

روش‌های تحلیل داده‌ها[5]

روش مورداستفاده در این پژوهش، روش تحلیل محتوا یا مضمون است. این از گذشته‌ای نسبتاً دور مورداستفاده قرارگرفته و امروزه در علوم اجتماعی و خارج از آن، کاربرد فراوانی یافته است. روش تحلیل محتوا در ساده‌ترین شکل، به بیرون کشیدن مفاهیم موردنیاز پژوهش از متن موردمطالعه می‌پردازد؛ مفاهیمی که در قالب مقولاتی منظم، سامان می‌یابند. روش تحلیل محتوا بر این فرض بناشده است که با تحلیل پیام‌های زبانی می‌توان به کشف معانی، اولویت‌ها، نگرش‌ها، شیوه‌های درک و سازمان‌یافتگی جهان دست‌یافت (ویلکینسون و بیرمینگام، 2006، ص 68). محقق با رجوع به داده‌های موردمطالعه، به‌تدریج آن‌ها را خلاصه می‌کند تا درنهایت به اصلی‌ترین مفاهیم و مضامین مرتبط با موضوع تحقیق دست پیدا کند. درواقع، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی، دستیابی به اهداف زیر را دنبال می‌کند:

  • تبدیل اطلاعات متنی گسترده به مطالب خلاصه و چکیده، و استخراج اصلی‌ترین مضامین موجود در آن.
  • ایجاد ارتباط دقیق و روشن میان پرسش‌های تحقیقی و یافته‌های به‌دست‌آمده.
  • ایجاد یک مدل یا نظریه پیرامون ساختار متن موردمطالعه و یا کشف فرایندهایی که در متن مستتر است

از این منظر، تحلیل محتوای کیفی، از داده‌های متنی پراکنده حرکت می‌کند و با بیرون کشیدن مفاهیم مستتر در آن، به‌تدریج به سطوح انتزاعی‌تری از متن دست می‌یابد. دستیابی به یک مدل یا چارچوب نظری که نظم‌های نهفته و الگوهای تکرارشونده در متن را نشان دهد، می‌تواند پایان‌بخش تحقیق باشد. در بخش پایانی این دست تحقیقات، یافته‌های برخاسته از متن، ارائه و تفسیر می‌شوند. در اینجا می‌توان از داده‌های نظری موجود برای بررسی نتایج تحقیق و یا مقایسه با آن سود برد و این می‌تواند به‌عنوان نوعی گذر به منطق قیاسی در بخش گزارش تحقیق در نظر گرفته شود. بخش‌هایی از متون موردمطالعه نیز می‌توانند برای مستند کردن یافته‌های تحقیقی مورداستفاده قرار گیرند (هسیوفنگ و شانون، 2005: 1278-1281) و الو و کینگاس، 2007، صص 109-11).

جامعه و نمونه

جامعه مورد پژوهش تحقیقات از این دست، مجموعه احادیث شیعه است و نمونه آماری نیز از مجموعه احادیثی مرتبط نرم افزار جامع احادیث نور به دست می‌آید.

روایی و پایایی ابزار جمع‌آوری اطلاعات

 

به طور کلی در این دست از تحقیقات 80 درصد از احادیث به عنوان معیار و ملاک ساخت نظریه مورد استفاده قرار می‌گیرد و از 20 درصد باقی برای روایی و پایایی مدل استفاده می شود.

 

مراحل انجام و به‌کارگیری روش

روش تحلیل محتوا یکی از روش‌هایی است که به‌منظور استخراج نظامات حاکم بر مفاهیم اسلامی مورداستفاده قرار می‌گیرد. ازجمله این موارد استفاده از این روش در تحلیل نظام‌مند احادیث شیعه برای رسیدن به یک مدل مفهومی و چارچوب کلی است که چارچوب کیفی آن به طرح زیر است (جانی‌پور و شکرانی، 1392):

  • تجمیع کلیۀ احادیث حسب موضوع
  • بررسی کامل محتوای هر حدیث جهت یافتن و کلیدواژگان آن
  • بررسی کامل عناصر تشکیل‌دهندۀ هر حدیث جهت یافتن موضوعات فرعی آن
  • ثبت سؤال‌ها و نکات قابل‌توجه هر حدیث حسب موضوع به‌منظور تحلیل محتوای کلیات آن
  • بررسی و تحلیل موضوعات اصلی کلیۀ احادیث به‌منظور ایجاد یک دسته‌بندی موضوعی.
  • بررسی و تحلیل موضوعات فرعی هر دسته، به‌منظور ایجاد یک طبقه‌بندی مضمونی برای هر موضوع.
  • مدل‌سازی و ارائۀ نظریه بر اساس نتایج تحقیق.
  • بررسی و انطباق مدل با اهداف و رویکردهای بسیج

توضیحات لازم در خصوص روش‌های جدید به‌نحوی‌که اولاً معرف روش بوده و ثانیاً بیانگر و روشن‌کننده رویکرد استفاده‌شده باشد.

4- یافته‌های تحقیق

تحلیل محتوای احادیث حسب روشی که پیش‌تر بدان اشاره شد، دلالت بر آن دارد که از بعد نهادی، حکومت اسلامی دارای ساختاری منسجم و هندسه‌ای نظام‌مند از ترتیبات نهادی در فقرزدایی است. طبقه‌بندی احادیث شیعه در خصوص نهادهای تأثیرگذار به شناسایی 8 نهاد مهم و تأثیرگذار در حکومت اسلامی منجر شد که نقش بسیار مهمی در فقرزدایی دارند. جدای از شناسایی این نهاد‌ها، شیوه ارتباط آن‌ها نیز قابل‌توجه است که می‌تواند به الگویی برای فقرزدایی منجر شود. ضمن اینکه تطبیق این ساختار با رویکرد و جایگاه بسیج نیز می‌تواند منجر به ارائه یک سازوکار برای رسیدن به این الگوی جامع و مطلوب در حکومت اسلامی باشد. در ادامه به معرفی لایه‌های نهادی برآمده از احادیث اشاره خواهیم کرد.

o        لایه اول: خودکفایی از طریق کار و تلاش اقتصادی برای رفع فقر

ازجمله آموزه‌هایی که در دین مبین اسلام بسیار موردتوجه و تأکید قرارگرفته است و احادیث زیادی بر آن دلالت دارند، مسئله کار و اشتغال است. چنانکه کسب روزی حلال به‌عنوان یک فریضه برای مسلمانان شناخته‌شده است. لذا در اولین گام بر هر فرد مسلمان واجب است که باکار و تلاش اقتصادی روزی خود و افراد تحت تکفل خود را تأمین نماید و فقیر نماند. برای تحقق این هدف وجود قوانین مناسب، فضای کسب‌وکار باکیفیت، فرهنگ اقتصادی صحیح و امثال آن ازجمله سایر نهادهایی است که می‌تواند به موفقیت فرد کمک کند که شرح آن خارج از بحث حاضر است. اما آنچه دارای اهمیت است، اولین لایه فقرزدایی در جامعه فرد و تلاش کوشش او در جهت کسب حلال برای خود و خانواده تحت تکفل است. بخش مهمی از روایات به این مسئله پرداخته‌اند. لذا کسانی که توانایی کار و فعالیت اقتصادی دارند و دریغ می‌کنند، هیچ تضمینی برای مشکلات ناشی از فقر او وجود نخواهد داشت.

طَلَبُ الْحَلَالِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة. کار کردن برای کسب روزی حلال بر هر زن و مرد مسلمان واجب است.

 

o        لایه دوم: نهاد خانواده

در مسیر از فرد به دولت اولین لایه حمایتی خانواده است. چنانچه فرد علی‌رغم تلاش و کوشش اقتصادی نتواند نیازهای اساسی خود را برطرف نماید و دچار فقر شود، اولی‌ترین افراد به رفع فقر وی افراد خانواده می‌باشند. خانواده ابتدایی‌ترین هسته‌ای است که جامعه ازآنجا به‌تدریج رشد می‌کنـد و به ارحام نزدیک و دور و سپس از یکسو به عشیره، قبیله، قـوم‌ و امـت‌ و ملـت و از سوی دیگـر بـه روستا و شهر، کشور و قاره توسعه می‌یابد» (جوادی آملی، 1391). حقوقی که اسلام برای اعضای خانواده قرارداد می‌کند از یک رابطه دوسویه و تقابل برخوردار است به این شکل که همه اعضا خانواده در برابر یکدیگر مسئول شناخته می‌شوند چنانکه امیرالمونین علی علیه‌السلام می‌فرمایند:

 «ان للولد علی الوالد حقاً و آن للوالد علی الولد حقاً»)(نهج البلاغه‌، حکمت ۳۹۹٫)

خداوند متعال مى‏فرماید:

 «و آن‌کس که فرزند براى او متولّد شده [/ پدر] باید خوراک و پوشاک مادر را به‌طور شایسته (در مدّت شیر دادن) بپردازد.»[6]

لذا در اسلام به جهت رفع نیاز افراد اولین لایه حمایتی تحت عنوان نهاد خانواده شکل‌گرفته است و در فقه اسلامی از وجوب نفقه فرزندان و در مقابل در صورت نیاز والدین از وجوب نفقه والدین بر فرزندان سخن گفته‌شده است. در باب چهارم کتاب منابع فقه شیعه تحت عنوان وجوب نفقه والدین و فرزندان و استحباب نفقه خویشاوندان و توسعه در خانواده‏ احادیثی در مورد لزوم پرداختن به خانواده را انتخاب نموده‌ایم که گوشه‌‌ای از اهمیت این مسئله را بر ما روشن می‌سازد.

1-حریز گوید: «از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم: به چه کسى مهربانى ورزم و مخارج چه کسى به گردن من است؟ حضرت فرمود: پدر، مادر، فرزند و همسر.» (بروجردى‏، 1380 ه.ق)

2-محمّد بن مسلم گوید: «به امام صادق علیه‌السلام گفتم: نفقه کدام‌یک از خویشان مرد به گردن اوست؟ حضرت در پاسخ فرمود: پدر، مادر، فرزند و زن.» (بروجردى‏، 1380 ه.ق)

3-امیر مؤمنان على علیه‌السلام فرمود: «مردى خدمت پیامبر صلی‌الله علیه و آله آمد و گفت: اى رسول خدا! من یک دینار دارم، شما چه دستورى درباره آن دارید؟ حضرت فرمود: آن را خرج مادرت کن. او گفت: یک دینار دیگر دارم درباره آنچه دستور مى‏دهید؟ حضرت فرمود: آن را خرج پدرت کن. او گفت: یک دینار دیگر هم دارم چه دستورى درباره آن مى‏دهید؟ حضرت فرمود: آن را بر برادرت خرج کن. او گفت: دینار دیگرى هم دارم دستورتان چیست؟ و به خدا سوگند که جز آن ندارم. حضرت فرمود: آن را درراه خدا خرج کن و این از همه آن‌ها پاداشش کمتر است.» (بروجردى‏، 1380 ه.ق)

4-محمّد بن مسلم گوید: «از امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام درباره فرموده خداوند عز و جل: «و بر وارث (او نیز) لازم است مثل این کار را انجام دهد [/ هزینه مادر را در دوران شیر دادن تأمین نماید]»، پرسیدم که فرمودند: درباره این است که همان‌گونه که نفقه بر پدر است بر وارث نیز هست.» (بروجردى‏، 1380 ه.ق)

5-رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: «آیا مى‏دانید که کدام نفقه درراه خدا برتر است؟ گفتند: خدا و رسولش آگاه‏ترند. حضرت فرمود: نفقه فرزند بر پدر و مادر.» (بروجردى‏، 1380 ه.ق)

o        لایه سوم: نهاد خویشاوندان

سومین لایه حمایتی نهاد خویشاوندان است. چنانچه نهاد خانواده در لایه دوم نیز نتواند نیازهای فردی فقیر را برطرف نماید، نوبت به خویشاوندان می‌رسد و ایشان از باب تکافل اجتماعی واسطه رفع فقر خواهند بود. وجوب صله‌رحم و پرداختن به خویشاوندان را می‌توان یکی از مهم‌ترین اعمال در اسلام شمرد که تأکید بسیاری به آن شده است. چنانکه شیخ صدوق (رضی‌الله‌عنه) در کتاب شریف من لا یحضره الفیقه در باب استحباب صدقه می‌فرماید:

وَ قَالَ ص الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِیَةَ عَشَرَ وَ صِلَةُ الْإِخْوَانِ بِعِشْرِینَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِأَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِینَ.» (ابن بابویه، 1413 هـ. ق)

همان‌طور که در حدیث شریف نبوی به آن اشاره شده است ثواب صله‌رحم و کمک به خانواده بالاتر از کمک به برادران بوده و در مرحله بعد قرض دادن برتر از صدقه دادن شمرده‌شده است که دراین‌بین آنچه موردتوجه ما است این مسئله است که چنانچه گذشت اولویت در انفاق با کمک به خویشاوندان است. لزوم پرداختن به ذی رحم و خویشاوندان تا آنجا مورد تأکید است که در حدیث شریفی در پاسخ به این سؤال که کدام صدقه بافضیلت تر است؟ حضرت می‌فرمایند صدقه به فردی از خویشاوندان که با تو در دشمنی است:

وَ سُئِلَ ع أَیُّ الصَّدَقَةِ أَفْضَلُ قَالَ عَلَى ذِی الرَّحِمِ الْکَاشِحِ. (ابن بابویه، محمد بن على‏، 1413 هق)

و یا در حدیثی دیگر حضرت دادن صدقه به غیر را درصورتی‌که خویشاوندان فرد فقیر باشند رد می‌فرمایند:

وَ قَالَ ع لَا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاجٌ. (ابن بابویه، محمد بن على‏، 1413 هق)

این حدیث دلالت بر تقدم صدقه به خویشاوندان بر غیره دارد و می‌فرماید تا زمانی که از خویشاوندان فقیری وجود دارد، پرداختن به دیگران جایز نیست.

در کتاب غررالحکم آمده است که امام على علیه‌السلام فرمود:

«آگاه باشید! کسى از شما از خویشاوندى که مى‏بیند تنگدست است روگردان نباشد از اینکه او را با چیزى کمک کند که اگر از کمک کردن دریغ ورزد بر مالش نمى‏افزاید و اگر آن را بدهد چیزى از او کم نمى‏کند.»(بروجردى، 1380 هق).

o        لایه چهارم: نهاد عشیره

زمانی که هیچ‌کدام از لایه‌های پیشین در رفع فقر موفق نشوند، نوبت به لایه چهارم یا نهاد عشیره خواهد رسید که بعد از فرد درواقع سومین لایه نهادی حمایتی در اسلام می‌شود. در فرهنگ لغت دهخدا در معنای واژه عشیره چنین آمده است:

عشیرة. [ع رَ] (ع اِ) برادران و قبیله و تبار و نزدیکان از جانب آباء. (منتهی الارب). خویشان و تبار و اهل خانه. (غیاث اللغات). خویش نزدیک و خویشاوندان نزدیک. (دهار). خویشان و دودمان. (مهذب الاسماء). گروهی از قبیله، کوچک‌تر از فصیله. (مفاتیح العلوم): عشیرةالرجل؛ نزدیک‌ترین فرزندان پدر شخص و یا قبیله او (دهخدا، علی‌اکبر)

توجه به عشیره در روایت و احادیث شیعه در کنار توجه به رحم و خویشاوندان مورد تأکید امامان شیعه بوده است چنانکه امیرالمؤمنین در وصیت خود به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبی علیه‌السلام می‌فرمایند:

«وَ أَکْرِمْ عَشِیرَتَکَ فَإِنَّهُمْ جَنَاحُکَ الَّذِی بِهِ تَطِیرُ وَ أَصْلُکَ الَّذِی إِلَیْهِ‏ تَصِیرُ وَ بِهِمْ تَصُول وَ هُمُ الْعُدَّةُ عِنْدَ الشِدَّةِ» ‏،

در حدیث دیگری از امیرالمؤمنین حضرت نفقه یتیم را از نزدیک‌ترین فرد در عشیره او تعیین فرمودند. امام صادق علیه‌السلام فرمود:

«یتیمى را نزد امیر مؤمنان علیه‌السلام آوردند. حضرت فرمود: نفقه او را از نزدیک‏ترین فرد قبیله به او بگیرید، همان‌گونه که او ارث یتیم را مى‏خورد. (از یتیم ارث مى‏برد)» (بروجردى‏, 1380هق)

در کتاب تحف­العقول حضرت اقسام هزینه کردن در اموال را شرح فرمودند و ازجمله موارد مستحب انفاق و صرف مال، صرف مال درراه خویشاوندان را برشمردند.

در کتاب تحف­العقول آمده است که امام معصوم علیه‌السلام فرمود:

«اقسام هزینه کردن اموال در همه راه‏هاى حلال چه واجب و چه مستحب همه بیست‌وچهار گونه است. هفت گونه از آن هزینه کردن بر خویش است، پنج گونه بر کسانى که بر آن‌ها وابسته است، سه گونه از گونه‏هاى قرض که بر او لازم مى‏شود، پنج گونه از گونه‏هاى صله‏ها که باز بر او لازم مى‏شود و چهار گونه از گونه‏هاى انجام کار نیک و معروف که باید در آن‌ها هم هزینه کند، گونه‏هایى که در آن‌ها هزینه کردن براى شخص، خودش لازم است عبارت است از خوراک، نوشیدنى، پوشاک، ازدواج، خدمتکار و مبالغى که در موارد موردنیاز مى‏پردازد مانند اجرت تعمیر وسایل یا حمل یا نگهدارى آن و سایر چیزهایى که به آن‌ها نیاز دارد مانند خانه و ابزارى که در احتیاجاتش از آن استفاده مى‏کند. و گونه‏هاى پنج‌گانه‌ای که باید نفقه بپردازد به کسانى که به آن‌ها وابسته است، پس نفقه بر فرزند، پدر، مادر، همسر و برده‏اش است، این بر او لازم است در حال تنگدستى و توانگرى. و گونه‏هاى سه‌گانه‌ای که از گونه‏هاى دَین واجب است، زکات مشخصی است که در هرسال واجب مى‏شود، حج واجب و جهاد در زمان آن است. و گونه‏هاى پنج‏گانه از گونه‏هاى بخشش‏هاى مستحب عبارت است از بخشش و نیکى به مافوق و نیکى به خویشان و بخشش و نیکى به مؤمنان و بخشیدن درراه‌های صدقه، نیکى و آزادسازی برده. و امّا گونه‏هاى چهارگانه پس پرداخت بدهى، عاریه، قرض و مهماندارى که در سنّت واجب است.» (بروجردى، 1380 هق)

یکی از کارکردهای آشکار نهاد عشیره در مبحث «دیه عاقله» بروز و ظهور می‌یابد. در فقه شیعه برای قاتلینی که به‌اشتباه کسی را به قتل رسانده‌اند، نهاد عاقله تعبیه‌شده است تا در صورت فقر و ناتوانی قاتل در پرداخت دیه مقتول به او کمک کنند. (آرام و سید امامی، 1395)

o        لایه پنجم: نهاد همسایه

پنجمین لایه حمایتی در اسلام نهاد همسایه است. مجموعه روابطی که در اسلام در مورد برخورد با همسایه و حقوق همسایگان نسبت به یکدیگر تعیین‌شده است نهاد همسایه را تشکیل می‌دهد. در اسلام همسایگان نسبت به یکدیگر حقوق و وظایف گوناگونی رادارند. در باب نقش همسایه معروف‌ترین حدیث آن است که رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمودند هر کس سیر بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد، مسلمان نیست. بااین‌وجود روایات دیگری نیز وجود دارد که ازجمله در ترجمه کتاب الزهد واردشده است:

«همانا شخصى از انصار نزد رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ آمد و گفت: اى رسول خدا! من خانه‏اى را در محلّه فلان قبیله خریده‏ام و نزدیک‌ترین همسایه من کسى است که نه امید خوبى دارم و نه از شرّش در امانم، حضرت رسول صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ به علىّ عَلَیْهِ السَّلَامُ، سلمان و ابوذر- و دیگرى که نامش فراموش کرده و احتمالاً مقداد بود- دستور داد که در مسجد با صداى بلند بگویند: ایمان ندارد کسى که همسایه‏اش از شرّ و آزار او در امان نباشد. پس سه مرتبه اعلام کردند، بعدازآن دستور داد که اعلام کنند: هر خانه‏اى از هر سمت تا چهل خانه، از همسایگان او مى‏باشد«(کوفى اهواز، 1391)

و در حدیث دیگری در کتاب شریف کافی واردشده است که حضرت صادق از پدرش علیهماالسلام حدیث کند که فرمود:

من در کتاب على علیه‌السلام خواندم که رسول خدا (ص) نامه‏اى میان مهاجر و انصار و دیگران از مردم مدینه که با آنان پیوند داشتند نوشت (و همه امضاء کردند) که: همسایه مانند خود انسان است که نه زیان به او رسد و نه گناهکار شود و (دیگر اینکه) احترام همسایه مانند احترام مادر است. و این مختصر حدیث است. (کلینى، بی‌تا)

و در حدیث شریفی از رسول خدا صلی‌الله علیه و اله و سلم حضرت در مورد انفاق چنین فرمودند:

«پنج خرما یا پنج قرص نان و یا پنج دینار و یا درهمى که انسان آن را مالک است و مى‏خواهد آن را خرج کند برترین آن همان است که آن را بر پدر و مادرش نفقه کند و در مرحله دوّم بر خودش و عیالش و سپس در مرحله سوّم بر خویشاوندان فقیرش و آنگاه در مرحله چهارم بر همسایگان فقیرش و سپس در مرحله پنجم درراه خدا و این مورد پنجم از همه موارد پاداشش کمتر است و نیز فرموده رسول خدا صلى الله علیه و آله که: از کسى که عیال تو است آغاز کن به ترتیب نزدیک‌تر بودن در خویشاوندى.» (بروجردى، 1380 هـ. ق)

o        لایه ششم: نهاد دوستی و برادری

ششمین لایه حمایتی در جامعه اسلامی نهاد دوستی و برادری است. تنها شرط برادری در قران کریم ایمان است و همین ایمان حق‌وحقوقی را برای افراد جامعه به همراه دارد. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرمایند:

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (سوره حجرات، آیه 10)

یکی از مواردی که رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله از چنین نهادی برای رفع فقر و حمایت مالی برخی از افراد داشت؛ پیمان برادری میان مهاجرین و انصار بود. یکی از کارکردهای پیمان اخوت در آغاز، احساس مسئولیت بیشتر مسلمانان نسبت به یکدیگر خصوصاً در مسائل مالی بود. زمانی که مسلمانان دوبه‌دو باهم برادر شدند، هر یک از آن‌ها و به‌ویژه انصار، می‌کوشیدند تا برادران دینی خود را در مواقعی که نیاز مالی دارند، حمایت کنند؛ به‌طوری‌که عدّه‌ای از انصار، حتی حاضر شدند نیمی از اموال خود را به مهاجرین ببخشند (صالحی، 1411، ص 534). حتی یکی از آن‌ها به هم‌پیمان خود اعلام کرد، حاضر است؛ یکی از زیباترین زنان خود را طلاق دهد و به عقد برادر مهاجرش درآورد (صالحی، 1411، ص 530). تا وقوع جنگ احد درواقع عقیده هر یک از شرکت‌کنندگان در پیمان نسبت به برادر خود چنان بود که می‌توانستند از میراث برادر خود سهم ببرند (مکارم شیرازی، 1361، صص 266، 265). روایت‌شده که در زمان خلیفۀ دوم که دستور به تنظیم دیوان‌ها کرد و دیوان‌ها بر مبنای نسبت تنظیم‌شده از بلال که در آن هنگام به جبهه‌های جنگ شام رفته بود، سؤال کرد که سهم خود را به چه کسی واگذار می‌کنی؟ بلال در پاسخ گفته بود «به "ابو رویحه" که هرگز از او جدا نخواهم شد، به سبب آن پیمان برادری که رسول خدا (ص) میان من و او برقرار فرمود. خلیفه هم سهمیۀ او را به سهم ابو رویحه از بیت‌المال ضمیمه کرد. حمزه‌ بن عبدالمطلب که با زید بن حارثه برادر شده بود، در جنگ احد به شهادت رسید، در وصیت‌نامۀ خود، زید بن حارثه را وصی خود قرار داده بود (ابوزهرة، 1373، ج 2، ص 259 و 264).

در رساله شریف حقوق از امام سجاد (علیه‌السلام) حقوق دوستان نسبت به یکدیگر این‌گونه تعریف گردیده است:

و امّا حقّ دوست این است که تا آنجا که مى‏توانى با او نیک برخورد و نیکو رفتار باش و چون نتوانستى از انصاف خارج نشو و ارجمندش دار آن‌سان که تو را ارج مى‏نهد و نگاه‌دارش آن‌گونه که نگاهت مى‏دارد و در کارى پسند، بر تو پیشى نگیرد و چون پیش افتاد، جبرانش کن و در دوستى درخور او کم‌کاری نکن، پند دهى و نگهدارى و مدد بر بندگى پروردگارش و یارى دهى بر ترک نافرمانى خدایش را برخوردت لازم بدان؛ آنگاه بر او رحمت باش و نه زحمت. و لا قوّة الّا باللَّه. (ابن شعبه حرانی، بی‌تا)

اکنون‌که معلوم گردید که مؤمنان با یکدیگر نسبت برادری دارند، اگر این نوع رابطه و اخوت بین مؤمنان را بپذیریم تأمل حول برخی از احادیث در مورد نحوه برخورد در مسائل مالی در اسلام که از روی حق‌دوستی و برادری ایمانی است می‌تواند روشنگر عمق این نگرش اسلامی بیانگر این نهاد اسلامی و جایگاه آن باشد. در حدیث دیگری امام صادق علیه‌السلام فرمودند:

إیّاکم و إعسار أحد من إخوانکم المسلمین، آن تعسروه بشى‏ء یکون لکم قبله، و هو معسر، فإنّ أبانا رسول اللَّه «ص» کان یقول: لیس لمسلم آن یعسر مسلما. و من أنظر معسرا أظلّه اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ بظلّه، یوم لا ظلّ إلّا ظلّه. بپرهیزید از اینکه یکى از برادران مسلمان خود را براى باز پس گرفتن مالى که در نزد او دارید، در فشار قرار دهید، بااینکه او در حال تنگدستى است، زیرا پدر ما رسول خدا «ص» مى‏فرمود: «مسلمان را نرسد که مسلمانى دیگر را به عسرت اندازد (و زیر فشار گذارد). هر کس معسرى (تنگدستى) را مهلت دهد، خداوند متعال در روز قیامت- که سایه‏اى جز سایه او وجود ندارد- وى را در سایه خویش قرار خواهد داد» (حکیمی، بی‌تا، ج 6، ص 151).

مجموعه احادیث دیگری نیز در این باب وجود دارد:

الإمام علی «ع» فقراء المسلمین أشرکوهم فی معیشتکم. فقراى مسلمان را در معیشت شریک خود قرار دهید (حکیمی، بی‌تا، ج 6، ص 151).

 النّبیّ «ص»: الصّدقة بعشر، و القرض بثمانیة عشر، وصلة الإخوان بعشرین، وصلة الرّحم بأربعة و عشرین. (پاداش) صدقه‌ده برابر است، و وام دادن هجده، و کمک به دوستان بیست، و کمک به ارحام بیست‌وچهار (حکیمی، بی‌تا، ج 6، ص 151).

o        لایه هفتم: نهادهای اجتماعی به‌مانند مسجد، وقف و سایر نهادها

بررسی سیره حکومتی رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیه‌السلام حاکی از آن است که برخی از نهادهای اجتماعی نقش قابل‌توجهی در حوزه‌های مختلف زندگانی مردم و ازجمله رفع فقر داشته است. ازجمله این نهادها می‌توان به نهاد مسجد و وقف اشاره کرد. از زمان‌های گذشته، افراد ضعیف و کسانی که به‌نوعی مشکلات شخصی و اجتماعی داشتند، به مسجد مراجعه می‌کردند. در سیره حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌بینیم که مؤمنان برای رفع نیازشان، به حضرت روی می‌آوردند، و آن حضرت نیز با بذل مساعدت‌های لازم، نیاز آنان را تا حدّ امکان برطرف می‌کردند؛ به‌این‌ترتیب، ‌مسجد مکانی بود که می‌توانست محل ارتباط مستقیم رهبر و مردم باشد (سعیدی، 1367، ص ۴۲) و ضمن اینکه مشکلات مربوط به مردم نیز برطرف شود. در زمان فعلی نیز یکی از کارکردهای قابل‌تصور برای مساجد ایفای نقش در همین جهت است. به‌عبارت‌دیگر مساجد به دلیل خاستگاه اجتماعی و مردمی آن بستر و زمینه بسیار مناسبی از جهت اجتماعی، فرهنگی، اطلاعاتی و تأمین مالی فراهم آورده است و می‌تواند نقش قابل‌توجهی در رفع فقر داشته باشد. امروز این نهادها منحصر در مسجد نیست و می‌تواند در قالب مؤسسات مردم‌نهاد، مؤسسات خیریه و سایر انواع مؤسسات قرار داشته باشد.

یکی دیگر از نهادهای اجتماعی تأثیرگذار در رفع فقر وقف است. یکی از کارکردهای مهم وقف، فقرزدایی از جامعه است. با گسترش فرهنگ وقف می‌توان میزان فقر و محرومیت را در جامعه کاهش داد؛ زیرا وقف یکی از راه‌های توزیع مجدد درآمد است و با توزیع مجدد درآمد، سرمایه‌های جامعه در اختیار همگان قرار می‌گیرد و با بهره‌مندی همگان از امکانات رفاهی و اقتصادی، زمینه‌های تکامل در ابعاد فرهنگی و اجتماعی فراهم می‌شود. بررسی موقوفات و خصوصاً وقف‌ برای فقرا در ایران دلالت بر آن دارد که حجم عظیمی از موقوفات وجود دارد که مادام‌العمر صرف فقرا شده است. سیره امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام دلالت بر آن دارد که ایشان نخلستان‌ها و چاه‌های زیادی را برای فقرا وقف کرد. در کتاب فروع کافی جلد ۳ صفحه ۵۴۳ و کتاب وسائل الشیعه جلد ۱۳ صفحه ۳۰۳ و کتاب بحار جلد ۴۱ صفحه ۳۲ این روایت نقل‌شده است:

مردی در نزد علی (ع) کیسه‌ای از هسته خرما دید و پرسید یا علی این‌همه هسته خرما را به چه منظور جمع کرده‌اید فرمود همه این‌ها انشاءالله درخت خرما خواهد شد (_فغرسه فلم یغادر منه نواه واحده فهوه من اوقافه) راوی گوید که امام آن هسته‌ها را کاشت و نخلستانی ایجاد کرد و سپس آن را وقف بر فقراء و فی سبیل الله فرمود و این‌یکی از موقوفات آن حضرت است

o        لایه هشتم: بسیج و فرهنگ بسیجی

هشتمین لایه از هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی، نهاد بسیج است. هرچند بسیج نهادی اجتماعی در حکومت اسلامی است و درواقع جزئی از لایه هفتم محسوب می‌شود، اما بنا به ماهیت خاص و جایگاه ویژه‌ای که بعد از انقلاب اسلامی ایران پیداکرده، تحلیل آن به‌عنوان یک‌لایه مجزا، قابل دفاع می‌باشد. این تفکیک از جنبه دیگری نیز قابل دفاع است و آن اینکه اساساً سوای از نهادهای اجتماعی لایه هفتم که عمدتاً وجود خارجی و عینی می‌یابند، بسیج را می‌توان از جنبه یک فرهنگ نیز بدان پرداخت و ازآنجاکه فرهنگ، عادات و سنت‌ها نیز جزئی از نهادهای اجتماعی هستند؛ روحیه بسیجی را می‌توان مصداقی از لایه‌های فقرزدایی دانست. تأکید امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، بر نقش بسیج و روحیه بسیجی در گسترش مواسات و کمک به فقرزدایی مؤید این موضوع است. اهداف و ویژگی‌های خاص بسیج سبب شده است که بسیج در مسأله فقرزدایی هم به‌صورت یک‌نهاد اجتماعی مستقیم وارد این عرصه شود و هم به‌صورت غیرمستقیم، این موضوع در بخش‌های بعدی به‌تفصیل موردبررسی قرار خواهد گرفت.

o        لایه نهم: نهاد زکات و صدقه و دولت

یکی از مهم‌ترین نهادهایی که تأثیر قابل‌توجهی در رفع فقر دارد، نهاد زکات است. آیات قرآن کریم و روایات متعددی که از ائمه هدی علیهم‌السلام در این خصوص نقل‌شده است، دلالت بر آن دارد که زکات عمدتاً برای رفع فقر در جامعه وضع‌شده است و چنانچه توسط حکومت اسلامی جمع‌آوری شود و به‌منظور فقرزدایی مصرف گردد، برای رفع فقر کفایت خواهد کرد. درواقع زکات نوعی مالیات است که ضمن ایجاد توازن در سطوح مختلف جامعه، حداقل‌های معیشتی افراد نیازمند را پاسخ‌ می‌دهد. این‌گونه است که اسلام نهادهای لازم برای رفع فقر در جامعه را دیده است و تضمین می‌کند که صحیح کار کردن این نهادها نقش مهمی در رفع فقر در جامعه دارد. در ادامه به برخی از روایات اشاره می‌شود.

روایت اول: وَ رَوَى مُبَارَکٌ الْعَقَرْقُوفِیُّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّمَا وُضِعَتِ الزَّکَاةُ قُوتاً لِلْفُقَرَاءِ وَ تَوْفِیراً لِأَمْوَالِهِمْ‏. و مبارک عقرقوفى از امام ابو الحسن موسى بن جعفر علیهما السّلام روایت کرده است که فرمود: همانا که زکات به‌عنوان روزى فقرا و افزایش اموال اغنیا برقرارشده است (شیخ صدوق، 1413 هـ. ق، ج 2، ص 308).

روایت دوم: وَ کَتَبَ الرِّضَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَى ع إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ فِیمَا کَتَبَ إِلَیْهِ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ أَنَّ عِلَّةَ الزَّکَاةِ مِنْ أَجْلِ قُوتِ الْفُقَرَاءِ وَ تَحْصِینِ أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ کَلَّفَ أَهْلَ الصِّحَّةِ الْقِیَامَ بِشَأْنِ أَهْلِ الزَّمَانَةِ... و امام رضا على بن موسى علیهما السّلام به محمّد بن سنان در جواب­هاى مسائل او نوشت: علّت تشریع زکات تأمین قوت فقرا و حفظ و صیانت اموال اغنیا است. زیرا خداى عزّ و جلّ تندرستان را به رسیدگى به حال دردمندان و مبتلایان مکلّف ساخته است (شیخ صدوق، 1413 هـ. ق، ج 2، ص 306).

روایت سوم: قَالَ [الشَّیْخُ السَّعِیدُ الْفَقِیهُ‏] أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَیْهِ الْقُمِّیُّ- [مُصَنِّفُ هَذَا الْکِتَابِ‏] رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ أَسْکَنَهُ جَنَّتَهُ رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ الزَّکَاةَ کَمَا فَرَضَ الصَّلَاةَ فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا حَمَلَ الزَّکَاةَ فَأَعْطَاهَا عَلَانِیَةً لَمْ یَکُنْ عَلَیْهِ فِی ذَلِکَ عَیْبٌ وَ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ لِلْفُقَرَاءِ فِی أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ مَا یَکْتَفُونَ بِهِ وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّ الَّذِی فَرَضَ لَهُمْ لَا یَکْفِیهِمْ لَزَادَهُمْ وَ إِنَّمَا یُؤْتَى الْفُقَرَاءُ فِیمَا أُوتُوا مِنْ مَنْعِ مَنْ مَنَعَهُمْ حُقُوقَهُمْ لَا مِنَ الْفَرِیضَةِ. عبد اللَّه بن سنان از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که فرمود: خداوند عزّ و جلّ زکات را بمانند نماز فرض و مقرّر فرموده است و از این‌رو اگر کسى زکات را حمل کند و آشکارا و برملا عطا نماید، باکى بر او نیست و این بدان‏ جهت است که خداى عزّ و جلّ مقدار تأمین نیازمندی‌های فقرا را در اموال اغنیا مقدّر و مقرّر نموده است و اگر می‌دانست که آن مقدار مفروض و معیّن ایشان را کفایت نمی‌کند، هرآینه آن را براى ایشان مى‏افزود و هرگونه تنگدستى و صعوبت معیشتى که متوجّه فقرا شود، از جهت خوددارى اغنیا از پرداخت حقوق ایشان است، نه از جهت مقدار زکات و نارسائى آن (شیخ صدوق، 1413 هـ. ق، ج 2، ص 308).

در مورد جمع‌آوری و مصرف زکات آراء متعددی مطرح‌شده است. اما آنچه مسلم است این است؛ اگر ولی جامعه اسلامی دستور به پرداخت زکات به دولت و حکومت اسلامی را دهد، بر همگان واجب است که زکات را پرداخت به ایشان پرداخت کنند. طبیعی است نقش دولت و حاکمیت برای رفع فقر در آخرین لایه نقشی برجسته و پررنگ می‌شود.

انطباق لایه‌های نهادی فقرزدایی در اسلام و نهاد بسیج

از بحث‌هایی که در بخش‌های قبلی مطرح گردید می‌توان به نکات زیر اشاره کرد. اول اینکه نهادها نقش بسیار مهمی در ایجاد فقر و یا از بین بردن فقر در جامعه دارند و نمی‌توان نسبت به نقش نهادها بی‌تفاوت بود. دوم اینکه نهادها زائیده فرهنگ و ایدئولوژی حاکم بر جامعه هستند و لذا از یک جامعه به جامعه دیگر نهادها نیز متفاوت هستند. سوم اینکه یکی از نهادهایی که ثمره ایدئولوژی اسلام ناب بوده و از برکات انقلاب اسلامی ایران بوده و همواره نقش بسیار مهمی در مسائل مختلف جامعه ایران ازجمله فقرزدایی داشته بسیج است. نگاهی نهادی به بسیج می‌تواند بیانگر آن باشد که بسیج می‌بایست همواره در مبارزه با فقر و خدمت­گذاری به محرومین پیش‌قدم باشد. چهارم اینکه ازآنجاکه بسیج خاستگاه اسلامی داشته و منطبق بر ایدئولوژی اسلام ناب است، چارچوب عملکردی آن در حوزه فقرزدایی نیز نمی‌تواند خارج از چارچوب نهادی اسلام باشد و لذا بررسی و انطباق آن با چارچوبی که پیش‌تر ساخته شد، ضروری است. با ذکر این نکات می‌توان به بررسی انطباق‌های موردنظر پرداخت. نگاهی به چارچوب نهادی 9 لایه‌ای رفع فقر در اسلام نشان از آن دارد که یک نقش مستقیم برای نهادهایی به‌مانند بسیج دیده‌شده است.

نمودار 2: لایه نهادی تأثیرگذار بر رفع فقر در اقتصاد اسلامی

 

مأخذ: دستاوردهای تحقیق

همان‌طوری که نمودار فوق نشان می‌دهد، هفتمین و هشتمین لایه از چارچوب نهادی اسلام در مبارزه با فقر مسجد، بسیج و نهادهای اجتماعی دیگر است. طبیعی است که از این منظر بسیج یک وظیفه مستقیم در مبارزه با فقر دارد و آن زمانی است که فرد بعد از تلاش و کار نتوانسته نیازهای خود را پاسخ دهد و حتی نهادهای خانواده، فامیل، عشیره، همسایه و دوستان نیز نتوانسته‌اند نیازهای وی را برطرف کنند. در اینجا قبل از آنکه دولت و نهادهای دولتی از طریق زکات و مالیات بخواهند فقر او را برطرف نمایند، بسیج می‌تواند عامل این فقرزدایی باشد. یکی از نمونه‌های موفق این حرکت که بروز و ظهور عملی نیز داشت، رزمایش مواسات بعد از شیوع بیماری کرونا در سال 1398 و 1399 بود که گستره وسیع آسیب‌ها نشان داد که عملاً حمایت از نیازمندان از عهده دولت نیز خارج است و نقشی که بسیج در این میان ایفا کرد، درواقع تجسم عینی یک حرکت اصیل اسلامی و بر خواسته از یک بینش اعتقادی و مذهبی بود. لذا استمرار این حرکت نه‌فقط در خصوص بحران‌هایی به ماننده کرونا، بلکه در تمامی ایام سال یک امر واجب و ضروری است که می‌بایست بیش‌ازپیش موردتوجه قرار گیرد. به استناد بند سوم از شرح وظایف نیروی مقاومت بسیج سپاه مصوب مقام فرماندهی معظم کل قوا از اهداف جذب بسیجیان و تشکیل ارتش بیست‌میلیونی «ایجاد توانایی‌های لازم در آحاد مردم به‌منظور کمک به هنگام بروز بلایا و حوادث غیرمترقبه» که این مدل از فقرزدایی می‌تواند درواقع یکی از مهم‌ترین مأموریت‌ها و اهداف شکل‌گیری بسیج نیز باشد.

جدای از نقش مستقیمی که برای بسیج در هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی دیده‌شده است، یک نقش غیرمستقیم نیز حسب مأموریت‌های بسیج قابل‌تعریف است. ازآنجاکه مأموریت اصلی بسیج «جذب و آموزش عمومی آحاد مردم و سازمان‌دهی و تجهیز و به‌کارگیری آنان در رده‌های مقاومت به‌منظور تشکیل ارتش بیست‌میلیونی و مقاومت مردمی در دفاع از کشور و انقلاب و دستاوردهای آن» است، تحقق چارچوب نهادی به‌دست‌آمده در بخش قبلی نیز می‌تواند مأموریت غیرمستقیم بسیج در حوزه فقرزدایی باشد. همان‌طوری که مشاهده گردید لایه اول فقرزدایی در اسلام خودکفایی از طریق کار و تلاش اقتصادی برای رفع فقر است که نقش بسیج در این بخش می‌تواند بسیار مؤثر باشد. ایجاد اشتغال مستقیم، ارائه آموزش‌های لازم برای کارآفرینی و کسب درآمد، تأمین سرمایه موردنیاز فعالیت‌های اقتصاد می‌تواند از مصادیق نقش‌آفرینی بسیج باشد. به همین صورت فرهنگ‌سازی و آموزش به‌منظور تحقق لایه‌های نهادی دوم تا هفتم نیز می‌تواند مأموریت دوم بسیج در مبارزه با فقر باشد. اما آخرین راهبردی که می‌توان در خصوص لایه نهم یعنی نقش دولت اشاره کرد، موضوع همراهی، همکاری و مطالبه گری است. مطالبه گری می‌تواند از طریق رسانه‌ای بوده و یا بسیج به‌عنوان نقش واسط میان مردم و نهادهای دولتی عمل کرده و مصادیق فقر تا محو آن را از طریق امکانات دولتی دنبال نماید، همکاری و همراهی نیز می‌تواند در قالب تفاهم‌نامه‌ها و فعالیت‌های متنوع باشد. نمونه‌ای بارز از این حرکت، اردو‌های جهادی است که می‌تواند با همکاری دولت و بسیج نقش اثربخشی داشته باشد.

5-  بحث، نتیجه‌گیری و پیشنهادها

5-1-  بحث

نظر به اهمیت تحلیل ماهیت فقر، علل پیدایش آن و شیوه‌های فقرزدایی و تأثیر نهادهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در این امر، مقاله حاضر به دنبال آن بود که چارچوب نهادی فقرزدایی در اسلام را مشخص نماید و جایگاه بسیج را در این هندسه نهادی تبیین نماید. بررسی‌های این مقاله را می‌توان به‌صورت زیر جمع‌بندی کرد:

  • تحلیل علل ایجاد فقر و روش‌های فقرزدایی را می‌توان ازجمله مهم‌ترین مسائلی دانست که اقتصاددانان در طی تاریخ با آن مواجه بودند و دراین‌بین همواره مکاتب مختلف اقتصادی در پی یافتن راه‌حلی برای برون‌رفت از این مسئله جهانی بوده‌اند. اما آنچه مسلم است این است که نهادها نقش بسیار مهمی در این پدیده دارند.
  • بخشی از فقر، چه از نوع مطلق آن و چه از نوع نسبی آن زاییده یکسری علل ساختاری و نهادی است. این علل بیش از آنکه مربوط به شوک‌های اقتصادی باشد، زاییده یک بستر اجتماعی است که امروزه در ادبیات اقتصاد نهادگرایی و اقتصاد متعارف به آن زیرساخت اجتماعی می‌گویند. زیرساخت‌های اجتماعی نقش قابل‌توجهی در رفع فقر دارند و باید بدان پرداخته شود. لذاست که این مقاله بررسی مطالعه چارچوب نهادی اقتصاد نهادگرایی و اقتصاد اسلامی در رفع فقر را موردبحث و بررسی قرار می‌دهد.
  • بخش مهمی از تحلیل ماهیت و دلیل پیدایش نهادها را می‌بایست در ایدئولوژی حاکم بر جامعه و بافت فرهنگی و سنتی آن جستجو کرد و همین موضوع سبب خواهد شد که در نظامات فکری مختلف، نهادهای متفاوتی را شاهد باشیم. اقتصاد نهادگرایی که عمدتاً در بستر لیبرال دموکراسی شکل‌گرفته است، یک ره‌آورد نهادی برای رفع فقر ارائه می‌کند و به همین صورت اقتصاد اسلامی نیز که در بستر یک اندیشه توحیدی شکل‌گرفته است، ره‌آورد نهادی خاص خود را برای فقرزدایی به همراه دارد.
  • در اقتصاد نهادگرایی مبتنی بر لیبرال دموکراسی 3 مسئله اصلی به‌عنوان مسائل نهادی مؤثر در نظر گرفته‌شده است که مبتنی بر یک رهبری منسجم و پایدار، ایدئولوژی طرفدار طبقه ضعیف، سازمان قوی مردمی[7] می‌تواند در رفع فقر مؤثر باشد. این سه اصل به شرح زیر است:
    • رشد به نفع فقرا
    • تأثیر نهاد‌های سیاسی و دموکراسی در کاهش فقر
    • تأثیر جامعه مدنی در فقرزدایی
  • دراین‌بین اقتصاد اسلامی نیز به‌عنوان شاخه‌ای از علوم انسانی اسلامی که دایه دار طراحی سیستم اقتصادی برمبنای مکتب الهی اسلام است نسبت به موضوع فقر ساکت نبوده است و راه‌حل‌هایی را برای این مسئله ارائه داده است. فرهنگ بر خواسته از اسلام و ایدئولوژی حاکم بر جامعه اسلامی تکافل عمومی را یک اصل اساسی در جامعه مسلمین و در میان امت اسلامی قلمداد می‌کند. نکته قابل‌توجه این است که سطح کمال و تمام تکافل عمومی در میان امت اسلامی صرفاً با شکل‌گیری نهادهای نه ‌لایه‌ای صورت می‌پذیرد که درواقع بعد نهادی فقرزدایی در جامعه اسلامی محسوب می‌شود. این لایه‌ها که مستخرج از روایات معصومین علیهم‌السلام است و از سطح فردی جامعه شروع‌شده تا به دولت ختم می‌شود، در وهله اول مستلزم خودکفایی از طریق کار و فعالیت اقتصادی است و چنانچه فرد بعد از کار و تلاش اقتصادی و یا در صورت ناتوانی به هر دلیلی در تأمین حداقل‌های معیشتی درماند، هشت لایه نهادی برای حمایت از او وجود دارد.
  • بررسی آیات قرآن کریم و روایات ائمه هدی علیهم‌السلام دلالت بر آن دارد که راه‌حل اسلام برای رفع فقر کافی است و در صورت اجرای صحیح و کامل آن در یک چارچوب سیستمی و در یک جامعه اسلامی هیچ فقیری باقی نخواهد ماند.

5-2- نتیجه‌گیری

عملکرد یک نظام مبتنی و متأثر از نهادهایی است که آن مجموعه را شکل می‌دهند. دراین‌بین ایدئولوژی آن نخ نامرئی است که این نهادها را در راستای یک هدف مشخص که برگرفته از جهان‌بینی آن مکتب است به یکدیگر پیوند می‌دهد. حال اگر ساختار یکی از این نهادها منطبق بر ایدئولوژی و جهان‌بینی کل مجموعه نباشد این امر منجر به ازهم‌گسیختگی نظام خواهد شد و هدف غایی نظام محقق نخواهد شد لذا در طراحی مکاتب فکری، تولید و یا تشخیص صحیح نهادها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از این حیث که نهاد تولیدشده و یا امضا شد از جنبه بنیادین مطابق با ایدئولوژی مکتب باشد تا بتواند هدف مجموعه را تحقق بخشد و تکمیل‌کننده مجموعه باشد. در طراحی نظام اسلامی، یکی از نهادهایی که توسط معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی )رحمه الله علیه( بنیان کردید نهاد بسیج بود. بسیج از این حیث که یک‌نهاد بر خواسته از ایدئولوژی اسلامی است در حدود و مبانی اسلام و اهداف حکومت اسلامی تعریف می‌شود و عملکرد آن نیز در هدف تحقق اهداف جامعه اسلامی بوده و هست . دراین‌بین در طراحی هندسه نظام فقرزدا در جامعه اسلامی نیز باید به نقش این نهاد انقلابی پرداخته شود که در این مقاله سعی بر آن بود که نقش این نهاد در هندسه فقردزایی در حکومت دینی تبیین شود. هندسه نهادی فقرزدایی در اسلام دارای 9 لایه نهادی است که هفتمین و هشتمین لایه از آن مربوط به بسیج و نهادهای اجتماعی دیگر است. طبیعی است که از این منظر بسیج یک وظیفه مستقیم در مبارزه با فقر دارد و آن زمانی است که فرد بعد از تلاش و کار نتوانسته نیازهای خود را پاسخ دهد و حتی نهادهای خانواده، فامیل، عشیره، همسایه و دوستان نیز نتوانسته‌اند نیازهای وی را برطرف کنند. در اینجا قبل از آنکه دولت و نهادهای دولتی از طریق زکات و مالیات بخواهند فقر او را برطرف نمایند، بسیج می‌تواند عامل این فقرزدایی باشد. جدای از نقش مستقیمی که برای بسیج در هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی دیده‌شده است، یک نقش غیرمستقیم نیز حسب مأموریت‌های بسیج قابل‌تعریف است. ازآنجاکه مأموریت اصلی بسیج «جذب و آموزش عمومی آحاد مردم و سازمان‌دهی و تجهیز و به‌کارگیری آنان در رده‌های مقاومت به‌منظور تشکیل ارتش بیست‌میلیونی و مقاومت مردمی در دفاع از کشور و انقلاب و دستاوردهای آن» است، تحقق چارچوب نهادی به‌دست‌آمده در بخش قبلی نیز می‌تواند مأموریت غیرمستقیم بسیج در حوزه فقرزدایی باشد. لایه اول فقرزدایی در اسلام خودکفایی از طریق کار و تلاش اقتصادی برای رفع فقر است که نقش بسیج در این بخش می‌تواند بسیار مؤثر باشد. ایجاد اشتغال مستقیم، ارائه آموزش‌های لازم برای کارآفرینی و کسب درآمد، تأمین سرمایه موردنیاز فعالیت‌های اقتصاد می‌تواند از مصادیق نقش‌آفرینی بسیج باشد. به همین صورت فرهنگ‌سازی و آموزش به‌منظور تحقق لایه‌های نهادی دوم تا هفتم نیز می‌تواند مأموریت دوم بسیج در مبارزه با فقر باشد. اما آخرین راهبردی که می‌توان در خصوص لایه هشتم یعنی نقش دولت اشاره کرد، موضوع مطالبه گری است. این مطالبه گری می‌تواند از طریق رسانه‌ای بوده و یا بسیج به‌عنوان نقش واسط میان مردم و نهادهای دولتی عمل کرده و مصادیق فقر تا محو آن را از طریق امکانات دولتی دنبال نماید

 

5-3-     پیشنهادها

بررسی و انطباق مأموریت بسیج با چارچوب نهادی ارائه‌شده از منظر اسلامی دلالت بر آن دارد که:

  • همان‌طوری که مشاهده گردید لایه اول فقرزدایی در اسلام خودکفایی از طریق کار و تلاش اقتصادی برای رفع فقر است که نقش بسیج در این بخش می‌تواند بسیار مؤثر باشد. ایجاد اشتغال مستقیم، ارائه آموزش‌های لازم برای کارآفرینی و کسب درآمد، تأمین سرمایه موردنیاز فعالیت‌های اقتصاد می‌تواند از مصادیق نقش‌آفرینی بسیج باشد. ازآنجاکه مهم‌ترین بعد از لایه‌های فقرزدایی در اسلام مربوط به همین لایه اول هست، مهم‌ترین راهبرد بسیج برای فقرزدایی نیز در همین چارچوب قابل‌تعریف خواهد بود.
  • راهبرد دوم بسیج برای فقرزدایی، احیا و تحقق لایه‌های نهادی دوم تا ششم یعنی حمایت خانواده، عشیره، همسایه و دوستی است که بسیج می‌تواند در بستر فرهنگ‌سازی و آموزش و تبیین این مسئله به‌عنوان یک وظیفه دینی برای مردم، نقش‌آفرین باشد.
  • راهبرد سوم مربوط به ورود مستقیم بسیج برای فقرزدایی است. بسیج یک وظیفه مستقیم در مبارزه با فقر دارد و آن زمانی است که فرد بعد از تلاش و کار نتوانسته نیازهای خود را پاسخ دهد و حتی نهادهای خانواده، فامیل، عشیره، همسایه و دوستان نیز نتوانسته‌اند نیازهای وی را برطرف کنند. در اینجا قبل از آنکه دولت و نهادهای دولتی از طریق زکات و مالیات بخواهند فقر او را برطرف نمایند، بسیج می‌تواند عامل این فقرزدایی باشد. رزمایش مواسات در مواجهه با مشکلات اقتصادی بعد از شیوع بیماری کرونا نمونه‌ بسیار مناسبی از این عملکرد است. همچنین شیوه اجرایی و راهبرد عملیاتی مطلوب چنین نقشی می‌تواند موضوع تحقیقات آتی باشد.
  • چنانچه هر دلیلی لایه‌های پیش از دولت موفق به فقرزدایی از جامعه نشوند، نوبت به نهاد حاکمیت می‌رسد که از طریق زکات، خمس و سایر مالیات‌های اسلامی فقر موجود را برطرف نمایند. آخرین راهبردی که می‌توان برای بسیج در خصوص لایه نهم یعنی نقش دولت اشاره کرد، موضوع راهبری، همکاری و مطالبه گری است.

 

 

 

 

 

6- منابع

6-1-  منابع فارسی

مقاله­ها

  • امامی، سیدمجتبی؛ باقری نصرآبادی، محسن؛ (1394)، طراحی چارچوب نهادی برای شناسایی و انجام کارآفرینانه مأموریت‌های بسیج سازندگی، مطالعات راهبردی بسیج، شماره 69، از 103 تا 130.
  • آرام، محمدرضا و سید امامی، کاووس، (1395)، سیاست‌های فقرزدایی با محوریت تکافل اجتماعی، دو فصلنامه علمی- پژوهشی دانش سیاسی
  • بیگی، جمال؛ حیدرنژاد، کیوان؛ (1394)، نقش نهاد بسیج در پیشگیری از بزه و حفظ امنیت اجتماعی و اخلاقی در سطح شهرستان بناب، پژوهش‌های حفاظتی و امنیتی، شماره 14، از 107 تا 121.
  • پیرایی، خسرو و قناعتیان، آزاده، (1385)، اثر رشد اقتصادی بر فقر و نابرابری درآمد در ایران: اندازه‌گیری شاخص رشد به نفع غیر، فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی ایران، 113-141.
  • تیموری، محمد جواد؛ نجفی، ابراهیم؛ (1393)، الگو و راهبردهای شناسایی و کشف استعدادهای درخشان در بسیج، مطالعات راهبردی بسیج، شماره 64، از 119 تا 148.
  • جانی‌پور، محمد و شکرانی، رضا، (1392)، رهآورد استفاده از روش تحلیل محتوا در فهم احادیث، مجله پژوهش‌های قرآن و حدیث، سال 46، شماره2، ص27-57.
  • حاجی‌زاده نداف، صادق؛ مهدی زاده، عفت سادات؛ (1393)، بررسی دیدگاه بسیجیان در مورد نقش بسیج محلات در ارتقای سطح علمی - فرهنگی اعضای بسیج، مطالعات راهبردی بسیج، شماره ، از 135 تا 160.
  • حبی، محمدباقر؛ نائینی، محمدعلی؛ حاتمی، حمیدرضا؛ شریفی، رضا؛ (1390)، بررسی نقش بسیج در فرهنگ‌سازی و پیشگیری از سوءمصرف مواد، روانشناسی نظامی، شماره 6، از 47 تا 56.
  • سعیدی، عباس، 1367، بینش اسلامی و پدیده‌های جغرافیایی، تحقیقات جغرافیایی، ص ۴۲،
  • شاه‌آبادی، محمدمهدی؛ زلقی، امین؛ (1395)، شناسایی قابلیت‌های لازم برای رهبری در سازمان‌های ایمان‌محور؛ موردمطالعه بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، اندیشه مدیریت راهبردی، شماره 20، از 41 تا 80
  • طوسی، حسین‌علی؛ مهری، عباس؛ (1390)، عوامل مؤثر برجذب نخبگان کشور به بسیج، مدیریت اسلامی، شماره 2، از 105 تا 130.
  • عزیزی، رزاق؛ علی‌اکبری، حسن؛ ایزدی طامه، احمد؛ (1394)، عوامل سازمانی مؤثر در جذب جوانان به بسیج، مدیریت اسلامی، شماره 9، از 203 تا 224
  • غفاری، مجتبی، (1393)، راهکارهای کاهش فقر: رهیافتی در اقتصاد، فصلنامه علمی پژوهشی برنامه‌وبودجه، 215-242.
  • کاشیان، عبدالمحمد؛ (1398)، بررسی استراتژی بهره‌گیری از ساختارهای ارگانیک در پایگاه‌های مقاومت بسیج: آثار، دستاوردها و ارائه الگوی پیشنهادی، مطالعات راهبردی بسیج، سال بیست و دوم، شماره 82، از 63 تا 100.
  • گودرزی، غلامرضا؛ عبدالملکی، هادی؛ (1393)، بنیان‌های نظری و علمی انقلاب اسلامی در تشکیل بسیج جهانی مستضعفین با ‌تأکید بر بیداری اسلامی، مطالعات بین‌رشته‌ای دانش راهبردی، سال چهارم، شماره 14، از 67 تا 96.
  • نطاق پور، مهدی؛ درویش احمدآبادی، علی؛ اسماعیلی، محمدمهدی؛ (1396)، بررسی نقش سپاه و بسیج در تأمین امنیت و توانمندسازی حاشیه کلان‌شهر مشهد، دفاعی، شماره 99، از 77 تا 117.
  • نوروزی، محمد؛ نوروزی، خلیل؛ عاشری، محمدرضا؛ (1392)، توانمندسازی بسیجیان: راهبردی برای تحقق اهداف اقتصادی کشور، مطالعات راهبردی بسیج، شماره 59، از 77 تا 104.

 

کتاب­ها

  • ابن شعبه حرانى‏، (بی‌تا)، تحف العقول (ترجمه حسن‌زاده)‏، تهران: جامعه مدرسین‏.
  • ابوزهرة، (1373)، محمد خاتم پیامبران، ترجمۀ حسین صابری، نشر آستان قدس رضوی، ج 2، ص 259.
  • اوغلو، عجم و رابینسون، دارون، (1393)، چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟ تهران: انتشارات روزنه.
  • بروجردى‏، آیت‌الله ، (1380 هق)، منابع فقه شیعه (ترجمه جامع أحادیث الشیعة)، تهران: انتشارات فرهنگ سبز.
  • جوادی آملی، عبدالله، (1391)، جامعه در قرآن، قم: نشر اسرا.
  • حکیمى‏، محمدرضا، حکیمى‏، م و حکیمى‏، ع، (بی‌تا)، الحیاة / ترجمه احمد آرام‏، دفتر نشر فرهنگ اسلامى‏.
  • دهخدا علی‌اکبر، (بی‌تا)، لغت‌نامه فارسی، مؤسسه لغتنامه دهخدا.
  • سباعی، مصطفی، (1998)، التکافل الإجتماعی فی الإسلام، ریاض: دارالوراق للنشر و التوزیع.
  • سیف اللهی، سیف الله، (1372)، مبانی جامعه‌شناسی، چاپ اول، تهران:نشر مرندیز.
  • صالحی، محمدبن یوسف؛ سبل الهدی، والرشاد فی سیره خیرالعبار، جزالثالث، استاد عبدالعزیز، عبدالحق حلمی، قاهره، 1411، ص 534،
  • صدر، سیدمحمدباقر، (1402)، اقتصادنا، قم.
  • عبدالهی، محسن, بشیری ، مهشید (1395)، نقش سازمان‌های جامعه مدنی در فقرزدایی، علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، 7-38،
  • على‏، ابن، بابویه، (1413 هق)، من لا یحضره الفقیه‏، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏.
  • قرشی بنایی، اکبر، (1402 ق)، قاموس قرآن.
  • کلینى‏، محمد بن علی، (بی‌تا)، اصول الکافی‏، تهران: کتاب‌فروشی علمیه اسلامیه‏.
  • کوفى اهواز، ح، (بی‌تا)، زاهد کیست؟ وظیفه‌اش چیست؟ / ترجمه الزهد، قم: نور السجاد.
  • گالبرایت، جان کنت، (1340)، جامعه متمول، تهران: دانشگاه تهران.
  • مشهدی احمد، محمود، (1392)، معنا و مفهوم نهاد در اقتصاد نهادگرا، فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی (رویکرد اسلامی ایرانی)، 49-77.
  • مشهدی احمد، محمود، (1393)، اقتصاد نهادگرا، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).
  • مکارم شیرازی، ناصر؛ (1361)، تفسیر نمونه، ج 7، نشر دارالکتب الاسلامیة، تهران، صص 266، 265.
  • میسمی، حسین، (1388)، فقر، نابرابری درآمدی و مؤلفه‌های سرمایه انسانی از دیدگاه اسلام مطالعه موردی: کشور‌های اسلامی، تهران: دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام).
  • وبلن، تورسین و ارشاد، ف، (1383)، نظریه طبقه مرفه، تهران: نشر نی

منابع اینترنتی

  • موسوی نژاد، بابک، (1392)، http://partoschool.org

6-2- منابع لاتین

Articles

  • Commons، J, (1931), Institutional economics, The American economic review، 648-657.
  • Hodgson، G, (1998), The Approach of Institutional Economics, Journal of Economic Literature، 166-199.
  • Hodgson، G, (Vol, XL No, 1 March 2006), What Are Institutions? JOURNAL OF ECONOMIC ISSUES.
  • McCulloch، N؛ و Robson، (2000). Growth، Inequality and Poverty in Mountania. IDS working paper، Sussex، Institute of Development studies، 796-197.
  • North، C. (1991). Institutions. The Journal of Economic Perspectives، 97-112.
  • Ravallion، M؛ و Chen، (2003). Measuring Pro-Poor Growth. Economics Letters، 93-99.
  • Veblen، (1898). Why is economics not an evolutionary science? The quarterly journal of economics، 373-397.
  • Veblen، (1909). The Limitations of Marginal Utility. Journal of Political Economy، volume 17.
  • Williamson، (بی‌تا). The New Institutional Economics: Taking Stock،Looking. Journal of Economic literature، 595-613

Books

  • North، C. (1990). Institutions، Institutional Change and Economic Performance. Cambridge University Press
  • Kohli، (1987). The State and Poverty in India. Cambridge: Cambridge University Press.
  • Isham، J, D, (1997), Civil Liberties، Democracy، and the Performance of Government Projects. The World Bank Economic Review 11(2)، 219-42.
  • Drèze، J, a, (1989), Hunger and Public Action, New York: Oxford University Press.

Websites

  • Bank، A, D, (2002), Ann, ADB.
  • Bank، A, D, (2002), Poverty Reduction and The Role of Institutions In Developing Asia,
  • Bank، T, W, (2013), World Bank Civil Society Engagement, Washington، DC 20433: The World Bank.
  • Basu، K, (2001), On the goals of development, Frontiers of development economics: The future in perspective، 61-86,
  • The world bank. (2016). World Development Indicators. The World Bank.

 

[1]- نویسنده مسئول، استادیارو عضو هیئت‌علمی دانشکده اقتصاد، مدیریت­وعلوم­اداری­دانشگاه سمنانa.m.kashani@profs.semnan.ac.irgmail.com

[2]-فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام) so.mo.hos@gmail.com

[3] Bank A. D., Poverty Reduction and The Role of Institutions In Developing Asia, 2002

[4] dependency

[5] روش تحلیل با روش گردآوری متفاوت است. لطفاً روش کتابخانه‌ای و اسنادی را به‌عنوان روش تحلیل بیان نکنید که واقعا نشان از عدم تسلط نویسنده به روش تحقیق دارد

[6] قران کریم/سوره بقره/232

[7] Bank A. D., Poverty Reduction and The Role of Institutions In Developing Asia, 2002

 

­­­

تحلیلی بر نقش و جایگاه بسیج در هندسه نهادی فقرزدایی  حکومت اسلامی

عبدالمحمد کاشیان[1]، محمد طاهریان[2]

تاریخ دریافت :  14/5/1399             تاریخ پذیرش: 30/6/1399

فصلنامه مطالعات راهبردی بسیج، سال بیست و سوم، شماره 88، پاییز 1399

چکیده

یکی از نهادهای مؤثر در جمهوری اسلامی ایران که در بستر ایدئولوژی اسلام ناب شکل گرفته است و در کلام و در عمل نقش بسیار مهمی در فقرزدایی دارد، بسیج است. هدف از مقاله حاضر تبیین هندسه‌ نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی و تعیین جایگاه و نقش بسیج به عنوان یک نهاد مؤثر در این امر است و پاسخ به این سؤال که آیا نقش بسیج در فقرزدایی صرفاً یک نقش مستقیم و واسط میان ثروتمندان و فقرا است؟ از آنجا که ساخت هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی مستلزم بحث و تحقیق در احادیث شیعه است، روش تحلیل محتوا یا تحلیل مضمون احادیث که از مرسوم‌ترین روش‌های حدیث‌پژوهی است، مورد استفاده قرار گرفته است. این مقاله با روش تحلیل محتوا، یک چارچوب کلی از هندسه نهادی فقرزدایی از اسلام و حکومت اسلامی ترسیم خواهد کرد و در ادامه نقطه اتصال آن با بسیج و آنچه این نهاد می‌تواند در این زمینه دنبال کند، به عنوان پیشنهاد ارائه خواهد کرد. در حکومت اسلامی ساختار نهادی 9 لایه‌ای برای رفع فقر وجود دارد که تکیه بر زیرساخت اجتماعی و جنبه‌های مردمی فقرزدایی در لایه‌های آغازین و جنبه‌های حاکمیتی و دولتی در لایه‌ پایانی است. نقش بسیج از این حیث می تواند مهم تر و عملیاتی تر از دیگر لایه‌ها دیده شود که در خصوص 6 لایه اول در مقام تقویت اثر بخشی، ظاهر می شود و ضمن تاثیرگذاری بر خودکفایی اقتصادی در خانوار، روحیه نوع دوستی را میان خانواده و همسایه و سایر لایه‌های نهادی تقویت می‌کند و در لایه هفتم و هشتم به صورت مستقیم در فقرزدایی اثرگذاری می‌کند و در کنار این نقش ها، در لایه نهم نقش مطالبه گری، همکاری و همراهی با حاکمیت را ایفا می‌کند.

 

کلیدواژگان : بسیج، نهاد، فقر، اسلام، نهادگرایی، روحیه بسیجی.

1-   مقدمه و بیان مسئله

مقدمه موضوع

نهادها یکی از مؤثرترین عوامل پیشرفت یا عقب‌ماندگی کشورها هستند و با نقش بسیار مهمی که در یک نظام اقتصادی و اجتماعی دارند، زمینه‌ساز تحولات اجتماعی و اقتصادی خواهند بود. بسیاری از سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی مشابه، در بسترهای نهادی مختلف، پیامدهای متفاوتی به همراه دارند؛ لذا در نظر نگرفتن جایگاه نهادها می‌تواند از کارایی و اثربخشی بسیاری از سیاست‌ها بکاهد. یکی از چارچوب‌های تحلیلی بسیار مهم و تأثیرگذار در مسئله فقر نیز، چارچوب نهادی است که در آن بخشی از فقر را زاییده یکسری علل ساختاری می‌دانند که این علل بیش از آنکه مربوط به شوک‌های اقتصادی باشد، زاییده یک بستر اجتماعی است که امروزه در ادبیات اقتصادی به آن زیرساخت اجتماعی می‌گویند. به‌عبارت‌دیگر شوک‌ها در یک جامعه هنگامی به فقر و دیگر مشکلات اجتماعی و اقتصادی منتج می‌شوند که بستر‌ها و زیرساخت‌های نهادی مناسبی در آن جامعه وجود نداشته باشد که بتواند کارایی نظام اجتماعی را تضمین کند. لذا یک شوک اقتصادی در یک کشور توسعه‌یافته به‌خوبی با عملکرد طبیعی نهاد‌ها رفع می‌گردد، ولیکن در یک کشور توسعه‌نیافته که از ساختار نهادی ضعیفی برخوردار است، همین شوک موجب بحران اقتصادی و اجتماعی می‌شود.

 ضرورت موضوع

بخش مهمی از تحلیل ماهیت و دلیل پیدایش نهادها را می‌بایست در ایدئولوژی حاکم بر جامعه و بافت فرهنگی و سنتی آن جستجو کرد و همین موضوع سبب خواهد شد که در نظامات فکری مختلف، نهادهای متفاوتی را شاهد باشیم. شکل‌گیری یک‌نهاد به‌مانند بسیج تنها در یک بستر ایدئولوژیک اسلام ناب امکان‌پذیر است و شاید در بسیاری از ایدئولوژی‌های خصوصاً مادی، چنین نهادی امکان شکل‌گیری نداشته باشد. با توجه به نقش و اثرگذاری بالای بسیج در سال‌های پس از انقلاب اسلامی و لزوم نقش‌آفرینی در ادامه حیات جمهوری اسلامی ایران، تبیین کارکرد نهادی بسیج و سیاست‌گذاری آن در چارچوب قواعد حکومت اسلامی امری ضروری می‌نماید. آنچه در این مقاله دارای اهمیت زیادی است، تأثیرگذاری نهادها در حکومت اسلامی بر جریانات اقتصادی و اجتماعی جامعه است و این مقاله خاصه تأثیر نهاد بسیج بر فقرزدایی را دنبال می‌کند تا بتواند با ارائه یک چارچوب منسجم، در خصوص نهادی به‌مانند بسیج نیز اظهارنظر نماید.

اهمیت موضوع

جدیدترین بحران جهانی که در سال 2019 و 2020 اتفاق افتاد، مسئله شیوه بیماری کرونا بود که عملکرد کشورهای مختلف حسب نهادهای آن بسیار متفاوت بود و آنچه در ایران نیز به‌عنوان رزمایش مواسات اتفاق افتاد، ثمره وجود یک‌نهاد مؤثر به‌مانند بسیج بود که نشان داد نهادها نقش بی‌بدیلی در مواجهه با مسئله فقر دارند. همین مسئله ضرورت بررسی نهادهای مؤثر حکومت اسلامی در فقرزدایی و خصوصاً بسیج را بیش‌ازپیش پراهمیت می‌نماید. یکی از راهبردهای تبلیغی در ارائه یک ایدئولوژی به جهان، بحث صادرات نهادها است. همان‌طور که در بحث سرمایه‌داری، مکتب سرمایه‌داری توانست با صادر کردن نهادهای خود ازجمله بانک و بازار سرمایه و ... به جهان ایدئولوژی خود را به جهان صادر کند. این امر تا جایی اثرگذار بوده است که امروزه اکثر مطالعات در راستای تکمیل و توسعه این نهادها صورت می‌پذیرد. لذا معرفی یک‌نهاد در تکمیل و اصلاح آن نهاد و در جهانی کردن ایدئولوژی غالب بر آن نهاد اثر غیرقابل‌انکاری دارد. در بین نهادهای مؤثر در حکومت اسلامی بسیج به‌عنوان یک‌نهاد اجتماعی از دست آورده‌ای بزرگ انقلاب اسلامی محسوب می‌شود که در زمینه­های مختلف اجتماعی همواره راهگشا و مؤثر بوده است. درحالی‌که جمهوری اسلامی ایران تجربه صادر کردن این نهاد را در زمینه اقدامات نظامی داشته است و شکل‌گیری ارتش مردمی عراق تحت عنوان حشدالشعبی نمونه بارز آن است، لکن سایر ظرفیت‌های بسیج ازجمله نقش کلیدی آن در رفع فقر در جامعه مورد غفلت واقع‌شده است. لذا این مقاله پرداختن به این نقش کلیدی را رسالت خود می‌داند.

مسئله اصلی

هدف اصلی مقاله حاضر تبیین چارچوب نهادی حکومت اسلامی در فقرزدایی و تبیین جایگاه بسیج به‌عنوان یکی از نهادهای مؤثر در این امر است و اینکه به این سؤال پاسخ داده شود که آیا نقش بسیج در فقرزدایی صرفاً یک نقش مستقیم و واسط میان ثروتمندان و فقرا است؟ یا کارکردهای غیرمستقیم نیز می‌توان برای بسیج متصور شد. همان‌طوری که پیش‌تر اشاره شد، نهادها زائیده بافت فرهنگی و ایدئولوژیک جامعه هستند و طبیعی است که دراین‌بین اقتصاد اسلامی نیز به‌عنوان شاخه‌ای از علوم انسانی اسلامی که دایه دار طراحی سیستم اقتصادی در حکومت اسلامی است، یک نظام نهادی برای مواجهه با مسائل اقتصادی و اجتماعی در جامعه در اختیار دارد. ازآنجاکه تحقق عدالت و رسیدگی به محرومین از اولویت‌های حکومت اسلامی است، اسلام نسبت به موضوع فقر ساکت نبوده است و راه‌حل‌هایی را برای این مسئله ارائه داده است. تبیین چارچوب نهادی فقرزدایی در اسلام به‌عنوان هدف اولیه این مقاله مدنظر قرارگرفته است که رسیدن به این هدف مستلزم مراجعه به متون اصیل روایی شیعه است. گستره وسیعی از روایات در خصوص فقر و فقرزدایی وجود دارد که تحلیل محتوای مضامین آن‌ها می‌تواند یک چارچوب نهادی برای رفع فقر ارائه نماید. طبیعی است که در این میان نهادهایی به‌مانند بسیج نیز جایگاه خود را خواهند یافت.

نحوه سازمان‌دهی مقاله

با توجه به تبیین کامل نهادها در ادبیات اقتصاد نهادگرایی، این مقاله ضمن بررسی ادبیات اقتصاد نهادگرایی در مواجهه با فقر، با استفاده از روش تحلیل مضمون منابع حدیثی شیعه، یک چارچوب نهادی از فقرزدایی در حکومت اسلامی ارائه می‌نماید و در این بستر به ارائه پیشنهادهایی جهت سیاست‌گذاری بسیج به‌عنوان یکی از نهادهای مؤثر در جمهوری اسلامی ایران خواهد پرداخت. لذا بعد از مقدمه و در بخش دوم مقاله به بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش پرداخته و پس‌ازآن روش تحقیق تبیین خواهد شد. در ادامه با تحلیل داده‌های به‌دست‌آمده به تبیین راه‌حل نهادی اسلام برای حل فقر پرداخته و نهایتاً نقش و جایگاه بسیج در این هندسه نهادی بررسی خواهد شد و پیشنهاد‌هایی در این زمینه ارائه می‌شود.

2-  ادبیات موضوع و پیشینه

2-1-  ادبیات نظری

توجه به مسئله نهادها و نقش آن‌ها در تبادلات بشری یک امر متأخر نیست بلکه بسیاری از بزرگان از متقدمین اقتصادی نیز به این مهم توجه داشته‌اند و در تحلیل‌های خود نگاه نهادی را موردتوجه قرار داده و از آن غافل نبودند. آدم اسمیت پدر علم اقتصاد در کتاب معروف خود که تحت عنوان ثروت ملل شناخته می‌شود «بیش از هشتاد بار از واژه نهاد و سی‌وچهار بار از واژه قاعده استفاده کرده است» (مشهدی احمد، 1392). اسمیت در 1779 در نامه‌ای که به لرد کارلیس در مورد راهکار رشد بهتر ایرلند می‌نویسد: «ایرلند برای پیشرفت صنعت به نظم، پلیس و سازمان منظم قضایی برای حفظ و کنترل مردم رده پایین احتیاج دارد، برای پیشرفت صنعت، قوانین از زغال‌سنگ و چوب ضروری‌تر هستند» (باسو، 2001). هرچند اندیشمندانی چون آدام اسمیت به مقوله نهاد توجه داشتند ولیکن با گذر زمان و ورود ریاضیات و فروض ساده کننده به اقتصاد توجه با تأثیر نهاد‌ها در اقتصاد برای مدتی به فراموشی سپرده شد که همین امر موجب شد تا عده‌ای از اقتصاددانان در مقابل این ساده‌سازی‌ها که به بهانه پیچیده بوده تحلیل اقتصادی به در نظر گرفتن اثرات نهادی بود قیام کنند و به این شکل بود که پارادایم نهادگرایی در مقابل اقتصاد نئوکلاسیک شکل گرفت. هرچند امروزه کمتر اقتصاددانی است که نقش نهاد‌ها را در اقتصاد انکار کند ولیکن پافشاری به نقش نهاد‌ها در اقتصاد تا چندین دهه به‌منزله خروج از جریان و پارادایم اقتصاد متعارف بود.

2-1-1-     تعریف نهاد

ارائه یک تعریف واحد برای نهاد که موردتوافق نحله‌های گوناگون این مکتب باشد تا حدودی دشوار است. کامنز که خود یکی از اقتصاددانان مطرح در حوزه نهادگرایی به شمار می‌آید دشواری در تعریف رشته‌ای تحت عنوان اقتصاد نهادگرایی را در عدم اطمینان از معنای نهاد می‌داند (کامنز،1931). این عدم توافق بر روی تعریفی واحد سبب شده تا اقتصاددانان تعاریف گوناگونی را برای نهاد ارائه کنند تا آنجا که شاید بتوان گفت «هیچ اجماعی در خصوص تعریف نهاد وجود ندارد» (هاگسونف 2006). مقاله وبلن در 1898 را می‌توان آغاز اقتصاد نهادگرایی دانست وبلن در مقاله خود عنوان می‌کند «که اقتصاد به شکل درمانده‌ای عقب‌تر از زمان خود است و قادر نیست موضوع اصلی خود را آن‌طور که شایسته علم مدرن است پیش برد (وبلن، 1898). مقاله وی سر آغازی بود بردانشی که بعدها اقتصاد نهادگرایی نامیده شد. هرچند وبلن تعریف مشخصی را از نهاد ارائه نمی‌کند ولیکن با دقت در مجموعه آثار وی می‌توان به گزاره‌هایی دست‌یافت که به‌نوعی ما را با نگاه وبلن به نهاد نزدیک می‌کند. وبلن در مقاله خود بیان می‌کند که «نهادها آن دسته از عادات تثبیت‌شده فکری هستند که در عموم انسان‌ها مشترک» هستند (وبلن، 1909). همچنین او بیان می‌دارد که «نهاد‌ها محصول عادات» هستند تأکید بر عادات در نوع نگاهی که وبلن به مفهوم نهاد دارد حائز تأمل است. وی در جای دیگر در راستای تأکید بر این مهم بیان می‌دارد که پیشرفت در نهاد‌ها و خصلت‌های انسانی نتیجه انتخاب طبیعی مناسب‌ترین عادات و اندیشه‌ها و نیز نتیجه فرایند تطابق اجباری با محیط در حال تحول است.

تعریف والتون همیلتون از مفهوم نهاد نیز قابل‌تأمل است؛ همیلتون نهاد را این‌گونه تعریف می‌کند: «شیوه رایج و مستمر تفکر یا عمل، شیوه‌ای که در عادات یک گروه یا سنن یک ملت تثبیت‌شده است.» (هاجسون، 1998، ص 179). دیگر نهادگرای معروف داگلاس نورث نهاد را این‌گونه تعریف می‌کند: «نهاد‌ها محدودیت‌های وضع‌شده از سوی بشر هستند که مبادلات سیاسی اقتصادی اجتماعی را شکل می‌دهند و ساختارمند می‌سازند. نهاد‌ها شامل محدودیت‌های غیررسمی و قوانینی رسمی هستند.» (نورث، 1991). درجایی دیگر نورث نهاد‌ها را به قواعد بازی تشبیه می‌کند (نورث،1990). تعریف نورث از این حیث که به نهاد‌ها و اثرگذاری آن‌ها در سطوح مختلف علوم ازجمله سیاست و اقتصاد اشاره‌کرده است و نهاد را در دو سطح رسمی و غیررسمی طبقه نموده است تعریف قابل‌تأملی است؛ ولیکن تعریف ویلیامسون از این حیث که طبقه‌بندی جامع‌تری برای نهاد‌ها ارائه می‌کند به‌نوعی از جامعیت بیشتر و دقت نظر بالاتری برخوردار است. در زیر تعریف نهاد از منظر ویلیامسون را بیان می‌داریم. وی برای بیان تقسیم‌بندی خود آن را در چارچوب یک نمودار نشان می‌دهد که بیان آن می‌تواند ما را در فهم لایه‌های طبقه‌بندی نهادها از منظر وی یاری رساند.

جدول 1: سطوح نهادی هدف

سطح اول

ارزش‌های محصورشده سنتی: نهادهای غیررسمی، رسم‌ها، سنت‌ها، هنجارها، مذهب

اغلب غیر محاسباتی و اتفاقی خود به خودی

سطح دوم

محیط نهادی: قواعد رسمی بازی به‌ویژه حقوق مالکیت (مقننه، مجریه و قضائیه)

شفاف‌سازی و تحقق محیط نهادی به‌عنوان مرحله اول از اقتصادی کردن

سطح سوم

اعمال مدیریت و تدبیر امور (دولتی): انجام بازی، به‌ویژه قراردادها (سازگاری ساختارهای اعمال مدیریت با مبادلات)

شفاف‌سازی و تحقق ساختار اعمال مدیریت: مرتبه دوم از اقتصادی کردن

سطح چهارم

 

تخصیص منابع و اشتغال: (قیمت‌ها و مقادیر، آرایش و سازگار سازی انگیزش‌ها)

شفاف‌سازی و تحقق شرایط نهایی مرتبه سوم از اقتصادی کردن

مأخذ: (Williamson)

نگاه ویلامسون به نهاد از این حیث که یک طبقه‌بندی نسبتاً جامع را نسبت به سطوح مختلف نهادی عاریه می‌کند نگاه نسبتا جامعی است.

گذری بر ماهیت بسیج در جمهوری اسلامی ایران و تطبیق آن با سطوح نهادی هدف، به‌خوبی ارزشمند بودن آن از بعد نهادی را مشخص می‌کند. سازمان‌های اجتماعی با استفاده از ساختمان‌ها، جایگاه‌ها، استخدام افراد، سازمان‌دهی افراد و بالاخره با ایجاد مؤسسات گسترده و پیچیده، وجود نهادهای اجتماعی را عینیت می‌بخشند. فعالیت‌هایی که مؤسسات اجتماعی برای رسیدن به اهداف مشترک جامعه انجام می‌دهند و نیازهای اجتماعی افراد در جامعه را مرتفع می‌سازند، سازمان اجتماعی می‌گویند. باید یادآور شد که نهادهای اجتماعی منحصراً در قالب سازمان‌های اجتماعی متبلور نمی‌شوند؛ بلکه به‌صورت­هایی چون آداب‌ورسوم، ارزش‌ها و عقاید اجتماعی که دارای تشکیلات رسمی و مدون نیستند ، نیز مشاهده می‌شوند(سیف‌اللهی، 1374، ص 144-145). لذا نهاد نسبت به سازمان مفهوم عام‌تری شناخته می‌شود و سازمان‌های اجتماعی به‌نوعی یک‌نهاد شناخته می‌شوند و بسیج نیز از این قاعده مستثنی نیست.

2-1-2-    بررسی نقش نهاد در فقرزدایی

نهاد‌ها در تمامی ساختار‌های اجتماعی نقش تعیین‌کننده‌ای دارند و به‌نوعی زمین‌بازی را تعیین می‌کنند. همین تفاوت‌های نهادی اختلاف میان کشور‌ها را پدید می‌آورد. جواب‌های بسیاری برای پاسخ به این سؤال کلیدی که چه عاملی سبب ایجاد اختلاف میان کشور‌ها در سطح رفاه و درآمد شده است، مطرح گردیده است که هر یک در جای خود قابل‌تأمل و مناقشه است ولیکن آنچه از همه این دلایل به نظر مبنایی‌تر می‌رسد بحث اختلافات نهادی میان قومیت‌ها و کشور‌های گوناگون است. عجم اوغلو و رابینسون نیز به این نکته معترفند و در بیان علت این سطح از اختلافات میان کشورها این‌گونه بیان می‌کنند که کشورها ازنظر موقعیت اقتصادی باهم متفاوتند، زیرا ازلحاظ نهادها، قوانین مؤثر بر نحوه عملکرد اقتصاد و محرک‌های انگیزاننده افراد، یکسان نیستند (اوغلو و رابینسون، 1393). با توجه به تعریفی که از مفهوم نهاد در بخش قبل داشتیم روشن گردید که نهاد یک بستر و چارچوب برای فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی است که لازمه این تعریف تنوع نهادی در بین کشور‌های مختلف از حیث تغییر و تفاوت در بستر‌های فرهنگی، دینی، عادات و رسوم، قوانین و مقررات و تفاوت در ساختار‌های اجرایی است. لذا نهادهای گوناگونی در بین کشور‌های مختلف وجود دارد که با یکدیگر متفاوت‌اند. این تفاوت در بستر‌های نهادی، خود موجب تمایز کشور‌ها در علل بروز پدیده فقر است به‌گونه‌ای که علل و منشأ فقر در کشور‌های مختلف به‌شدت متفاوت است. تفاوت در علل فقر منجر به تفاوت در نسخه‌های ارائه‌شده برای اقلیم‌های متفاوت با بستر‌های مختلف نهادی شده است. در اینجا به چند نمونه از راه‌کارهایی که برای کاهش فقر در بستر رویکرد نهادگرایی ارائه‌شده، پرداخته می‌شود:

o       رشد به نفع فقرا

دو نوع تعریف از رشد به نفع فقرا را می‌توان بیان کرد. در تعریف اول هنگامی می‌توان گفت رشد به نفع فقرا بوده است که در آن فقر کاهش پیدا کند (راوالیون و چن، 2003). این تعریفی است که بانک جهانی از رشد به نفع فقرا ارائه می‌کند. تعریف دیگر، رشد به نفع فقرا را رشدی می‌داند که منافع حاصل از رشد بیشتر از افراد غیر فقیر، عاید افراد فقیر گردد (مک کلاک و رابسون، 2000). در تـعریف نـخست، رشد به نـفع فـقیر به میزان برآورد تغییر در فقر‌ بستگی‌ دارد. به‌طور طبیعی تنها بخشی از این موضوع به اتفاقی مربوط می‌شود کـه در تـوزیع رخ‌داده اسـت و بخشی نیز به تغییر در متوسط استاندارد‌ زنـدگی‌ مـربوط مـی‌گردد. بر اساس ایـن تـعریف‌، رشد‌ هرچند اندک، فقر را کاهش دهد به نفع فقیر خواهد بود. به‌عبارت‌دیگر، حتی اگر قدری از منافع رشد، متوجه افراد فقیر گردد‌. گرچه‌ سهم عمده‌ای از مـنافع‌ رشد‌ را افراد غیر فقیر برده باشند، رشد را می‌توان به نفع فقیر دانست. در اینجا کلمه «به نفع فقیر» به معنی آن است که افراد فقیر منافعی از رشد را به دست آورند‌. با‌ توجه به تعریف فـوق، هـرچند فقر افزایش نمی‌یابد اما نابرابری می‌تواند افزایش پیدا کند. این وضعیت که در مقایسه با افراد غیر فقیر، بخش کوچکی از منافع رشد متوجه افراد فقیر می‌شود، همان‌ رشد‌ ریزشی از‌ غنی به فقیر اسـت. ایـن تعریف را می‌توان تعریف ضعیف رشد به نفع فقیر نامید. تعریف دیگر رشد‌ به نفع فقیر به تغییر در توزیع در جریان رشد توجه‌ دارد‌. بر اساس‌ این تـعریف، دقیقاً رشد به نفع فقیر وقـتی اسـت که درآمد افراد فقیر با نرخ بالاتر از ‌‌افراد‌ غیر فقیر افزایش یابد؛ بنابراین در این حالت چنانچه رشد، هم‌فقر و هم‌نابرابری را کاهش‌ دهد‌ به‌ نفع فقیر اسـت. ایـن تعریف قوی رشد به نـفع فـقیر می‌باشد زیرا افراد فقیر باید نسبت‌ به افراد غیر فقیر از منافع رشد بیشتر بهره‌مندشوند. (پیرایی و قناعتیان، 1385)

استراتژی بانک جهانی برای رشد به نفع فقرا به این صورت است که بانک جهانی به‌منظور رشد به نفع فقرا توصیه به تقویت و ارتقا بخش خصوصی و زیرساخت‌های توسعه دارد (بانک توسعه آسیا، 2002).

نمودار 1:کاهش فقر از بعد نهادی

 

(Bank A. D., Poverty Reduction and The Role of Institutions In Developing Asia, 2002)

در نمودار فوق می‌توان نحوه اثرگذاری نهاد‌ها را در فرایند رشد اقتصادی به نفع فقرا مشاهده نمود. نهادها با اثرگذاری بر روی سیاست‌ها از یک‌سو بر روی باز توزیع اثر می‌گذارند و از این طریق تأثیر بر روی رشد به نفع فقرا دارند و از جهت دیگر با اثرگذاری بر روی رشد اقتصادی در رشد به نفع فقرا اثرگذار هستند. این الگویی بود که توسط بانک توسعه آسیا در سال 2002 معرفی گردید و نحوه اثرگذاری نهادها بر روی رشد به نفع فقرا و درنتیجه آن کاهش فقر را نشان می‌دهد.

o       نقش نهاد‌های سیاسی و دموکراسی در کاهش فقر

«یک ادبیات در حال ظهور وجود دارد که در مورد اهمیت تأثیر دموکراسی بر تسکین فقر بحث می‌کند. استدلال این ادبیات این است که آزادی‌های مدنی ابتدایی، مانند آزادی بیان و اختلاف‌نظر، دولت‌ها را در برابر اقدامات خود مسئول می‌سازند، درنتیجه عملکرد خود را بهبود می‌بخشند. طرفداران معروف این فرضیه Sen (1982) و Drèze و Sen (1989) هستند آن‌ها این‌گونه استدلال کرده‌اند که تاکنون هیچ کشوری با مطبوعات آزاد قحطی بزرگی را تجربه نکرده است  (Drèze, 1989) آن‌ها فرض می‌کنند که ترس از تمرکز رسانه‌ها بر شکست دولت، باعث می‌شود که دولت‌ها مجبور به انجام اقدامات فوری در جهت رفع قحطی بشوند. بااین‌حال، همان‌طور سن (1982، 214) خود اشاره کرده است، مطبوعات آزاد لزوماً گرسنگی مداوم را از بین نمی‌برد چراکه «تداوم بی سروصدا یک گرسنگی معمولی و یک محرومیت موقت ارزش رسانه‌‌ای شدن را ندارند» "مورد هند در این زمینه قابل‌تأمل است؛ درحالی‌که هند به دلیل مطبوعات آزادش موفق به جلوگیری از گرسنگی و قحطی در مقیاس بزرگ شده است، نسب به کشور‌های دیگر مانند چین و سریلانکا بسیار کمتر در از بین بردن سوءتغذیه موفق بوده است. به همین ترتیب، یک مطالعه بین‌المللی از 1488 پروژه دولتی تأمین‌شده توسط بانک جهانی در کشورهای درحال‌توسعه در طول دوره 1974-1987 نشان داده است که عملکرد این پروژه در کشورهای دارای آزادی‌های مدنی بهتر بوده است. (Isham, 1997) تأثیر آزادی‌های مدنی بر عملکرد پروژه همچنان قوی و مثبت است حتی پس از کنترل کردن سایر متغیر‌های س سی و اقتصادی. بااین‌حال، ساده‌اندیشی است اگر فکر شود که دموکراسی یا آزادی‌های مدنی به‌تنهایی می‌توانند کاهش فقر را تضمین کنند. پس از این‌همه، تا همین اواخر این تفکر که وجود یک رهبری قدرتمند و استبدادی یک فاکتور مهم و ضروری در بین همه کشور‌های  ADCs بوده است که رشد اقتصادی سریع و کاهش فقر را تجربه کردند، به شکل گسترده‌‌ای وجود داشت. مانند کره و تایپه، چین در دهه 1960 و 1970؛ تایلند در دهه 1970 و 1980؛ و اندونزی در دهه‌های 1980 و اوایل دهه 1990. برخی از محققان موفقیت کره و تایپه، چین در اجرای اصلاحات فراگیر زمین را به دیکتاتوری روشن‌فکرها نسبت داده­اند "(به‌عنوان‌مثال، هاگارد 1996). درعین‌حال، کاهش فقر در یکی از کشورهای دموکراتیکسیا هند، حداقل تا دهه 1990، در یکی از کمترین نرخ‌های منطقه بوده است. در بررسی برنامه‌های مبارزه با فقر در هند، (Kohli, 1987) استدلال کرد که حتی درون فضای دموکراسی نیز تفاوت‌هایی در  نوع  سیستم‌ها وجود دارد و این تفاوت‌ها به‌طور قابل‌توجهی در کاهش فقر مهم هستند. سه شاخصه مهم یک رژیم سیاسی به نفع فقرا در فضای دموکراسی عبارت­­اند از:

  • رهبری منسجم و پایدار،
  • ایدئولوژی طرفدار طبقه ضعیف،
  • سازمان قوی مردمی.[3] »

o       نقش جامعه مدنی در فقر زدایی

تعریفی که در اینجا از جامعه مدنی ارائه شد، تعریفی است که توسط جمعی از اقتصاددانان آمریکایی مطرح گردیده است و موردقبول بانک جهانی است. بانک جهانی تعریف خود از جامعه مدنی این‌گونه بیان می‌دارد: «واژه‌ جامعه‌ مدنی اشاره به طیف گسترده‌ای از سازمان‌های غیردولتی و غیرانتفاعی دارد که در زندگی اجتماعی حضورداشته‌ و مـبین مـنافع و ارزش‌های اعضای خود و یا دیگران بر اساس ملاحظات اخـلاقی، فـرهنگی‌، سیاسی‌، علمی، مذهبی و یا نوع‌دوستانه باشند.» (Bank T. W., 2013).

وجود جامعه مدنی برای فقرزدایی ضـروری اسـت. پیشرفت واقعی اقتصادی، اجتماعی‌ و سیاسی‌ از‌ مـردم سـرچشمه می‌گیرد و فـرایندی پیوسـته و جاری است. یک حقیقت اسـاسی در قرن بیست و یکم‌ وجود دارد و آن اینکه کشورهای قدرتمند و پویا دارای جوامع مدنی قدرتمند و پویا هستند‌. گسترش چشمگیری در اندازه‌، دامـنه‌ و ظـرفیت جامعه مدنی در سراسر جهان در طول دهـه گـذشته، بـه وجـود آمـده است که این امـر بـا فرایند جهانی‌شدن، گسترش حکومت دموکراتیک، ارتباطات از راه دور و یکپارچه‌سازی اقتصادی‌ اتفاق افتاده است. با توجه بـه سـالنامه سازمان‌های بین‌المللی، تعداد سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی از ٦٠٠٠ سـازمان در سـال ١٩٩٠ بـه بـیش از٥٠،٠٠٠ سـازمان در سال ٢٠٠٦ افزایش‌یافته‌ است. سازمان‌های جامعه مدنی نیز تبدیل به بازیگران مهمی برای ارائه خدمات اجتماعی و اجرای برنامه‌های توسعه شده‌اند. این سازمان‌ها مکمل اقدامات دولت‌ها، به‌ویژه در مـناطقی که حضور‌ دولت‌ بر اساس شرایط پس از جنگ و یا حوادث طبیعی غیرمترقبه، ضعیف شده، می‌باشد. به‌طور مثال یکی از موارد دخالت سازمان‌های جامعه مدنی در امدادرسانی پس از‌ فاجعه‌ سونامی در آسیا را می‌توان نـام برد که به بازسازی سونامی بعد از سال ٢٠٠٦ پرداختند. (بانک جهانی، ٢٠١٣) طی دو دهه گذشته، نفوذ سازمان‌های جامعه مدنی در‌ شکل‌ دادن‌ به سیاست عمومی جهانی افزایش‌یافته‌ است‌. این پویایی با ایجاد کـمپین‌های مـوفقی در مسائلی نظیر ممنوعیت مین‌های زمینی، لغو بدهی‌ها و حفاظت از محیط‌زیست به تصویر کشیده‌ شده‌ است‌ که هزاران نفر از طرفداران در سراسر جهان‌ در‌ حمایت از آن بـسیج شده‌اند. یک نمونه از پویایی جامعه مدنی جـهانی، انـجمن اجتماعی جهان می‌باشد که‌ سالانه‌ از‌ سال ٢٠٠١ در قاره‌های مختلف برگزارشده است و طی‌ آن ده‌ها هزار نفر از فعالان سازمان­های جامعه مدنی به بحث در مـورد مـسائل توسعه جهانی پرداخته‌اند‌. مـثال‌ دیگر از اهمیت جامعه مدنی فراخوان جهانی اقدام علیه فقر است‌. این‌ کمپین جامعه مدنی بین‌المللی درصدد کاهش بدهی و کمک بیشتر به کشورهای فقیر است. در سال‌ ٢٠٠٨‌، تخمین‌ زده شد که این سـازمان تـوانست بیش از ١١٦ میلیون نفر از‌ شهروندان‌ را‌ برای شرکت در حوادث فقر در شهرها در سراسر جهان بسیج نماید. (بانک جهانی‌،٢٠١٣‌) (به نقل از عبداللهی، محسن؛ بشیری موسوی، مهشید؛1394) «ازاین‌رو سازمان‌های جامعه مدنی از اهمیت زیادی در فقرزدایی برخوردارند که از چند‌ منظر‌ قابل‌بررسی است.

  • سازمان‌های جامعه مـدنی به‌عنوان حد واسط میان دولت و جامعه عمل‌ می‌کنند‌. جامعه مدنی همراه با دولت، نماینده مردم و بازار کارآمد از عناصر ضروری هر کـشور‌ آزاد‌ است. دولت برخلاف شبکه‌ پهناور‌ و گسترده‌ای که دارد می‌تواند به‌طور فـیزیکی و اجـتماعی از فقرا‌ فاصله‌ داشته باشد. بنابراین سازمان‌های جامعه مدنی زمینه‌هایی‌ را‌ که می‌توانند نقش مهم و واسطه‌ای‌ برای‌ ارائه خدمات به فقرا داشته باشند، ترویج می‌کنند. این سازمان‌ها، کارآیی، اثربخشی‌ و انعطاف‌پذیری را در اجرای بـرنامه‌‌ها در سطح‌ اجتماعات‌ محلی‌ اثبات کرده‌اند. ظهور سازمان‌های مردم‌نهاد‌ ویژه‌ای که دارای کارکردهایی در بعضی بخش‌ها هستند دولت‌ها را‌ قادر‌ ساخته است که با این سازمان‌ها‌ در اجرای مسائلی مانند‌ مشاوره‌ و اطلاع‌رسانی، آموزش، برنامه‌های‌ اجتماعی‌ و دیگر برنامه‌های توسعه اقتصادی محلی همکاری داشته باشند.
  • سازمان‌های جامعه مدنی بهترین‌ نـهادهایی‌ هـستند‌ کـه می‌توانند موجبات مشارکت مردم خصوصاً‌ گروه‌‌های‌ فقیر‌ جامعه‌ را‌ فراهم آورند. برای دستیابی به توسعه باید به توسعۀ مشارکتی بـر اسـاس تـجارب موجود، روی آورد که پایدارترین شکل توسعه است. تعاریف مختلفی از مشارکت ارائه‌شده است. یکی از این تعاریف بیان می‌دارد: مشارکت یعنی این‌که باور کنیم که ذی‌صلاح‌ترین فرد یا گروه برای تعیین تکلیف جریان تغییر، آن‌هایی هستند که زندگی و معیشتشان بیشترین تأثیر را از آن جریان می‌پذیرد. به‌تبع این باور، مشارکتی عمل کردن یعنی به‌گونه‌ای عمل کنیم که این افراد قدرت تأثیرگذاری روی این جریان‌ها را پیدا کنند. (موسوی نژاد، 1392)

این رهیافت برای کـاهش فـقر، ابتکار یا مدلی است که عمدتاً خاستگاه آسیایی دارد. ریشه این مدل اساساً به تـجربه گـرامین‌ بانک بنگلادش، کمیته پیشرفت روستایی بنگلادش، پروژه بـایلوت اورنـگی در کـراچی و برنامه حمایت فقرای روستای آقاخان در پاکستان، انـجمن زنـان خویش‌فرما و مجمع زنان کارگر در هندوستان و برخی تجربیات دیگر برمی‌گردد کـه در آن بـسیج اجتماعی و سازمان‌دهی فقرا به‌عنوان کـلید موفقیت شناخته‌شده اسـت. اصل بنیادین بسیج اجتماعی این است کـه فـقرا باید خود راه‌حل مشکلات ناشی از‌ فقرشان‌ را شناسایی و آن‌ها را به‌کارگیرند. ارزیابـی مـشارکتی فقر، یک فرایند پژوهشی مشارکتی است کـه به دنبال درک فقر در زمینه‌های محلی، اجتماعی، نهادی و سیاسی می‌باشد‌. این‌ امر ترکیبی از دیدگاه‌های طیف وسیعی از ذینفعان و مسائل مربوط به کسانی است کـه به‌طور مستقیم در پیگیری برنامه‌ریزی اقـدامات فـقرزدایی دخیل‌اند. ارزیابی مـشارکتی فـقر را‌ می‌توان‌ به‌عنوان ابـزاری تعریف نمود‌ که‌ دربردارنده‌ دیدگاه مردم فقیر در تجزیه‌وتحلیل از فقر و تدوین رویکردهای فقرزدایی از طـریق سیاست‌های عمومی است. «(مهشید، 1395)

2-2- پیشینه پژوهش

نویسندگان روش استفاده‌شده

اهداف و یا سؤالات اصلی

مهم‌ترین یافته‌ها

بانک توسعه آسیا (1999)

تبیین راهکار‌ها در جهت کاهش فقر و فاصله میان کشور‌ها را تحت عنوان یک ساختار نهادی

 

«ازآنجاکه فقر دلیل و مشخصه تفاوت کشورهاست، نقطه شروع باید بررسی جامعِ محدودیت‌ها و فرصت‌ها برای کاهش فقر در هر کشور باشد. بنابراین نیاز است به فهم طبیعت، شدت و وسعت فقر؛ همچنین اثرات توزیعی سیاست‌های اقتصاد کلان، تمرکز و کارایی مخارج عمومی و اثربخشی برنامه‌های دولت و نهادها. بر این اساس سه رکن راهبرد کاهش نابرابری و فقر بانک توسعه آسیا عبارت‌اند از:

·         رشد اقتصادی پایدار به نفع فقرا

·         توسعه اجتماعی شامل توسعه سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی

·         مدیریت اقتصاد کلان و حکمرانی خوب

بانک جهانی (2000)

ارائه گزارش بانک توسعه جهانی در راستای مبارزه با فقر در یک چارچوب تحلیلی جدید با تمرکز روی حکومت و نهادها

سه محور اساسی برای کاهش فقر را بهبود فرصت‌ها، تسهیل توانمندسازی و افزایش امنیت قرار می‌دهد. رویکردهای اخیر کاهش فقر با وجود اختلاف‌های سطحی، ویژگی‌های مشترکی دارند. همه رویکردها بر اهمیت رشد فراگیر و توسعه نهادها در جهت حکمرانی خوب و پاسخگویی، توسعه اجتماعی انسانی، حمایت اجتماعی و همچنین سیاست‌های کاهش فقر تأکیددارند

سراج‌الدین و جهانیان (1382)

به این سؤال پاسخ می‌دهد که نسبت فقرزدایی و وابستگی و تعلق می‌بایست چگونه باشد؟ راهبرد اسلام برای فقرزدایی چیست؟

با تکیه‌بر چهار مفهوم در اخلاق اسلامی تأکید می‌کند که سیاست‌گذاری‌ها باید در جهتی باشند که فعالیت‌های غیراخلاقی وابستگی و تعلق و نیازمندی[4] را توسعه ندهند و یا نباید سبب نهادینه‌سازی فقر شوند. وی با تکیه‌بر شواهد ادراکی و تجربی نتیجه می‌گیرد که اخلاق اسلامی از راهبرد فقرزدایی مبتنی بر اصل ارتقادهنده رشد اقتصادی همراه با عدالتی مولد حمایت می‌کند.

پیرانی و قناعتیان (1385)

آیا رشد اقتصادی در ایران به نفع فقر بوده است؟

رشد همواره به نفع فقرا نیست. آن‌ها این‌گونه بیان می‌دارند که در طی دوره موردمطالعه رشد به شکل ضعیفی به نفع فقرا بوده است.

اسد زاده و دیگران (1390)

بررسی رابطه‌ی سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و کیفیت نهادی روی فقر پرداختند و ضمن این پژوهش که با استفاده از روش پانل تصادفی میان کشورهای حوزه منا طی سال‌های 2000 تا 2009

داده‌های این پژوهش وجود رابطه مثبت میان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و کیفیت نهادی بر روی فقر را نشان می‌دهد.

طوسی و مهری (1390)

عوامل مؤثر بر جذب نخبگان پزشک کشور به سازمان بسیج

عواملی چون مسائل اعتقادی و معنوی، انگیزه‌های درونی و انقلابی، منزلت اجتماعی، امتیازات قانونی، آسان بودن جذب و مراحل پذیرش، مشارکت در تصمیم‌سازی‌ها، برگزاری فعالیت‌های علمی-آموزشی و پژوهشی توسط بسیج در جذب نخبگان پزشک مؤثر است

حبی و دیگران (1390)

بررسی نقش بسیج در فرهنگ‌سازی و پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر

بسیج با تدوین قوانین حمایتی، برنامه‌ریزی، آموزش و اطلاع‌رسانی صحیح و به‌موقع و تأمین نیروی متخصص می‌تواند در فرهنگ‌سازی و پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر ایفاگر نقش باشد.

مشهدی احمد (1391)‌

عوامل نهادی مؤثر بر فقرزدایی چیست؟

عوامل نهادی متعددی می‌تواند در فقر فقرا دخیل باشد که از آن جمله، می‌توان طبقه مرفه و روحیه یغماگرانه آن و تلاش‌هایش برای تحمیل و اشاعه الگوهای رفتاری غیرعقلایی به‌ظاهر عقلایی را بیان کرد که موجب هدایت منابع به سمت خواسته‌های اغنیا می‌شود.

نوروزی و دیگران (1392)

بررسی سطوح توانمندی بسیجیان

در تمامی سطوح، توانمندسازی در حد قابل‌قبول بوده، ولی بسیج در توانمندی شناختی کافی (مشتمل بر احساس مؤثر بودن ، احساس شایستگی، معناداری و حق انتخاب) دارای ضعف است

غفاری (1393)

بررسی راهکارهای رفع فقر در اقتصاد نهادگرایی و بیان سیاست‌های مستقیم کاهش فقر، به بیان راهکار‌های نهادی مطرح‌شده برای فقر در کنار سیاست‌های مستقیم می‌پردازد

سه دسته راه‌حل‌های مستقیم و خدمات اجتماعی عمومی و عوامل نهادی به‌عنوان سیاست‌های کلی کاهش فقر محسوب می‌شوند که طبق آن می‌بایست هر 3 را به‌طور هم‌زمان دنبال نمود.

تیموری و نجفی (1393)

تبیین الگوی راهبردی شناسایی و کشف استعدادهای درخشان در بسیج

هفت عنصر اصلی نظام تقدیر الهی، عوامل طبیعی و ذاتی در افراد مستعد، فرایند پرورش استعدادها، عوامل تعدیل‌کننده شخصی پرورش استعدادها، عوامل تعدیل‌کننده محیطی (غیرشخصی ) پرورش استعدادها، حوزه‌های عملکرد و مصادیق نخبگی استعدادهای پرورش‌یافته و کمال و قرب الهی را به‌عنوان عوامل اصلی احصا کرده است که در یک نظام ارتباطی فرایندی و سیستمی باهم تعامل دارند.

 

حاجی‌زاده و مهدی‌زاده (1393)

بررسی دیدگاه بسیجیان در مورد نقش بسیج محلات در ارتقای سطح علمی - فرهنگی اعضای بسیج

نتایج به‌دست‌آمده بیانگر این است که بسیج محلات در ارتقای سطح فرهنگی و علمی بسیجیان مؤثر هستند. اعضای بسیج تمایل بیشتری به همکاری در زمینه‌های فرهنگی تا زمینه‌های علمی نشان می‌دهند.

 

گودرزی و عبدالملکی (1393)

درصدد پاسخ به ایـن سوال است که بنیان‌های نظری و عملی تشکیل بسیج جهانی مستضعفین در انقلاب اسلامی کدامند؟ پیوندها و قیود آن چیست و چگونه می‌توان این نسبت را در فرایند بیداری اسلامی بازخوانی کرد.

کالبدشکافی و تبیین اصول و ارزش‌های قیام عاشورا و فلسفه انتظار (به‌عنوان چشم‌انداز بشـریت ) در بسـتر دولت زمینه‌ساز (انقلاب و نظام اسلامی) راه‌کارهایی هستند که در شـرایط عـدم قطعیت‌های موجـود در جهان در حال تغییر، چشم‌انداز و سناریوهای مختلف در اختیار حرکت بیداری اسلامی و توسعه جنبش‌های آزادی‌بخش در قالب بسیج جهانی مستضعفین قرار می‌دهد و لازم است متناسب با شرایط فرهنگی و بومی هر منطقـه، راهبرد مناسبی برای تحقق آن اتخاذ شود.

عزیزی و دیگران (1394)

بررسی عوامل سازمانی مؤثر برجذب جوانان به بسیج مساجد (با ‌تأکید بر شهر تبریز)

عملکرد و مدیریت فرمانده پایگاه، بیشترین تأثیر را در جذب جوانان به خود اختصاص داده است

امامی و باقری (1394)

چگونه و با چه چارچوبی می‌توان نوع مداخله و اثرگذاری مطلوب را برای بسیج سازندگی به‌عنوان یکی از بازیگران کلیدی این عرصه طراحی کرد؟

ارائه چارچوبی که به‌مثابه یک نقشه راه عملیاتی است که با توجه به شاخص‌های طراحی‌شده، وضعیت نهادی عرصه‌های سازندگی در کشور، قابل شناخت است، مهم‌ترین خروجی این چارچوب‌ها است.

بیگی و حیدرنژاد  (1394)

بررسی تأثیر نهاد بسیج در پیشگیری از بزه‌کاری و حفظ امنیت اجتماعی و اخلاقی در سطح شهرستان بناب

نتایج حاصل از تحقیق بیانگر این است که حدود ٩٥.٣ درصد تغییرات متغیر وابسته (پیشگیری از بزه) توسط تغییرات در متغیر مستقل (فعالیت‌های نهاد بسیج )، و حدود ٩٢.٤ درصد تغییرات متغیر وابسته (حفظ امنیت اجتماعی ) توسط تغییرات در متغیر مستقل (فعالیت‌های نهاد بسیج )، و حدود ٩٨.٣ درصد تغییرات متغیر وابسته (حفظ امنیت اخلاقی ) توسط تغییرات در متغیر مستقل (فعالیت‌های نهاد بسیج )، تبیین می‌شود

شاه‌آبادی و زلقی (1395)

اصلی‌ترین شایستگی‌های لازم برای رهبری این سازمان

انگیزه ایمانی که در بسیج دانشجویی با عنوان«تکلیف محوری» شناخته می‌شود، بر پایه دو موضوع مهم تفکر مکتبی و تقوای دینی هسته اصلی و قابلیت محوری برای رهبری در این سازمان است.

مؤمنی و نیکو نسبتی (1396)

رویکرد نهادی به توسعه چگونه است و دلالت‌های آن برای ایران کدام است؟

نتیجه این تحقیق نشان می‌دهد ه حرکت در جهت ساختاری دموکراتیک مهم‌ترین اصلاح نهادی است که باید در ایران در دستور کار قرار گیرد. این اقدام تنها راهکار عملی کاهش نابرابری و رشد پایدار در کشور است. آن‌ها نگاه نهادگرایانه را برای توسعه و مقابله با فقر تبیین‌کننده‌تر از نگاه اقتصاد کلاسیک می‌دانند.

نطاق پور و دیگران (1396)

که در مناطق حاشیه‌نشین مشهد، سپاه و بسیج چه نقشی دارد و می‌تواند

نتایج تحقیق نشان می‌دهد که تاکنون سپاه و بسیج در قالب‌های مختلف همواره درزمینه برقراری امنیت و توانمندسازی بیشتر این مناطق در جهت امنیت پایدار تلاش کرده‌اند که نتایج تحقیق به‌درستی این را اثبات می‌کند

کاشیان (1398)

تأثیر اجرای ساختار ارگانیک در مقابل ساختار مکانیک در بسیج

این پژوهش در طی سه سال اجرا و پایش خود نشان می‌دهد که اجرای ساختار ارگانیک به بهبود بهره‌وری و عملکرد مجموعه منتج می‌شود.

 

o        وجه نوآوری مقاله حاضر نسبت به مطالعات پیشین:

از نوآوری‌های مقاله حاضر تبیین هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی با تحلیل مضمون متون اصیل حدیثی شیعه است که سابقه‌ای در تحقیقات پیشین ندارد و نوآوری دیگر آن ارتباط دادن بین اهداف و فعالیت‌های راهبردی بسیج و هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی است که یک مسیر درست و متناسب با اهداف حکومت اسلامی را تبیین می‌نماید.

 

3- روش تحقیق

تحقیق حاضر از بعد ماهیت و نوع تحقیق یک تحقیق بنیادی محسوب می‌شود، چراکه به دنبال آن است که یک چارچوب نظری و بنیادی از رویکرد نهادی اسلام، به یک پدیده اجتماعی یعنی فقر بپردازد و هندسه نهادی آن را کشف نماید. ازآنجاکه در ادامه کار این چارچوب بر فعالیت‌ها و عملکرد بسیج تطبیق داده می‌شود، چه‌بسا تحقیق، توسعه‌ای نیز قلمداد شود.

استراتژی کلی تحقیق

ازآنجاکه تحقیق حاضر با مراجعه به متون روایی شیعه و استخراج احادیث مرتبط و نیز به بررسی و تحلیل موضوعات اصلی کلیۀ احادیث به‌منظور ایجاد یک دسته‌بندی موضوعی و ارائه یک چارچوب نهادی می‌پردازد، یک تحقیق کیفی محسوب می‌شود. مقایسه تطبیقی آن با بسیج نیز از چارچوب کیفی خارج نیست.

تعریف مفاهیم یا متغیرها

مهم‌ترین مفهوم در این پژوهش که تمامی ساختار مطالعه بر آن استوار است، نهاد است. درواقع نهاد بر اساس تعاریفی که از آن ارائه شد، یک مفهوم کلیدی در این پژوهش است که انطباق موضوعی احادیث و دسته‌بندی و طراحی هندسه موردنظر بر آن اساس استوار است. شناسایی کلیه نهادهایی که می‌توانند در فقرزدایی مؤثر باشند و دسته‌بندی آن از مهم‌ترین محورهای این پژوهش است.

روش‌های گردآوری داده‌ها

به‌طورکلی داده‌های پژوهش از 5 عنوان خارج نیست: کتابخانه‌ای، اسنادی، مصاحبه، پرسشنامه، تجربی. بر اساس آنچه به‌عنوان هدف این مقاله مطرح‌شده است، داده‌های موردنیاز این پژوهش کتابخانه‌ای هستند که از طریق نرم‌افزارهای روایی شیعه امکان دسترسی به همه آن‌ها وجود دارد.

روش‌های تحلیل داده‌ها[5]

روش مورداستفاده در این پژوهش، روش تحلیل محتوا یا مضمون است. این از گذشته‌ای نسبتاً دور مورداستفاده قرارگرفته و امروزه در علوم اجتماعی و خارج از آن، کاربرد فراوانی یافته است. روش تحلیل محتوا در ساده‌ترین شکل، به بیرون کشیدن مفاهیم موردنیاز پژوهش از متن موردمطالعه می‌پردازد؛ مفاهیمی که در قالب مقولاتی منظم، سامان می‌یابند. روش تحلیل محتوا بر این فرض بناشده است که با تحلیل پیام‌های زبانی می‌توان به کشف معانی، اولویت‌ها، نگرش‌ها، شیوه‌های درک و سازمان‌یافتگی جهان دست‌یافت (ویلکینسون و بیرمینگام، 2006، ص 68). محقق با رجوع به داده‌های موردمطالعه، به‌تدریج آن‌ها را خلاصه می‌کند تا درنهایت به اصلی‌ترین مفاهیم و مضامین مرتبط با موضوع تحقیق دست پیدا کند. درواقع، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی، دستیابی به اهداف زیر را دنبال می‌کند:

  • تبدیل اطلاعات متنی گسترده به مطالب خلاصه و چکیده، و استخراج اصلی‌ترین مضامین موجود در آن.
  • ایجاد ارتباط دقیق و روشن میان پرسش‌های تحقیقی و یافته‌های به‌دست‌آمده.
  • ایجاد یک مدل یا نظریه پیرامون ساختار متن موردمطالعه و یا کشف فرایندهایی که در متن مستتر است

از این منظر، تحلیل محتوای کیفی، از داده‌های متنی پراکنده حرکت می‌کند و با بیرون کشیدن مفاهیم مستتر در آن، به‌تدریج به سطوح انتزاعی‌تری از متن دست می‌یابد. دستیابی به یک مدل یا چارچوب نظری که نظم‌های نهفته و الگوهای تکرارشونده در متن را نشان دهد، می‌تواند پایان‌بخش تحقیق باشد. در بخش پایانی این دست تحقیقات، یافته‌های برخاسته از متن، ارائه و تفسیر می‌شوند. در اینجا می‌توان از داده‌های نظری موجود برای بررسی نتایج تحقیق و یا مقایسه با آن سود برد و این می‌تواند به‌عنوان نوعی گذر به منطق قیاسی در بخش گزارش تحقیق در نظر گرفته شود. بخش‌هایی از متون موردمطالعه نیز می‌توانند برای مستند کردن یافته‌های تحقیقی مورداستفاده قرار گیرند (هسیوفنگ و شانون، 2005: 1278-1281) و الو و کینگاس، 2007، صص 109-11).

جامعه و نمونه

جامعه مورد پژوهش تحقیقات از این دست، مجموعه احادیث شیعه است و نمونه آماری نیز از مجموعه احادیثی مرتبط نرم افزار جامع احادیث نور به دست می‌آید.

روایی و پایایی ابزار جمع‌آوری اطلاعات

 

به طور کلی در این دست از تحقیقات 80 درصد از احادیث به عنوان معیار و ملاک ساخت نظریه مورد استفاده قرار می‌گیرد و از 20 درصد باقی برای روایی و پایایی مدل استفاده می شود.

 

مراحل انجام و به‌کارگیری روش

روش تحلیل محتوا یکی از روش‌هایی است که به‌منظور استخراج نظامات حاکم بر مفاهیم اسلامی مورداستفاده قرار می‌گیرد. ازجمله این موارد استفاده از این روش در تحلیل نظام‌مند احادیث شیعه برای رسیدن به یک مدل مفهومی و چارچوب کلی است که چارچوب کیفی آن به طرح زیر است (جانی‌پور و شکرانی، 1392):

  • تجمیع کلیۀ احادیث حسب موضوع
  • بررسی کامل محتوای هر حدیث جهت یافتن و کلیدواژگان آن
  • بررسی کامل عناصر تشکیل‌دهندۀ هر حدیث جهت یافتن موضوعات فرعی آن
  • ثبت سؤال‌ها و نکات قابل‌توجه هر حدیث حسب موضوع به‌منظور تحلیل محتوای کلیات آن
  • بررسی و تحلیل موضوعات اصلی کلیۀ احادیث به‌منظور ایجاد یک دسته‌بندی موضوعی.
  • بررسی و تحلیل موضوعات فرعی هر دسته، به‌منظور ایجاد یک طبقه‌بندی مضمونی برای هر موضوع.
  • مدل‌سازی و ارائۀ نظریه بر اساس نتایج تحقیق.
  • بررسی و انطباق مدل با اهداف و رویکردهای بسیج

توضیحات لازم در خصوص روش‌های جدید به‌نحوی‌که اولاً معرف روش بوده و ثانیاً بیانگر و روشن‌کننده رویکرد استفاده‌شده باشد.

4- یافته‌های تحقیق

تحلیل محتوای احادیث حسب روشی که پیش‌تر بدان اشاره شد، دلالت بر آن دارد که از بعد نهادی، حکومت اسلامی دارای ساختاری منسجم و هندسه‌ای نظام‌مند از ترتیبات نهادی در فقرزدایی است. طبقه‌بندی احادیث شیعه در خصوص نهادهای تأثیرگذار به شناسایی 8 نهاد مهم و تأثیرگذار در حکومت اسلامی منجر شد که نقش بسیار مهمی در فقرزدایی دارند. جدای از شناسایی این نهاد‌ها، شیوه ارتباط آن‌ها نیز قابل‌توجه است که می‌تواند به الگویی برای فقرزدایی منجر شود. ضمن اینکه تطبیق این ساختار با رویکرد و جایگاه بسیج نیز می‌تواند منجر به ارائه یک سازوکار برای رسیدن به این الگوی جامع و مطلوب در حکومت اسلامی باشد. در ادامه به معرفی لایه‌های نهادی برآمده از احادیث اشاره خواهیم کرد.

o        لایه اول: خودکفایی از طریق کار و تلاش اقتصادی برای رفع فقر

ازجمله آموزه‌هایی که در دین مبین اسلام بسیار موردتوجه و تأکید قرارگرفته است و احادیث زیادی بر آن دلالت دارند، مسئله کار و اشتغال است. چنانکه کسب روزی حلال به‌عنوان یک فریضه برای مسلمانان شناخته‌شده است. لذا در اولین گام بر هر فرد مسلمان واجب است که باکار و تلاش اقتصادی روزی خود و افراد تحت تکفل خود را تأمین نماید و فقیر نماند. برای تحقق این هدف وجود قوانین مناسب، فضای کسب‌وکار باکیفیت، فرهنگ اقتصادی صحیح و امثال آن ازجمله سایر نهادهایی است که می‌تواند به موفقیت فرد کمک کند که شرح آن خارج از بحث حاضر است. اما آنچه دارای اهمیت است، اولین لایه فقرزدایی در جامعه فرد و تلاش کوشش او در جهت کسب حلال برای خود و خانواده تحت تکفل است. بخش مهمی از روایات به این مسئله پرداخته‌اند. لذا کسانی که توانایی کار و فعالیت اقتصادی دارند و دریغ می‌کنند، هیچ تضمینی برای مشکلات ناشی از فقر او وجود نخواهد داشت.

طَلَبُ الْحَلَالِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة. کار کردن برای کسب روزی حلال بر هر زن و مرد مسلمان واجب است.

 

o        لایه دوم: نهاد خانواده

در مسیر از فرد به دولت اولین لایه حمایتی خانواده است. چنانچه فرد علی‌رغم تلاش و کوشش اقتصادی نتواند نیازهای اساسی خود را برطرف نماید و دچار فقر شود، اولی‌ترین افراد به رفع فقر وی افراد خانواده می‌باشند. خانواده ابتدایی‌ترین هسته‌ای است که جامعه ازآنجا به‌تدریج رشد می‌کنـد و به ارحام نزدیک و دور و سپس از یکسو به عشیره، قبیله، قـوم‌ و امـت‌ و ملـت و از سوی دیگـر بـه روستا و شهر، کشور و قاره توسعه می‌یابد» (جوادی آملی، 1391). حقوقی که اسلام برای اعضای خانواده قرارداد می‌کند از یک رابطه دوسویه و تقابل برخوردار است به این شکل که همه اعضا خانواده در برابر یکدیگر مسئول شناخته می‌شوند چنانکه امیرالمونین علی علیه‌السلام می‌فرمایند:

 «ان للولد علی الوالد حقاً و آن للوالد علی الولد حقاً»)(نهج البلاغه‌، حکمت ۳۹۹٫)

خداوند متعال مى‏فرماید:

 «و آن‌کس که فرزند براى او متولّد شده [/ پدر] باید خوراک و پوشاک مادر را به‌طور شایسته (در مدّت شیر دادن) بپردازد.»[6]

لذا در اسلام به جهت رفع نیاز افراد اولین لایه حمایتی تحت عنوان نهاد خانواده شکل‌گرفته است و در فقه اسلامی از وجوب نفقه فرزندان و در مقابل در صورت نیاز والدین از وجوب نفقه والدین بر فرزندان سخن گفته‌شده است. در باب چهارم کتاب منابع فقه شیعه تحت عنوان وجوب نفقه والدین و فرزندان و استحباب نفقه خویشاوندان و توسعه در خانواده‏ احادیثی در مورد لزوم پرداختن به خانواده را انتخاب نموده‌ایم که گوشه‌‌ای از اهمیت این مسئله را بر ما روشن می‌سازد.

1-حریز گوید: «از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم: به چه کسى مهربانى ورزم و مخارج چه کسى به گردن من است؟ حضرت فرمود: پدر، مادر، فرزند و همسر.» (بروجردى‏، 1380 ه.ق)

2-محمّد بن مسلم گوید: «به امام صادق علیه‌السلام گفتم: نفقه کدام‌یک از خویشان مرد به گردن اوست؟ حضرت در پاسخ فرمود: پدر، مادر، فرزند و زن.» (بروجردى‏، 1380 ه.ق)

3-امیر مؤمنان على علیه‌السلام فرمود: «مردى خدمت پیامبر صلی‌الله علیه و آله آمد و گفت: اى رسول خدا! من یک دینار دارم، شما چه دستورى درباره آن دارید؟ حضرت فرمود: آن را خرج مادرت کن. او گفت: یک دینار دیگر دارم درباره آنچه دستور مى‏دهید؟ حضرت فرمود: آن را خرج پدرت کن. او گفت: یک دینار دیگر هم دارم چه دستورى درباره آن مى‏دهید؟ حضرت فرمود: آن را بر برادرت خرج کن. او گفت: دینار دیگرى هم دارم دستورتان چیست؟ و به خدا سوگند که جز آن ندارم. حضرت فرمود: آن را درراه خدا خرج کن و این از همه آن‌ها پاداشش کمتر است.» (بروجردى‏، 1380 ه.ق)

4-محمّد بن مسلم گوید: «از امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام درباره فرموده خداوند عز و جل: «و بر وارث (او نیز) لازم است مثل این کار را انجام دهد [/ هزینه مادر را در دوران شیر دادن تأمین نماید]»، پرسیدم که فرمودند: درباره این است که همان‌گونه که نفقه بر پدر است بر وارث نیز هست.» (بروجردى‏، 1380 ه.ق)

5-رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: «آیا مى‏دانید که کدام نفقه درراه خدا برتر است؟ گفتند: خدا و رسولش آگاه‏ترند. حضرت فرمود: نفقه فرزند بر پدر و مادر.» (بروجردى‏، 1380 ه.ق)

o        لایه سوم: نهاد خویشاوندان

سومین لایه حمایتی نهاد خویشاوندان است. چنانچه نهاد خانواده در لایه دوم نیز نتواند نیازهای فردی فقیر را برطرف نماید، نوبت به خویشاوندان می‌رسد و ایشان از باب تکافل اجتماعی واسطه رفع فقر خواهند بود. وجوب صله‌رحم و پرداختن به خویشاوندان را می‌توان یکی از مهم‌ترین اعمال در اسلام شمرد که تأکید بسیاری به آن شده است. چنانکه شیخ صدوق (رضی‌الله‌عنه) در کتاب شریف من لا یحضره الفیقه در باب استحباب صدقه می‌فرماید:

وَ قَالَ ص الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِیَةَ عَشَرَ وَ صِلَةُ الْإِخْوَانِ بِعِشْرِینَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِأَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِینَ.» (ابن بابویه، 1413 هـ. ق)

همان‌طور که در حدیث شریف نبوی به آن اشاره شده است ثواب صله‌رحم و کمک به خانواده بالاتر از کمک به برادران بوده و در مرحله بعد قرض دادن برتر از صدقه دادن شمرده‌شده است که دراین‌بین آنچه موردتوجه ما است این مسئله است که چنانچه گذشت اولویت در انفاق با کمک به خویشاوندان است. لزوم پرداختن به ذی رحم و خویشاوندان تا آنجا مورد تأکید است که در حدیث شریفی در پاسخ به این سؤال که کدام صدقه بافضیلت تر است؟ حضرت می‌فرمایند صدقه به فردی از خویشاوندان که با تو در دشمنی است:

وَ سُئِلَ ع أَیُّ الصَّدَقَةِ أَفْضَلُ قَالَ عَلَى ذِی الرَّحِمِ الْکَاشِحِ. (ابن بابویه، محمد بن على‏، 1413 هق)

و یا در حدیثی دیگر حضرت دادن صدقه به غیر را درصورتی‌که خویشاوندان فرد فقیر باشند رد می‌فرمایند:

وَ قَالَ ع لَا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاجٌ. (ابن بابویه، محمد بن على‏، 1413 هق)

این حدیث دلالت بر تقدم صدقه به خویشاوندان بر غیره دارد و می‌فرماید تا زمانی که از خویشاوندان فقیری وجود دارد، پرداختن به دیگران جایز نیست.

در کتاب غررالحکم آمده است که امام على علیه‌السلام فرمود:

«آگاه باشید! کسى از شما از خویشاوندى که مى‏بیند تنگدست است روگردان نباشد از اینکه او را با چیزى کمک کند که اگر از کمک کردن دریغ ورزد بر مالش نمى‏افزاید و اگر آن را بدهد چیزى از او کم نمى‏کند.»(بروجردى، 1380 هق).

o        لایه چهارم: نهاد عشیره

زمانی که هیچ‌کدام از لایه‌های پیشین در رفع فقر موفق نشوند، نوبت به لایه چهارم یا نهاد عشیره خواهد رسید که بعد از فرد درواقع سومین لایه نهادی حمایتی در اسلام می‌شود. در فرهنگ لغت دهخدا در معنای واژه عشیره چنین آمده است:

عشیرة. [ع رَ] (ع اِ) برادران و قبیله و تبار و نزدیکان از جانب آباء. (منتهی الارب). خویشان و تبار و اهل خانه. (غیاث اللغات). خویش نزدیک و خویشاوندان نزدیک. (دهار). خویشان و دودمان. (مهذب الاسماء). گروهی از قبیله، کوچک‌تر از فصیله. (مفاتیح العلوم): عشیرةالرجل؛ نزدیک‌ترین فرزندان پدر شخص و یا قبیله او (دهخدا، علی‌اکبر)

توجه به عشیره در روایت و احادیث شیعه در کنار توجه به رحم و خویشاوندان مورد تأکید امامان شیعه بوده است چنانکه امیرالمؤمنین در وصیت خود به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبی علیه‌السلام می‌فرمایند:

«وَ أَکْرِمْ عَشِیرَتَکَ فَإِنَّهُمْ جَنَاحُکَ الَّذِی بِهِ تَطِیرُ وَ أَصْلُکَ الَّذِی إِلَیْهِ‏ تَصِیرُ وَ بِهِمْ تَصُول وَ هُمُ الْعُدَّةُ عِنْدَ الشِدَّةِ» ‏،

در حدیث دیگری از امیرالمؤمنین حضرت نفقه یتیم را از نزدیک‌ترین فرد در عشیره او تعیین فرمودند. امام صادق علیه‌السلام فرمود:

«یتیمى را نزد امیر مؤمنان علیه‌السلام آوردند. حضرت فرمود: نفقه او را از نزدیک‏ترین فرد قبیله به او بگیرید، همان‌گونه که او ارث یتیم را مى‏خورد. (از یتیم ارث مى‏برد)» (بروجردى‏, 1380هق)

در کتاب تحف­العقول حضرت اقسام هزینه کردن در اموال را شرح فرمودند و ازجمله موارد مستحب انفاق و صرف مال، صرف مال درراه خویشاوندان را برشمردند.

در کتاب تحف­العقول آمده است که امام معصوم علیه‌السلام فرمود:

«اقسام هزینه کردن اموال در همه راه‏هاى حلال چه واجب و چه مستحب همه بیست‌وچهار گونه است. هفت گونه از آن هزینه کردن بر خویش است، پنج گونه بر کسانى که بر آن‌ها وابسته است، سه گونه از گونه‏هاى قرض که بر او لازم مى‏شود، پنج گونه از گونه‏هاى صله‏ها که باز بر او لازم مى‏شود و چهار گونه از گونه‏هاى انجام کار نیک و معروف که باید در آن‌ها هم هزینه کند، گونه‏هایى که در آن‌ها هزینه کردن براى شخص، خودش لازم است عبارت است از خوراک، نوشیدنى، پوشاک، ازدواج، خدمتکار و مبالغى که در موارد موردنیاز مى‏پردازد مانند اجرت تعمیر وسایل یا حمل یا نگهدارى آن و سایر چیزهایى که به آن‌ها نیاز دارد مانند خانه و ابزارى که در احتیاجاتش از آن استفاده مى‏کند. و گونه‏هاى پنج‌گانه‌ای که باید نفقه بپردازد به کسانى که به آن‌ها وابسته است، پس نفقه بر فرزند، پدر، مادر، همسر و برده‏اش است، این بر او لازم است در حال تنگدستى و توانگرى. و گونه‏هاى سه‌گانه‌ای که از گونه‏هاى دَین واجب است، زکات مشخصی است که در هرسال واجب مى‏شود، حج واجب و جهاد در زمان آن است. و گونه‏هاى پنج‏گانه از گونه‏هاى بخشش‏هاى مستحب عبارت است از بخشش و نیکى به مافوق و نیکى به خویشان و بخشش و نیکى به مؤمنان و بخشیدن درراه‌های صدقه، نیکى و آزادسازی برده. و امّا گونه‏هاى چهارگانه پس پرداخت بدهى، عاریه، قرض و مهماندارى که در سنّت واجب است.» (بروجردى، 1380 هق)

یکی از کارکردهای آشکار نهاد عشیره در مبحث «دیه عاقله» بروز و ظهور می‌یابد. در فقه شیعه برای قاتلینی که به‌اشتباه کسی را به قتل رسانده‌اند، نهاد عاقله تعبیه‌شده است تا در صورت فقر و ناتوانی قاتل در پرداخت دیه مقتول به او کمک کنند. (آرام و سید امامی، 1395)

o        لایه پنجم: نهاد همسایه

پنجمین لایه حمایتی در اسلام نهاد همسایه است. مجموعه روابطی که در اسلام در مورد برخورد با همسایه و حقوق همسایگان نسبت به یکدیگر تعیین‌شده است نهاد همسایه را تشکیل می‌دهد. در اسلام همسایگان نسبت به یکدیگر حقوق و وظایف گوناگونی رادارند. در باب نقش همسایه معروف‌ترین حدیث آن است که رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمودند هر کس سیر بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد، مسلمان نیست. بااین‌وجود روایات دیگری نیز وجود دارد که ازجمله در ترجمه کتاب الزهد واردشده است:

«همانا شخصى از انصار نزد رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ آمد و گفت: اى رسول خدا! من خانه‏اى را در محلّه فلان قبیله خریده‏ام و نزدیک‌ترین همسایه من کسى است که نه امید خوبى دارم و نه از شرّش در امانم، حضرت رسول صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ به علىّ عَلَیْهِ السَّلَامُ، سلمان و ابوذر- و دیگرى که نامش فراموش کرده و احتمالاً مقداد بود- دستور داد که در مسجد با صداى بلند بگویند: ایمان ندارد کسى که همسایه‏اش از شرّ و آزار او در امان نباشد. پس سه مرتبه اعلام کردند، بعدازآن دستور داد که اعلام کنند: هر خانه‏اى از هر سمت تا چهل خانه، از همسایگان او مى‏باشد«(کوفى اهواز، 1391)

و در حدیث دیگری در کتاب شریف کافی واردشده است که حضرت صادق از پدرش علیهماالسلام حدیث کند که فرمود:

من در کتاب على علیه‌السلام خواندم که رسول خدا (ص) نامه‏اى میان مهاجر و انصار و دیگران از مردم مدینه که با آنان پیوند داشتند نوشت (و همه امضاء کردند) که: همسایه مانند خود انسان است که نه زیان به او رسد و نه گناهکار شود و (دیگر اینکه) احترام همسایه مانند احترام مادر است. و این مختصر حدیث است. (کلینى، بی‌تا)

و در حدیث شریفی از رسول خدا صلی‌الله علیه و اله و سلم حضرت در مورد انفاق چنین فرمودند:

«پنج خرما یا پنج قرص نان و یا پنج دینار و یا درهمى که انسان آن را مالک است و مى‏خواهد آن را خرج کند برترین آن همان است که آن را بر پدر و مادرش نفقه کند و در مرحله دوّم بر خودش و عیالش و سپس در مرحله سوّم بر خویشاوندان فقیرش و آنگاه در مرحله چهارم بر همسایگان فقیرش و سپس در مرحله پنجم درراه خدا و این مورد پنجم از همه موارد پاداشش کمتر است و نیز فرموده رسول خدا صلى الله علیه و آله که: از کسى که عیال تو است آغاز کن به ترتیب نزدیک‌تر بودن در خویشاوندى.» (بروجردى، 1380 هـ. ق)

o        لایه ششم: نهاد دوستی و برادری

ششمین لایه حمایتی در جامعه اسلامی نهاد دوستی و برادری است. تنها شرط برادری در قران کریم ایمان است و همین ایمان حق‌وحقوقی را برای افراد جامعه به همراه دارد. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرمایند:

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (سوره حجرات، آیه 10)

یکی از مواردی که رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله از چنین نهادی برای رفع فقر و حمایت مالی برخی از افراد داشت؛ پیمان برادری میان مهاجرین و انصار بود. یکی از کارکردهای پیمان اخوت در آغاز، احساس مسئولیت بیشتر مسلمانان نسبت به یکدیگر خصوصاً در مسائل مالی بود. زمانی که مسلمانان دوبه‌دو باهم برادر شدند، هر یک از آن‌ها و به‌ویژه انصار، می‌کوشیدند تا برادران دینی خود را در مواقعی که نیاز مالی دارند، حمایت کنند؛ به‌طوری‌که عدّه‌ای از انصار، حتی حاضر شدند نیمی از اموال خود را به مهاجرین ببخشند (صالحی، 1411، ص 534). حتی یکی از آن‌ها به هم‌پیمان خود اعلام کرد، حاضر است؛ یکی از زیباترین زنان خود را طلاق دهد و به عقد برادر مهاجرش درآورد (صالحی، 1411، ص 530). تا وقوع جنگ احد درواقع عقیده هر یک از شرکت‌کنندگان در پیمان نسبت به برادر خود چنان بود که می‌توانستند از میراث برادر خود سهم ببرند (مکارم شیرازی، 1361، صص 266، 265). روایت‌شده که در زمان خلیفۀ دوم که دستور به تنظیم دیوان‌ها کرد و دیوان‌ها بر مبنای نسبت تنظیم‌شده از بلال که در آن هنگام به جبهه‌های جنگ شام رفته بود، سؤال کرد که سهم خود را به چه کسی واگذار می‌کنی؟ بلال در پاسخ گفته بود «به "ابو رویحه" که هرگز از او جدا نخواهم شد، به سبب آن پیمان برادری که رسول خدا (ص) میان من و او برقرار فرمود. خلیفه هم سهمیۀ او را به سهم ابو رویحه از بیت‌المال ضمیمه کرد. حمزه‌ بن عبدالمطلب که با زید بن حارثه برادر شده بود، در جنگ احد به شهادت رسید، در وصیت‌نامۀ خود، زید بن حارثه را وصی خود قرار داده بود (ابوزهرة، 1373، ج 2، ص 259 و 264).

در رساله شریف حقوق از امام سجاد (علیه‌السلام) حقوق دوستان نسبت به یکدیگر این‌گونه تعریف گردیده است:

و امّا حقّ دوست این است که تا آنجا که مى‏توانى با او نیک برخورد و نیکو رفتار باش و چون نتوانستى از انصاف خارج نشو و ارجمندش دار آن‌سان که تو را ارج مى‏نهد و نگاه‌دارش آن‌گونه که نگاهت مى‏دارد و در کارى پسند، بر تو پیشى نگیرد و چون پیش افتاد، جبرانش کن و در دوستى درخور او کم‌کاری نکن، پند دهى و نگهدارى و مدد بر بندگى پروردگارش و یارى دهى بر ترک نافرمانى خدایش را برخوردت لازم بدان؛ آنگاه بر او رحمت باش و نه زحمت. و لا قوّة الّا باللَّه. (ابن شعبه حرانی، بی‌تا)

اکنون‌که معلوم گردید که مؤمنان با یکدیگر نسبت برادری دارند، اگر این نوع رابطه و اخوت بین مؤمنان را بپذیریم تأمل حول برخی از احادیث در مورد نحوه برخورد در مسائل مالی در اسلام که از روی حق‌دوستی و برادری ایمانی است می‌تواند روشنگر عمق این نگرش اسلامی بیانگر این نهاد اسلامی و جایگاه آن باشد. در حدیث دیگری امام صادق علیه‌السلام فرمودند:

إیّاکم و إعسار أحد من إخوانکم المسلمین، آن تعسروه بشى‏ء یکون لکم قبله، و هو معسر، فإنّ أبانا رسول اللَّه «ص» کان یقول: لیس لمسلم آن یعسر مسلما. و من أنظر معسرا أظلّه اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ بظلّه، یوم لا ظلّ إلّا ظلّه. بپرهیزید از اینکه یکى از برادران مسلمان خود را براى باز پس گرفتن مالى که در نزد او دارید، در فشار قرار دهید، بااینکه او در حال تنگدستى است، زیرا پدر ما رسول خدا «ص» مى‏فرمود: «مسلمان را نرسد که مسلمانى دیگر را به عسرت اندازد (و زیر فشار گذارد). هر کس معسرى (تنگدستى) را مهلت دهد، خداوند متعال در روز قیامت- که سایه‏اى جز سایه او وجود ندارد- وى را در سایه خویش قرار خواهد داد» (حکیمی، بی‌تا، ج 6، ص 151).

مجموعه احادیث دیگری نیز در این باب وجود دارد:

الإمام علی «ع» فقراء المسلمین أشرکوهم فی معیشتکم. فقراى مسلمان را در معیشت شریک خود قرار دهید (حکیمی، بی‌تا، ج 6، ص 151).

 النّبیّ «ص»: الصّدقة بعشر، و القرض بثمانیة عشر، وصلة الإخوان بعشرین، وصلة الرّحم بأربعة و عشرین. (پاداش) صدقه‌ده برابر است، و وام دادن هجده، و کمک به دوستان بیست، و کمک به ارحام بیست‌وچهار (حکیمی، بی‌تا، ج 6، ص 151).

o        لایه هفتم: نهادهای اجتماعی به‌مانند مسجد، وقف و سایر نهادها

بررسی سیره حکومتی رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیه‌السلام حاکی از آن است که برخی از نهادهای اجتماعی نقش قابل‌توجهی در حوزه‌های مختلف زندگانی مردم و ازجمله رفع فقر داشته است. ازجمله این نهادها می‌توان به نهاد مسجد و وقف اشاره کرد. از زمان‌های گذشته، افراد ضعیف و کسانی که به‌نوعی مشکلات شخصی و اجتماعی داشتند، به مسجد مراجعه می‌کردند. در سیره حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌بینیم که مؤمنان برای رفع نیازشان، به حضرت روی می‌آوردند، و آن حضرت نیز با بذل مساعدت‌های لازم، نیاز آنان را تا حدّ امکان برطرف می‌کردند؛ به‌این‌ترتیب، ‌مسجد مکانی بود که می‌توانست محل ارتباط مستقیم رهبر و مردم باشد (سعیدی، 1367، ص ۴۲) و ضمن اینکه مشکلات مربوط به مردم نیز برطرف شود. در زمان فعلی نیز یکی از کارکردهای قابل‌تصور برای مساجد ایفای نقش در همین جهت است. به‌عبارت‌دیگر مساجد به دلیل خاستگاه اجتماعی و مردمی آن بستر و زمینه بسیار مناسبی از جهت اجتماعی، فرهنگی، اطلاعاتی و تأمین مالی فراهم آورده است و می‌تواند نقش قابل‌توجهی در رفع فقر داشته باشد. امروز این نهادها منحصر در مسجد نیست و می‌تواند در قالب مؤسسات مردم‌نهاد، مؤسسات خیریه و سایر انواع مؤسسات قرار داشته باشد.

یکی دیگر از نهادهای اجتماعی تأثیرگذار در رفع فقر وقف است. یکی از کارکردهای مهم وقف، فقرزدایی از جامعه است. با گسترش فرهنگ وقف می‌توان میزان فقر و محرومیت را در جامعه کاهش داد؛ زیرا وقف یکی از راه‌های توزیع مجدد درآمد است و با توزیع مجدد درآمد، سرمایه‌های جامعه در اختیار همگان قرار می‌گیرد و با بهره‌مندی همگان از امکانات رفاهی و اقتصادی، زمینه‌های تکامل در ابعاد فرهنگی و اجتماعی فراهم می‌شود. بررسی موقوفات و خصوصاً وقف‌ برای فقرا در ایران دلالت بر آن دارد که حجم عظیمی از موقوفات وجود دارد که مادام‌العمر صرف فقرا شده است. سیره امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام دلالت بر آن دارد که ایشان نخلستان‌ها و چاه‌های زیادی را برای فقرا وقف کرد. در کتاب فروع کافی جلد ۳ صفحه ۵۴۳ و کتاب وسائل الشیعه جلد ۱۳ صفحه ۳۰۳ و کتاب بحار جلد ۴۱ صفحه ۳۲ این روایت نقل‌شده است:

مردی در نزد علی (ع) کیسه‌ای از هسته خرما دید و پرسید یا علی این‌همه هسته خرما را به چه منظور جمع کرده‌اید فرمود همه این‌ها انشاءالله درخت خرما خواهد شد (_فغرسه فلم یغادر منه نواه واحده فهوه من اوقافه) راوی گوید که امام آن هسته‌ها را کاشت و نخلستانی ایجاد کرد و سپس آن را وقف بر فقراء و فی سبیل الله فرمود و این‌یکی از موقوفات آن حضرت است

o        لایه هشتم: بسیج و فرهنگ بسیجی

هشتمین لایه از هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی، نهاد بسیج است. هرچند بسیج نهادی اجتماعی در حکومت اسلامی است و درواقع جزئی از لایه هفتم محسوب می‌شود، اما بنا به ماهیت خاص و جایگاه ویژه‌ای که بعد از انقلاب اسلامی ایران پیداکرده، تحلیل آن به‌عنوان یک‌لایه مجزا، قابل دفاع می‌باشد. این تفکیک از جنبه دیگری نیز قابل دفاع است و آن اینکه اساساً سوای از نهادهای اجتماعی لایه هفتم که عمدتاً وجود خارجی و عینی می‌یابند، بسیج را می‌توان از جنبه یک فرهنگ نیز بدان پرداخت و ازآنجاکه فرهنگ، عادات و سنت‌ها نیز جزئی از نهادهای اجتماعی هستند؛ روحیه بسیجی را می‌توان مصداقی از لایه‌های فقرزدایی دانست. تأکید امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، بر نقش بسیج و روحیه بسیجی در گسترش مواسات و کمک به فقرزدایی مؤید این موضوع است. اهداف و ویژگی‌های خاص بسیج سبب شده است که بسیج در مسأله فقرزدایی هم به‌صورت یک‌نهاد اجتماعی مستقیم وارد این عرصه شود و هم به‌صورت غیرمستقیم، این موضوع در بخش‌های بعدی به‌تفصیل موردبررسی قرار خواهد گرفت.

o        لایه نهم: نهاد زکات و صدقه و دولت

یکی از مهم‌ترین نهادهایی که تأثیر قابل‌توجهی در رفع فقر دارد، نهاد زکات است. آیات قرآن کریم و روایات متعددی که از ائمه هدی علیهم‌السلام در این خصوص نقل‌شده است، دلالت بر آن دارد که زکات عمدتاً برای رفع فقر در جامعه وضع‌شده است و چنانچه توسط حکومت اسلامی جمع‌آوری شود و به‌منظور فقرزدایی مصرف گردد، برای رفع فقر کفایت خواهد کرد. درواقع زکات نوعی مالیات است که ضمن ایجاد توازن در سطوح مختلف جامعه، حداقل‌های معیشتی افراد نیازمند را پاسخ‌ می‌دهد. این‌گونه است که اسلام نهادهای لازم برای رفع فقر در جامعه را دیده است و تضمین می‌کند که صحیح کار کردن این نهادها نقش مهمی در رفع فقر در جامعه دارد. در ادامه به برخی از روایات اشاره می‌شود.

روایت اول: وَ رَوَى مُبَارَکٌ الْعَقَرْقُوفِیُّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّمَا وُضِعَتِ الزَّکَاةُ قُوتاً لِلْفُقَرَاءِ وَ تَوْفِیراً لِأَمْوَالِهِمْ‏. و مبارک عقرقوفى از امام ابو الحسن موسى بن جعفر علیهما السّلام روایت کرده است که فرمود: همانا که زکات به‌عنوان روزى فقرا و افزایش اموال اغنیا برقرارشده است (شیخ صدوق، 1413 هـ. ق، ج 2، ص 308).

روایت دوم: وَ کَتَبَ الرِّضَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَى ع إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ فِیمَا کَتَبَ إِلَیْهِ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ أَنَّ عِلَّةَ الزَّکَاةِ مِنْ أَجْلِ قُوتِ الْفُقَرَاءِ وَ تَحْصِینِ أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ کَلَّفَ أَهْلَ الصِّحَّةِ الْقِیَامَ بِشَأْنِ أَهْلِ الزَّمَانَةِ... و امام رضا على بن موسى علیهما السّلام به محمّد بن سنان در جواب­هاى مسائل او نوشت: علّت تشریع زکات تأمین قوت فقرا و حفظ و صیانت اموال اغنیا است. زیرا خداى عزّ و جلّ تندرستان را به رسیدگى به حال دردمندان و مبتلایان مکلّف ساخته است (شیخ صدوق، 1413 هـ. ق، ج 2، ص 306).

روایت سوم: قَالَ [الشَّیْخُ السَّعِیدُ الْفَقِیهُ‏] أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَیْهِ الْقُمِّیُّ- [مُصَنِّفُ هَذَا الْکِتَابِ‏] رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ أَسْکَنَهُ جَنَّتَهُ رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ الزَّکَاةَ کَمَا فَرَضَ الصَّلَاةَ فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا حَمَلَ الزَّکَاةَ فَأَعْطَاهَا عَلَانِیَةً لَمْ یَکُنْ عَلَیْهِ فِی ذَلِکَ عَیْبٌ وَ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ لِلْفُقَرَاءِ فِی أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ مَا یَکْتَفُونَ بِهِ وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّ الَّذِی فَرَضَ لَهُمْ لَا یَکْفِیهِمْ لَزَادَهُمْ وَ إِنَّمَا یُؤْتَى الْفُقَرَاءُ فِیمَا أُوتُوا مِنْ مَنْعِ مَنْ مَنَعَهُمْ حُقُوقَهُمْ لَا مِنَ الْفَرِیضَةِ. عبد اللَّه بن سنان از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که فرمود: خداوند عزّ و جلّ زکات را بمانند نماز فرض و مقرّر فرموده است و از این‌رو اگر کسى زکات را حمل کند و آشکارا و برملا عطا نماید، باکى بر او نیست و این بدان‏ جهت است که خداى عزّ و جلّ مقدار تأمین نیازمندی‌های فقرا را در اموال اغنیا مقدّر و مقرّر نموده است و اگر می‌دانست که آن مقدار مفروض و معیّن ایشان را کفایت نمی‌کند، هرآینه آن را براى ایشان مى‏افزود و هرگونه تنگدستى و صعوبت معیشتى که متوجّه فقرا شود، از جهت خوددارى اغنیا از پرداخت حقوق ایشان است، نه از جهت مقدار زکات و نارسائى آن (شیخ صدوق، 1413 هـ. ق، ج 2، ص 308).

در مورد جمع‌آوری و مصرف زکات آراء متعددی مطرح‌شده است. اما آنچه مسلم است این است؛ اگر ولی جامعه اسلامی دستور به پرداخت زکات به دولت و حکومت اسلامی را دهد، بر همگان واجب است که زکات را پرداخت به ایشان پرداخت کنند. طبیعی است نقش دولت و حاکمیت برای رفع فقر در آخرین لایه نقشی برجسته و پررنگ می‌شود.

انطباق لایه‌های نهادی فقرزدایی در اسلام و نهاد بسیج

از بحث‌هایی که در بخش‌های قبلی مطرح گردید می‌توان به نکات زیر اشاره کرد. اول اینکه نهادها نقش بسیار مهمی در ایجاد فقر و یا از بین بردن فقر در جامعه دارند و نمی‌توان نسبت به نقش نهادها بی‌تفاوت بود. دوم اینکه نهادها زائیده فرهنگ و ایدئولوژی حاکم بر جامعه هستند و لذا از یک جامعه به جامعه دیگر نهادها نیز متفاوت هستند. سوم اینکه یکی از نهادهایی که ثمره ایدئولوژی اسلام ناب بوده و از برکات انقلاب اسلامی ایران بوده و همواره نقش بسیار مهمی در مسائل مختلف جامعه ایران ازجمله فقرزدایی داشته بسیج است. نگاهی نهادی به بسیج می‌تواند بیانگر آن باشد که بسیج می‌بایست همواره در مبارزه با فقر و خدمت­گذاری به محرومین پیش‌قدم باشد. چهارم اینکه ازآنجاکه بسیج خاستگاه اسلامی داشته و منطبق بر ایدئولوژی اسلام ناب است، چارچوب عملکردی آن در حوزه فقرزدایی نیز نمی‌تواند خارج از چارچوب نهادی اسلام باشد و لذا بررسی و انطباق آن با چارچوبی که پیش‌تر ساخته شد، ضروری است. با ذکر این نکات می‌توان به بررسی انطباق‌های موردنظر پرداخت. نگاهی به چارچوب نهادی 9 لایه‌ای رفع فقر در اسلام نشان از آن دارد که یک نقش مستقیم برای نهادهایی به‌مانند بسیج دیده‌شده است.

نمودار 2: لایه نهادی تأثیرگذار بر رفع فقر در اقتصاد اسلامی

 

مأخذ: دستاوردهای تحقیق

همان‌طوری که نمودار فوق نشان می‌دهد، هفتمین و هشتمین لایه از چارچوب نهادی اسلام در مبارزه با فقر مسجد، بسیج و نهادهای اجتماعی دیگر است. طبیعی است که از این منظر بسیج یک وظیفه مستقیم در مبارزه با فقر دارد و آن زمانی است که فرد بعد از تلاش و کار نتوانسته نیازهای خود را پاسخ دهد و حتی نهادهای خانواده، فامیل، عشیره، همسایه و دوستان نیز نتوانسته‌اند نیازهای وی را برطرف کنند. در اینجا قبل از آنکه دولت و نهادهای دولتی از طریق زکات و مالیات بخواهند فقر او را برطرف نمایند، بسیج می‌تواند عامل این فقرزدایی باشد. یکی از نمونه‌های موفق این حرکت که بروز و ظهور عملی نیز داشت، رزمایش مواسات بعد از شیوع بیماری کرونا در سال 1398 و 1399 بود که گستره وسیع آسیب‌ها نشان داد که عملاً حمایت از نیازمندان از عهده دولت نیز خارج است و نقشی که بسیج در این میان ایفا کرد، درواقع تجسم عینی یک حرکت اصیل اسلامی و بر خواسته از یک بینش اعتقادی و مذهبی بود. لذا استمرار این حرکت نه‌فقط در خصوص بحران‌هایی به ماننده کرونا، بلکه در تمامی ایام سال یک امر واجب و ضروری است که می‌بایست بیش‌ازپیش موردتوجه قرار گیرد. به استناد بند سوم از شرح وظایف نیروی مقاومت بسیج سپاه مصوب مقام فرماندهی معظم کل قوا از اهداف جذب بسیجیان و تشکیل ارتش بیست‌میلیونی «ایجاد توانایی‌های لازم در آحاد مردم به‌منظور کمک به هنگام بروز بلایا و حوادث غیرمترقبه» که این مدل از فقرزدایی می‌تواند درواقع یکی از مهم‌ترین مأموریت‌ها و اهداف شکل‌گیری بسیج نیز باشد.

جدای از نقش مستقیمی که برای بسیج در هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی دیده‌شده است، یک نقش غیرمستقیم نیز حسب مأموریت‌های بسیج قابل‌تعریف است. ازآنجاکه مأموریت اصلی بسیج «جذب و آموزش عمومی آحاد مردم و سازمان‌دهی و تجهیز و به‌کارگیری آنان در رده‌های مقاومت به‌منظور تشکیل ارتش بیست‌میلیونی و مقاومت مردمی در دفاع از کشور و انقلاب و دستاوردهای آن» است، تحقق چارچوب نهادی به‌دست‌آمده در بخش قبلی نیز می‌تواند مأموریت غیرمستقیم بسیج در حوزه فقرزدایی باشد. همان‌طوری که مشاهده گردید لایه اول فقرزدایی در اسلام خودکفایی از طریق کار و تلاش اقتصادی برای رفع فقر است که نقش بسیج در این بخش می‌تواند بسیار مؤثر باشد. ایجاد اشتغال مستقیم، ارائه آموزش‌های لازم برای کارآفرینی و کسب درآمد، تأمین سرمایه موردنیاز فعالیت‌های اقتصاد می‌تواند از مصادیق نقش‌آفرینی بسیج باشد. به همین صورت فرهنگ‌سازی و آموزش به‌منظور تحقق لایه‌های نهادی دوم تا هفتم نیز می‌تواند مأموریت دوم بسیج در مبارزه با فقر باشد. اما آخرین راهبردی که می‌توان در خصوص لایه نهم یعنی نقش دولت اشاره کرد، موضوع همراهی، همکاری و مطالبه گری است. مطالبه گری می‌تواند از طریق رسانه‌ای بوده و یا بسیج به‌عنوان نقش واسط میان مردم و نهادهای دولتی عمل کرده و مصادیق فقر تا محو آن را از طریق امکانات دولتی دنبال نماید، همکاری و همراهی نیز می‌تواند در قالب تفاهم‌نامه‌ها و فعالیت‌های متنوع باشد. نمونه‌ای بارز از این حرکت، اردو‌های جهادی است که می‌تواند با همکاری دولت و بسیج نقش اثربخشی داشته باشد.

5-  بحث، نتیجه‌گیری و پیشنهادها

5-1-  بحث

نظر به اهمیت تحلیل ماهیت فقر، علل پیدایش آن و شیوه‌های فقرزدایی و تأثیر نهادهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در این امر، مقاله حاضر به دنبال آن بود که چارچوب نهادی فقرزدایی در اسلام را مشخص نماید و جایگاه بسیج را در این هندسه نهادی تبیین نماید. بررسی‌های این مقاله را می‌توان به‌صورت زیر جمع‌بندی کرد:

  • تحلیل علل ایجاد فقر و روش‌های فقرزدایی را می‌توان ازجمله مهم‌ترین مسائلی دانست که اقتصاددانان در طی تاریخ با آن مواجه بودند و دراین‌بین همواره مکاتب مختلف اقتصادی در پی یافتن راه‌حلی برای برون‌رفت از این مسئله جهانی بوده‌اند. اما آنچه مسلم است این است که نهادها نقش بسیار مهمی در این پدیده دارند.
  • بخشی از فقر، چه از نوع مطلق آن و چه از نوع نسبی آن زاییده یکسری علل ساختاری و نهادی است. این علل بیش از آنکه مربوط به شوک‌های اقتصادی باشد، زاییده یک بستر اجتماعی است که امروزه در ادبیات اقتصاد نهادگرایی و اقتصاد متعارف به آن زیرساخت اجتماعی می‌گویند. زیرساخت‌های اجتماعی نقش قابل‌توجهی در رفع فقر دارند و باید بدان پرداخته شود. لذاست که این مقاله بررسی مطالعه چارچوب نهادی اقتصاد نهادگرایی و اقتصاد اسلامی در رفع فقر را موردبحث و بررسی قرار می‌دهد.
  • بخش مهمی از تحلیل ماهیت و دلیل پیدایش نهادها را می‌بایست در ایدئولوژی حاکم بر جامعه و بافت فرهنگی و سنتی آن جستجو کرد و همین موضوع سبب خواهد شد که در نظامات فکری مختلف، نهادهای متفاوتی را شاهد باشیم. اقتصاد نهادگرایی که عمدتاً در بستر لیبرال دموکراسی شکل‌گرفته است، یک ره‌آورد نهادی برای رفع فقر ارائه می‌کند و به همین صورت اقتصاد اسلامی نیز که در بستر یک اندیشه توحیدی شکل‌گرفته است، ره‌آورد نهادی خاص خود را برای فقرزدایی به همراه دارد.
  • در اقتصاد نهادگرایی مبتنی بر لیبرال دموکراسی 3 مسئله اصلی به‌عنوان مسائل نهادی مؤثر در نظر گرفته‌شده است که مبتنی بر یک رهبری منسجم و پایدار، ایدئولوژی طرفدار طبقه ضعیف، سازمان قوی مردمی[7] می‌تواند در رفع فقر مؤثر باشد. این سه اصل به شرح زیر است:
    • رشد به نفع فقرا
    • تأثیر نهاد‌های سیاسی و دموکراسی در کاهش فقر
    • تأثیر جامعه مدنی در فقرزدایی
  • دراین‌بین اقتصاد اسلامی نیز به‌عنوان شاخه‌ای از علوم انسانی اسلامی که دایه دار طراحی سیستم اقتصادی برمبنای مکتب الهی اسلام است نسبت به موضوع فقر ساکت نبوده است و راه‌حل‌هایی را برای این مسئله ارائه داده است. فرهنگ بر خواسته از اسلام و ایدئولوژی حاکم بر جامعه اسلامی تکافل عمومی را یک اصل اساسی در جامعه مسلمین و در میان امت اسلامی قلمداد می‌کند. نکته قابل‌توجه این است که سطح کمال و تمام تکافل عمومی در میان امت اسلامی صرفاً با شکل‌گیری نهادهای نه ‌لایه‌ای صورت می‌پذیرد که درواقع بعد نهادی فقرزدایی در جامعه اسلامی محسوب می‌شود. این لایه‌ها که مستخرج از روایات معصومین علیهم‌السلام است و از سطح فردی جامعه شروع‌شده تا به دولت ختم می‌شود، در وهله اول مستلزم خودکفایی از طریق کار و فعالیت اقتصادی است و چنانچه فرد بعد از کار و تلاش اقتصادی و یا در صورت ناتوانی به هر دلیلی در تأمین حداقل‌های معیشتی درماند، هشت لایه نهادی برای حمایت از او وجود دارد.
  • بررسی آیات قرآن کریم و روایات ائمه هدی علیهم‌السلام دلالت بر آن دارد که راه‌حل اسلام برای رفع فقر کافی است و در صورت اجرای صحیح و کامل آن در یک چارچوب سیستمی و در یک جامعه اسلامی هیچ فقیری باقی نخواهد ماند.

5-2- نتیجه‌گیری

عملکرد یک نظام مبتنی و متأثر از نهادهایی است که آن مجموعه را شکل می‌دهند. دراین‌بین ایدئولوژی آن نخ نامرئی است که این نهادها را در راستای یک هدف مشخص که برگرفته از جهان‌بینی آن مکتب است به یکدیگر پیوند می‌دهد. حال اگر ساختار یکی از این نهادها منطبق بر ایدئولوژی و جهان‌بینی کل مجموعه نباشد این امر منجر به ازهم‌گسیختگی نظام خواهد شد و هدف غایی نظام محقق نخواهد شد لذا در طراحی مکاتب فکری، تولید و یا تشخیص صحیح نهادها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از این حیث که نهاد تولیدشده و یا امضا شد از جنبه بنیادین مطابق با ایدئولوژی مکتب باشد تا بتواند هدف مجموعه را تحقق بخشد و تکمیل‌کننده مجموعه باشد. در طراحی نظام اسلامی، یکی از نهادهایی که توسط معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی )رحمه الله علیه( بنیان کردید نهاد بسیج بود. بسیج از این حیث که یک‌نهاد بر خواسته از ایدئولوژی اسلامی است در حدود و مبانی اسلام و اهداف حکومت اسلامی تعریف می‌شود و عملکرد آن نیز در هدف تحقق اهداف جامعه اسلامی بوده و هست . دراین‌بین در طراحی هندسه نظام فقرزدا در جامعه اسلامی نیز باید به نقش این نهاد انقلابی پرداخته شود که در این مقاله سعی بر آن بود که نقش این نهاد در هندسه فقردزایی در حکومت دینی تبیین شود. هندسه نهادی فقرزدایی در اسلام دارای 9 لایه نهادی است که هفتمین و هشتمین لایه از آن مربوط به بسیج و نهادهای اجتماعی دیگر است. طبیعی است که از این منظر بسیج یک وظیفه مستقیم در مبارزه با فقر دارد و آن زمانی است که فرد بعد از تلاش و کار نتوانسته نیازهای خود را پاسخ دهد و حتی نهادهای خانواده، فامیل، عشیره، همسایه و دوستان نیز نتوانسته‌اند نیازهای وی را برطرف کنند. در اینجا قبل از آنکه دولت و نهادهای دولتی از طریق زکات و مالیات بخواهند فقر او را برطرف نمایند، بسیج می‌تواند عامل این فقرزدایی باشد. جدای از نقش مستقیمی که برای بسیج در هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی دیده‌شده است، یک نقش غیرمستقیم نیز حسب مأموریت‌های بسیج قابل‌تعریف است. ازآنجاکه مأموریت اصلی بسیج «جذب و آموزش عمومی آحاد مردم و سازمان‌دهی و تجهیز و به‌کارگیری آنان در رده‌های مقاومت به‌منظور تشکیل ارتش بیست‌میلیونی و مقاومت مردمی در دفاع از کشور و انقلاب و دستاوردهای آن» است، تحقق چارچوب نهادی به‌دست‌آمده در بخش قبلی نیز می‌تواند مأموریت غیرمستقیم بسیج در حوزه فقرزدایی باشد. لایه اول فقرزدایی در اسلام خودکفایی از طریق کار و تلاش اقتصادی برای رفع فقر است که نقش بسیج در این بخش می‌تواند بسیار مؤثر باشد. ایجاد اشتغال مستقیم، ارائه آموزش‌های لازم برای کارآفرینی و کسب درآمد، تأمین سرمایه موردنیاز فعالیت‌های اقتصاد می‌تواند از مصادیق نقش‌آفرینی بسیج باشد. به همین صورت فرهنگ‌سازی و آموزش به‌منظور تحقق لایه‌های نهادی دوم تا هفتم نیز می‌تواند مأموریت دوم بسیج در مبارزه با فقر باشد. اما آخرین راهبردی که می‌توان در خصوص لایه هشتم یعنی نقش دولت اشاره کرد، موضوع مطالبه گری است. این مطالبه گری می‌تواند از طریق رسانه‌ای بوده و یا بسیج به‌عنوان نقش واسط میان مردم و نهادهای دولتی عمل کرده و مصادیق فقر تا محو آن را از طریق امکانات دولتی دنبال نماید

 

5-3-     پیشنهادها

بررسی و انطباق مأموریت بسیج با چارچوب نهادی ارائه‌شده از منظر اسلامی دلالت بر آن دارد که:

  • همان‌طوری که مشاهده گردید لایه اول فقرزدایی در اسلام خودکفایی از طریق کار و تلاش اقتصادی برای رفع فقر است که نقش بسیج در این بخش می‌تواند بسیار مؤثر باشد. ایجاد اشتغال مستقیم، ارائه آموزش‌های لازم برای کارآفرینی و کسب درآمد، تأمین سرمایه موردنیاز فعالیت‌های اقتصاد می‌تواند از مصادیق نقش‌آفرینی بسیج باشد. ازآنجاکه مهم‌ترین بعد از لایه‌های فقرزدایی در اسلام مربوط به همین لایه اول هست، مهم‌ترین راهبرد بسیج برای فقرزدایی نیز در همین چارچوب قابل‌تعریف خواهد بود.
  • راهبرد دوم بسیج برای فقرزدایی، احیا و تحقق لایه‌های نهادی دوم تا ششم یعنی حمایت خانواده، عشیره، همسایه و دوستی است که بسیج می‌تواند در بستر فرهنگ‌سازی و آموزش و تبیین این مسئله به‌عنوان یک وظیفه دینی برای مردم، نقش‌آفرین باشد.
  • راهبرد سوم مربوط به ورود مستقیم بسیج برای فقرزدایی است. بسیج یک وظیفه مستقیم در مبارزه با فقر دارد و آن زمانی است که فرد بعد از تلاش و کار نتوانسته نیازهای خود را پاسخ دهد و حتی نهادهای خانواده، فامیل، عشیره، همسایه و دوستان نیز نتوانسته‌اند نیازهای وی را برطرف کنند. در اینجا قبل از آنکه دولت و نهادهای دولتی از طریق زکات و مالیات بخواهند فقر او را برطرف نمایند، بسیج می‌تواند عامل این فقرزدایی باشد. رزمایش مواسات در مواجهه با مشکلات اقتصادی بعد از شیوع بیماری کرونا نمونه‌ بسیار مناسبی از این عملکرد است. همچنین شیوه اجرایی و راهبرد عملیاتی مطلوب چنین نقشی می‌تواند موضوع تحقیقات آتی باشد.
  • چنانچه هر دلیلی لایه‌های پیش از دولت موفق به فقرزدایی از جامعه نشوند، نوبت به نهاد حاکمیت می‌رسد که از طریق زکات، خمس و سایر مالیات‌های اسلامی فقر موجود را برطرف نمایند. آخرین راهبردی که می‌توان برای بسیج در خصوص لایه نهم یعنی نقش دولت اشاره کرد، موضوع راهبری، همکاری و مطالبه گری است.

 

 

 

 

 

6- منابع

6-1-  منابع فارسی

مقاله­ها

  • امامی، سیدمجتبی؛ باقری نصرآبادی، محسن؛ (1394)، طراحی چارچوب نهادی برای شناسایی و انجام کارآفرینانه مأموریت‌های بسیج سازندگی، مطالعات راهبردی بسیج، شماره 69، از 103 تا 130.
  • آرام، محمدرضا و سید امامی، کاووس، (1395)، سیاست‌های فقرزدایی با محوریت تکافل اجتماعی، دو فصلنامه علمی- پژوهشی دانش سیاسی
  • بیگی، جمال؛ حیدرنژاد، کیوان؛ (1394)، نقش نهاد بسیج در پیشگیری از بزه و حفظ امنیت اجتماعی و اخلاقی در سطح شهرستان بناب، پژوهش‌های حفاظتی و امنیتی، شماره 14، از 107 تا 121.
  • پیرایی، خسرو و قناعتیان، آزاده، (1385)، اثر رشد اقتصادی بر فقر و نابرابری درآمد در ایران: اندازه‌گیری شاخص رشد به نفع غیر، فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی ایران، 113-141.
  • تیموری، محمد جواد؛ نجفی، ابراهیم؛ (1393)، الگو و راهبردهای شناسایی و کشف استعدادهای درخشان در بسیج، مطالعات راهبردی بسیج، شماره 64، از 119 تا 148.
  • جانی‌پور، محمد و شکرانی، رضا، (1392)، رهآورد استفاده از روش تحلیل محتوا در فهم احادیث، مجله پژوهش‌های قرآن و حدیث، سال 46، شماره2، ص27-57.
  • حاجی‌زاده نداف، صادق؛ مهدی زاده، عفت سادات؛ (1393)، بررسی دیدگاه بسیجیان در مورد نقش بسیج محلات در ارتقای سطح علمی - فرهنگی اعضای بسیج، مطالعات راهبردی بسیج، شماره ، از 135 تا 160.
  • حبی، محمدباقر؛ نائینی، محمدعلی؛ حاتمی، حمیدرضا؛ شریفی، رضا؛ (1390)، بررسی نقش بسیج در فرهنگ‌سازی و پیشگیری از سوءمصرف مواد، روانشناسی نظامی، شماره 6، از 47 تا 56.
  • سعیدی، عباس، 1367، بینش اسلامی و پدیده‌های جغرافیایی، تحقیقات جغرافیایی، ص ۴۲،
  • شاه‌آبادی، محمدمهدی؛ زلقی، امین؛ (1395)، شناسایی قابلیت‌های لازم برای رهبری در سازمان‌های ایمان‌محور؛ موردمطالعه بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، اندیشه مدیریت راهبردی، شماره 20، از 41 تا 80
  • طوسی، حسین‌علی؛ مهری، عباس؛ (1390)، عوامل مؤثر برجذب نخبگان کشور به بسیج، مدیریت اسلامی، شماره 2، از 105 تا 130.
  • عزیزی، رزاق؛ علی‌اکبری، حسن؛ ایزدی طامه، احمد؛ (1394)، عوامل سازمانی مؤثر در جذب جوانان به بسیج، مدیریت اسلامی، شماره 9، از 203 تا 224
  • غفاری، مجتبی، (1393)، راهکارهای کاهش فقر: رهیافتی در اقتصاد، فصلنامه علمی پژوهشی برنامه‌وبودجه، 215-242.
  • کاشیان، عبدالمحمد؛ (1398)، بررسی استراتژی بهره‌گیری از ساختارهای ارگانیک در پایگاه‌های مقاومت بسیج: آثار، دستاوردها و ارائه الگوی پیشنهادی، مطالعات راهبردی بسیج، سال بیست و دوم، شماره 82، از 63 تا 100.
  • گودرزی، غلامرضا؛ عبدالملکی، هادی؛ (1393)، بنیان‌های نظری و علمی انقلاب اسلامی در تشکیل بسیج جهانی مستضعفین با ‌تأکید بر بیداری اسلامی، مطالعات بین‌رشته‌ای دانش راهبردی، سال چهارم، شماره 14، از 67 تا 96.
  • نطاق پور، مهدی؛ درویش احمدآبادی، علی؛ اسماعیلی، محمدمهدی؛ (1396)، بررسی نقش سپاه و بسیج در تأمین امنیت و توانمندسازی حاشیه کلان‌شهر مشهد، دفاعی، شماره 99، از 77 تا 117.
  • نوروزی، محمد؛ نوروزی، خلیل؛ عاشری، محمدرضا؛ (1392)، توانمندسازی بسیجیان: راهبردی برای تحقق اهداف اقتصادی کشور، مطالعات راهبردی بسیج، شماره 59، از 77 تا 104.

 

کتاب­ها

  • ابن شعبه حرانى‏، (بی‌تا)، تحف العقول (ترجمه حسن‌زاده)‏، تهران: جامعه مدرسین‏.
  • ابوزهرة، (1373)، محمد خاتم پیامبران، ترجمۀ حسین صابری، نشر آستان قدس رضوی، ج 2، ص 259.
  • اوغلو، عجم و رابینسون، دارون، (1393)، چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟ تهران: انتشارات روزنه.
  • بروجردى‏، آیت‌الله ، (1380 هق)، منابع فقه شیعه (ترجمه جامع أحادیث الشیعة)، تهران: انتشارات فرهنگ سبز.
  • جوادی آملی، عبدالله، (1391)، جامعه در قرآن، قم: نشر اسرا.
  • حکیمى‏، محمدرضا، حکیمى‏، م و حکیمى‏، ع، (بی‌تا)، الحیاة / ترجمه احمد آرام‏، دفتر نشر فرهنگ اسلامى‏.
  • دهخدا علی‌اکبر، (بی‌تا)، لغت‌نامه فارسی، مؤسسه لغتنامه دهخدا.
  • سباعی، مصطفی، (1998)، التکافل الإجتماعی فی الإسلام، ریاض: دارالوراق للنشر و التوزیع.
  • سیف اللهی، سیف الله، (1372)، مبانی جامعه‌شناسی، چاپ اول، تهران:نشر مرندیز.
  • صالحی، محمدبن یوسف؛ سبل الهدی، والرشاد فی سیره خیرالعبار، جزالثالث، استاد عبدالعزیز، عبدالحق حلمی، قاهره، 1411، ص 534،
  • صدر، سیدمحمدباقر، (1402)، اقتصادنا، قم.
  • عبدالهی، محسن, بشیری ، مهشید (1395)، نقش سازمان‌های جامعه مدنی در فقرزدایی، علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، 7-38،
  • على‏، ابن، بابویه، (1413 هق)، من لا یحضره الفقیه‏، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏.
  • قرشی بنایی، اکبر، (1402 ق)، قاموس قرآن.
  • کلینى‏، محمد بن علی، (بی‌تا)، اصول الکافی‏، تهران: کتاب‌فروشی علمیه اسلامیه‏.
  • کوفى اهواز، ح، (بی‌تا)، زاهد کیست؟ وظیفه‌اش چیست؟ / ترجمه الزهد، قم: نور السجاد.
  • گالبرایت، جان کنت، (1340)، جامعه متمول، تهران: دانشگاه تهران.
  • مشهدی احمد، محمود، (1392)، معنا و مفهوم نهاد در اقتصاد نهادگرا، فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی (رویکرد اسلامی ایرانی)، 49-77.
  • مشهدی احمد، محمود، (1393)، اقتصاد نهادگرا، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).
  • مکارم شیرازی، ناصر؛ (1361)، تفسیر نمونه، ج 7، نشر دارالکتب الاسلامیة، تهران، صص 266، 265.
  • میسمی، حسین، (1388)، فقر، نابرابری درآمدی و مؤلفه‌های سرمایه انسانی از دیدگاه اسلام مطالعه موردی: کشور‌های اسلامی، تهران: دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام).
  • وبلن، تورسین و ارشاد، ف، (1383)، نظریه طبقه مرفه، تهران: نشر نی

منابع اینترنتی

  • موسوی نژاد، بابک، (1392)، http://partoschool.org

6-2- منابع لاتین

Articles

  • Commons، J, (1931), Institutional economics, The American economic review، 648-657.
  • Hodgson، G, (1998), The Approach of Institutional Economics, Journal of Economic Literature، 166-199.
  • Hodgson، G, (Vol, XL No, 1 March 2006), What Are Institutions? JOURNAL OF ECONOMIC ISSUES.
  • McCulloch، N؛ و Robson، (2000). Growth، Inequality and Poverty in Mountania. IDS working paper، Sussex، Institute of Development studies، 796-197.
  • North، C. (1991). Institutions. The Journal of Economic Perspectives، 97-112.
  • Ravallion، M؛ و Chen، (2003). Measuring Pro-Poor Growth. Economics Letters، 93-99.
  • Veblen، (1898). Why is economics not an evolutionary science? The quarterly journal of economics، 373-397.
  • Veblen، (1909). The Limitations of Marginal Utility. Journal of Political Economy، volume 17.
  • Williamson، (بی‌تا). The New Institutional Economics: Taking Stock،Looking. Journal of Economic literature، 595-613

Books

  • North، C. (1990). Institutions، Institutional Change and Economic Performance. Cambridge University Press
  • Kohli، (1987). The State and Poverty in India. Cambridge: Cambridge University Press.
  • Isham، J, D, (1997), Civil Liberties، Democracy، and the Performance of Government Projects. The World Bank Economic Review 11(2)، 219-42.
  • Drèze، J, a, (1989), Hunger and Public Action, New York: Oxford University Press.

Websites

  • Bank، A, D, (2002), Ann, ADB.
  • Bank، A, D, (2002), Poverty Reduction and The Role of Institutions In Developing Asia,
  • Bank، T, W, (2013), World Bank Civil Society Engagement, Washington، DC 20433: The World Bank.
  • Basu، K, (2001), On the goals of development, Frontiers of development economics: The future in perspective، 61-86,
  • The world bank. (2016). World Development Indicators. The World Bank.

 

[1]- نویسنده مسئول، استادیارو عضو هیئت‌علمی دانشکده اقتصاد، مدیریت­وعلوم­اداری­دانشگاه سمنانa.m.kashani@profs.semnan.ac.irgmail.com

[2]-فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام) so.mo.hos@gmail.com

[3] Bank A. D., Poverty Reduction and The Role of Institutions In Developing Asia, 2002

[4] dependency

[5] روش تحلیل با روش گردآوری متفاوت است. لطفاً روش کتابخانه‌ای و اسنادی را به‌عنوان روش تحلیل بیان نکنید که واقعا نشان از عدم تسلط نویسنده به روش تحقیق دارد

[6] قران کریم/سوره بقره/232

[7] Bank A. D., Poverty Reduction and The Role of Institutions In Developing Asia, 2002

  • امامی، سیدمجتبی؛ باقری نصرآبادی، محسن؛ (1394)، طراحی چارچوب نهادی برای شناسایی و انجام کارآفرینانه مأموریت‌های بسیج سازندگی، مطالعات راهبردی بسیج، شماره 69، از 103 تا 130.
  • آرام، محمدرضا و سید امامی، کاووس، (1395)، سیاست‌های فقرزدایی با محوریت تکافل اجتماعی، دو فصلنامه علمی- پژوهشی دانش سیاسی
  • بیگی، جمال؛ حیدرنژاد، کیوان؛ (1394)، نقش نهاد بسیج در پیشگیری از بزه و حفظ امنیت اجتماعی و اخلاقی در سطح شهرستان بناب، پژوهش‌های حفاظتی و امنیتی، شماره 14، از 107 تا 121.
  • پیرایی، خسرو و قناعتیان، آزاده، (1385)، اثر رشد اقتصادی بر فقر و نابرابری درآمد در ایران: اندازه‌گیری شاخص رشد به نفع غیر، فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی ایران، 113-141.
  • تیموری، محمد جواد؛ نجفی، ابراهیم؛ (1393)، الگو و راهبردهای شناسایی و کشف استعدادهای درخشان در بسیج، مطالعات راهبردی بسیج، شماره 64، از 119 تا 148.
  • جانی‌پور، محمد و شکرانی، رضا، (1392)، رهآورد استفاده از روش تحلیل محتوا در فهم احادیث، مجله پژوهش‌های قرآن و حدیث، سال 46، شماره2، ص27-57.
  • حاجی‌زاده نداف، صادق؛ مهدی زاده، عفت سادات؛ (1393)، بررسی دیدگاه بسیجیان در مورد نقش بسیج محلات در ارتقای سطح علمی - فرهنگی اعضای بسیج، مطالعات راهبردی بسیج، شماره ، از 135 تا 160.
  • حبی، محمدباقر؛ نائینی، محمدعلی؛ حاتمی، حمیدرضا؛ شریفی، رضا؛ (1390)، بررسی نقش بسیج در فرهنگ‌سازی و پیشگیری از سوءمصرف مواد، روانشناسی نظامی، شماره 6، از 47 تا 56.
  • سعیدی، عباس، 1367، بینش اسلامی و پدیده‌های جغرافیایی، تحقیقات جغرافیایی، ص ۴۲،
  • شاه‌آبادی، محمدمهدی؛ زلقی، امین؛ (1395)، شناسایی قابلیت‌های لازم برای رهبری در سازمان‌های ایمان‌محور؛ موردمطالعه بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، اندیشه مدیریت راهبردی، شماره 20، از 41 تا 80
  • طوسی، حسین‌علی؛ مهری، عباس؛ (1390)، عوامل مؤثر برجذب نخبگان کشور به بسیج، مدیریت اسلامی، شماره 2، از 105 تا 130.
  • عزیزی، رزاق؛ علی‌اکبری، حسن؛ ایزدی طامه، احمد؛ (1394)، عوامل سازمانی مؤثر در جذب جوانان به بسیج، مدیریت اسلامی، شماره 9، از 203 تا 224
  • غفاری، مجتبی، (1393)، راهکارهای کاهش فقر: رهیافتی در اقتصاد، فصلنامه علمی پژوهشی برنامه‌وبودجه، 215-242.
  • کاشیان، عبدالمحمد؛ (1398)، بررسی استراتژی بهره‌گیری از ساختارهای ارگانیک در پایگاه‌های مقاومت بسیج: آثار، دستاوردها و ارائه الگوی پیشنهادی، مطالعات راهبردی بسیج، سال بیست و دوم، شماره 82، از 63 تا 100.
  • گودرزی، غلامرضا؛ عبدالملکی، هادی؛ (1393)، بنیان‌های نظری و علمی انقلاب اسلامی در تشکیل بسیج جهانی مستضعفین با ‌تأکید بر بیداری اسلامی، مطالعات بین‌رشته‌ای دانش راهبردی، سال چهارم، شماره 14، از 67 تا 96.
  • نطاق پور، مهدی؛ درویش احمدآبادی، علی؛ اسماعیلی، محمدمهدی؛ (1396)، بررسی نقش سپاه و بسیج در تأمین امنیت و توانمندسازی حاشیه کلان‌شهر مشهد، دفاعی، شماره 99، از 77 تا 117.
  • نوروزی، محمد؛ نوروزی، خلیل؛ عاشری، محمدرضا؛ (1392)، توانمندسازی بسیجیان: راهبردی برای تحقق اهداف اقتصادی کشور، مطالعات راهبردی بسیج، شماره 59، از 77 تا 104.
  • ابن شعبه حرانى‏، (بی‌تا)، تحف العقول (ترجمه حسن‌زاده)‏، تهران: جامعه مدرسین‏.
  • ابوزهرة، (1373)، محمد خاتم پیامبران، ترجمۀ حسین صابری، نشر آستان قدس رضوی، ج 2، ص 259.
  • اوغلو، عجم و رابینسون، دارون، (1393)، چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟ تهران: انتشارات روزنه.
  • بروجردى‏، آیت‌الله ، (1380 هق)، منابع فقه شیعه (ترجمه جامع أحادیث الشیعة)، تهران: انتشارات فرهنگ سبز.
  • جوادی آملی، عبدالله، (1391)، جامعه در قرآن، قم: نشر اسرا.
  • حکیمى‏، محمدرضا، حکیمى‏، م و حکیمى‏، ع، (بی‌تا)، الحیاة / ترجمه احمد آرام‏، دفتر نشر فرهنگ اسلامى‏.
  • دهخدا علی‌اکبر، (بی‌تا)، لغت‌نامه فارسی، مؤسسه لغتنامه دهخدا.
  • سباعی، مصطفی، (1998)، التکافل الإجتماعی فی الإسلام، ریاض: دارالوراق للنشر و التوزیع.
  • سیف اللهی، سیف الله، (1372)، مبانی جامعه‌شناسی، چاپ اول، تهران:نشر مرندیز.
  • صالحی، محمدبن یوسف؛ سبل الهدی، والرشاد فی سیره خیرالعبار، جزالثالث، استاد عبدالعزیز، عبدالحق حلمی، قاهره، 1411، ص 534،
  • صدر، سیدمحمدباقر، (1402)، اقتصادنا، قم.
  • عبدالهی، محسن, بشیری ، مهشید (1395)، نقش سازمان‌های جامعه مدنی در فقرزدایی، علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، 7-38،
  • على‏، ابن، بابویه، (1413 هق)، من لا یحضره الفقیه‏، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏.
  • قرشی بنایی، اکبر، (1402 ق)، قاموس قرآن.
  • کلینى‏، محمد بن علی، (بی‌تا)، اصول الکافی‏، تهران: کتاب‌فروشی علمیه اسلامیه‏.
  • کوفى اهواز، ح، (بی‌تا)، زاهد کیست؟ وظیفه‌اش چیست؟ / ترجمه الزهد، قم: نور السجاد.
  • گالبرایت، جان کنت، (1340)، جامعه متمول، تهران: دانشگاه تهران.
  • مشهدی احمد، محمود، (1392)، معنا و مفهوم نهاد در اقتصاد نهادگرا، فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی (رویکرد اسلامی ایرانی)، 49-77.
  • مشهدی احمد، محمود، (1393)، اقتصاد نهادگرا، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).
  • مکارم شیرازی، ناصر؛ (1361)، تفسیر نمونه، ج 7، نشر دارالکتب الاسلامیة، تهران، صص 266، 265.
  • میسمی، حسین، (1388)، فقر، نابرابری درآمدی و مؤلفه‌های سرمایه انسانی از دیدگاه اسلام مطالعه موردی: کشور‌های اسلامی، تهران: دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام).
  • وبلن، تورسین و ارشاد، ف، (1383)، نظریه طبقه مرفه، تهران: نشر نی
  • موسوی نژاد، بابک، (1392)، http://partoschool.org
  • Commons، J, (1931), Institutional economics, The American economic review، 648-657.
  • Hodgson، G, (1998), The Approach of Institutional Economics, Journal of Economic Literature، 166-199.
  • Hodgson، G, (Vol, XL No, 1 March 2006), What Are Institutions? JOURNAL OF ECONOMIC ISSUES.
  • McCulloch، N؛ و Robson، (2000). Growth، Inequality and Poverty in Mountania. IDS working paper، Sussex، Institute of Development studies، 796-197.
  • North، C. (1991). Institutions. The Journal of Economic Perspectives، 97-112.
  • Ravallion، M؛ و Chen، (2003). Measuring Pro-Poor Growth. Economics Letters، 93-99.
  • Veblen، (1898). Why is economics not an evolutionary science? The quarterly journal of economics، 373-397.
  • Veblen، (1909). The Limitations of Marginal Utility. Journal of Political Economy، volume 17.
  • Williamson، (بی‌تا). The New Institutional Economics: Taking Stock،Looking. Journal of Economic literature، 595-613
  • North، C. (1990). Institutions، Institutional Change and Economic Performance. Cambridge University Press
  • Kohli، (1987). The State and Poverty in India. Cambridge: Cambridge University Press.
  • Isham، J, D, (1997), Civil Liberties، Democracy، and the Performance of Government Projects. The World Bank Economic Review 11(2)، 219-42.
  • Drèze، J, a, (1989), Hunger and Public Action, New York: Oxford University Press.
  • Bank، A, D, (2002), Ann, ADB.
  • Bank، A, D, (2002), Poverty Reduction and The Role of Institutions In Developing Asia,
  • Bank، T, W, (2013), World Bank Civil Society Engagement, Washington، DC 20433: The World Bank.
  • Basu، K, (2001), On the goals of development, Frontiers of development economics: The future in perspective، 61-86,
  • The world bank. (2016). World Development Indicators. The World Bank.